حدود یک ماه قبل سهراب با من تماس گرفت و گفت: اجناس جدیدی با قیمتی مناسب آورده است. او پیشنهاد داد که برای دیدن اجناس به انبارش بروم. با سهراب در محلی قرار گذاشتم و او به همراه زن جوانی به دنبالم آمدند. در راه زن جوان که فرشته نام داشت به من آبمیوه تعارف کرد، اما بعد از خوردن آبمیوه از هوش رفتم. زمانی که به هوش آمدم خودم را داخل خانهای دیدم و سهراب و فرشته هم آنجا بودند.
من مغازه میوهفروشی دارم. چندی قبل زنی که مشتری من بود، پیشم آمد و خیلی از کار و میوههای من تعریف کرد و گفت، چون میوههای خارجی میآورم خیلی برایش جذاب است و بعد هم گفت: ماساژور است. در نهایت قرار شد من به خانه او بروم. وقتی به آنجا رفتم، دو جوان که از قبل در خانه مخفی شده بودند، سراغم آمدند و من را کتک زدند و از من فیلم گرفتند. بعد هم با استفاده از فیلم مرا تهدید و ۳۵۰ میلیون اخاذی کردند
اما در میان متهمانی که بازداشت شده بودند مرد جوانی بود که قصد ربودن گوشی تلفن همراه پیرمردی را داشت که با حضور بموقع سرباز کلانتری 147 گلبرگ در این سرقت ناموفق مانده بود. سرباز جوان در رابطه با این اتفاق گفت: روز حادثه دو جوان موتور سوار را دیدم که قصد ربودن گوشی تلفن همراه پیرمردی را داشتند. پیرمرد مقاومت میکرد و آنها با چاقو تهدیدش میکردند.
ناهید ادامه داد: پس از ورود به منزل دانیال، همه چیز آرام به نظر میرسید اما ناگهان پسر جوان من را کتک زد و با تهدید نقشه شومش را به اجرا گذاشت، وقتی به خانه بازگشتم از ترس آبرویم به کسی حرفی نزدم تا اینکه پسر جوان یک فیلم از صحنههای شومی که با من داشت را برایم ارسال کرد و تهدید کرد اگر برایش پول تهیه نکنم اقدام به انتشار فیلم در شبکه های مجازی میکند.
هر دو متهم اتهام آدمربایی را رد کردند و گفتند ما در آدمربایی نقشی نداشتیم، حتی در نگهداری این مرد هم نقشی نداشتیم، ما اصلا در جریان موضوع هم نبودیم. وقتی مأموران آمدند، ما را بازداشت کردند، درحالیکه ما اصلا در این درگیری حضور نداشتیم و نمیدانیم چه اتفاقی افتاده است. ما در حال عبور از آنجا بودیم که دستگیر شدیم.
این خانم به بهانه عکس گرفتن با این فوتبالیستها خودش را به آنها نزدیک میکرد تا با ایجاد رابطه با این فوتبالیستها از آنها سوءاستفاده کند. این دقیقاً همان اتفاقی است که برای دو بازیکن مطرح و ملیپوش فوتبال ما افتاد.
پس از بررسیهای اولیه، کارشناسان سایبری پلیس فتای اردبیل به یکی از کارکنان آرایشگاه که بهعنوان کارآموز در آنجا مشغول به کار بود مشکوک شده و در اقدامات فنی و پلیسی بعدی مشخص شد وی بهطور مخفیانه و حرفهای اقدام به گرفتن عکس از مشتریان کرده و آنها را به کانال تلگرامی منتقل میکرد که در نهایت با هماهنگی مقام قضایی دستگیر و به پلیس فتا منتقل شد.
او گفت: مشاور تغذیهای که این گروه را تشکیل داده یک مشاور قلابی و کلاهبردار است و از این طریق ضمن برقراری ارتباطات نامتعارف با اعضا، از آنها عکسهایی نگه داشته و در نهایت اقدام به اخاذی میکند. تازه فهمیدم که چه بلایی به سرم آمده و وقتی مشاور تغذیه متوجه شد که قضیه را فهمیدهام، تهدیدم کرد که در صورت عدم رابطه پنهانی با وی، اقدام به انتشار عکسهای خصوصیام خواهد کرد.
علیکریمی- رئیس پلیس فتای استان کرمانشاه- در تشریح این خبر به باشگاه خبرنگاران جوان گفت: پس از آنکه این دختر جوان به پیشنهاد غیراخلاقی تعمیرکار گوشی همراه پاسخ منفی داد، آن فرد نیز اقدام به انتشار تصاویر خصوصی داخل گوشی در شبکه اجتماعی تلگرام کرد و دردسرهای زیادی برایش نزد دوستان و آشنایان ایجاد شد.
مادر یکی از متهمان گفت: مرد پولدار شیشه کشید و دوباره از حالت عادی خارج شد. او نگاه بدی به من داشت و پیشنهاد بیشرمانهای را مطرح کرد. من هم قبول نکردم و گفتم فقط هدفم گرفتن رضایت برای پسرم است؛ اما او گفت در صورتی رضایت میدهد که به خواستهاش عمل کنم...
با انجام تحقیقات میدانی و بازبینی تصاویر دوربینهای مداربسته خیابان فردوسی، شاکی عکسهای بهدستآمده از متهم را شناسایی کرد. سپس کارآگاهان با بررسی تراکنش مالی حساب مالباخته موفق به شناسایی این مجرم سابقهدار و حرفهای شدند.
با شناسایی تصویر متهم که مصطفی نام داشت، کاراگاهان اداره پنجم پلیس آگاهی اقدام با شناسایی مخفیگاه وی در تاریخ ۱۷ مهرماه در عملیاتی غافلگیرانه موفق به دستگیری وی شدند که پس از انتقال متهم به مقر پلیس وی در اعترافات خود در رابطه با نحوه انتخاب سوژه هایش گفت: خودروهایی که اقدام به پخش موسیقی با صدای بلند می کردند یا خودروهایی که همراهان آنها حجاب مناسبی نداشتند را انتخاب کرده و به عنوان مامور ضابط قضایی از آنها اخاذی می کردم.
زنی که با همدستی دو نفر از مردان خانوادهاش اقدام به اخاذی از مردان ثروتمند میکرد، با شکایت مالباختگان از سوی پلیس بازداشت و برای محاکمه به دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد. به گزارش خبرنگار ما، این پرونده با شکایت چند مرد جوان به پلیس تشکیل شد.
او که تصور میکرد از تیررس نگاه من خارج شده است کلاه گیس و ریشش را برداشت و تازه آن موقع بود که متوجه شدم مأمور قلابی است و از من اخاذی کرده است.
اگرچه پدر و مادرم پول های زیادی را برای من خرج می کردند ولی خواسته آن دو دختر زیاد بود به همین دلیل لپ تاپی را که پدرم هفته قبل به مبلغ 14 میلیون تومان خریده بود، دو میلیون تومان فروختم سپس سه میلیون تومان پول تو جیبی ام را نیز برداشتم و دوباره با دو دختر مذکور تماس گرفتم...
با تماس زن جوان تحقیقات آغاز شد و مأموران دریافتند دو مرد میانسال، جوانی بهنام سهراب را ربوده و در خانهشان حبس کردهاند. با ورود مأموران، گروگان آزاد و دو متهم میانسال بازداشت شدند. مهندس جوان در بازجوییها گفت: این دو آدم ربا از اقوام دور من هستند. مدتی قبل یکی از آنها به سراغم آمد و گفت قصد تجارت دارد. با این بهانه 50 میلیون تومان از من گرفت.
«این پسر من را از مقابل آموزشگاهی که میرفتم، به زور سوار ماشین کرد. جوان دیگری هم همراهش بود و آنها با هم این کار را کردند. بعد که من را به خانهاش برد، به زور من را در وضعیت نامناسبی قرار داد و فیلم و عکس تهیه کرد و بعد از آن هم هر بار تهدید میکرد که اگر پول ندهی، عکس و فیلم را همهجا منتشر کرده و آبروی تو و خانوادهات را میبرم».
تعدادی از این افراد ادعا میکردند زورگیران وقتی متوجه میشدند نقشه شان لو رفته، برای اینکه راننده نتواند با پلیس تماس بگیرد او را کتک زده و با تهدید سلاح سرد او را مجبور به پرداخت پول یا افشای رمز کارت بانکی شان میکردند.
«تعمیرکار هم با این بهانه که گوشی دیگر قابل تعمیر نیست، با مبلغ اندکی گوشی را میخرد و با ریکاوری آن، عکسهای این خانم را خارج کرده و اقدام به اخاذی میکند. مرد شیاد قصد انتشار عکسهای شخصی این دختر را داشت که شاکی نیز به خاطر ترس از انتشار تصاویر ۱۵ میلیون تومان در اختیار این فرد قرار داد».
«تصمیم گرفتم تا با فیلمبرداری از خانواده صاحب ویلا و تهدید او مبالغی را اخاذی کنم. به همین منظور دو دوربین کوچک که به دوربینهای جاسوسی معروف هستند تهیه کردم، اما کلید ساختمان ویلا را نداشتم....»