تاجیک فعال سیاسی اصلاح طلب میگوید: اخیرا از برخی از نویسندگانی که اسم و رسمی دارند، میخوانم که بهشدت امثال ایشان را مورد هجمه قرار میدهند و از این جهت که خصوصا دین را ایدئولوژیک کرد، از یک منظر ایدئولوژیک به قضایا نگاه میکرد و بیشتر سویههای فکریاش در جهت برپاکردن یک انقلاب و تغییر رادیکال جامعه بود، از شیعه علوی یک حزب تمام ایجاد کرد، این را یک نوع تقلیلگرایی میدانند. شریعتی یک نوع تسلطگرایی و نوعی برجستهکردن عصبیتهای ایدئولوژیک و نگاه ایدئولوژیکی که بیان آنها آفاتی را در جامعه ما داشت [با خود داشت]و از نگرشهای پلورالیستی ممانعت میکرد.
تاجیک فعال سیاسی اصلاح طلب میگوید: فرض من بر این است که اگر جامعه اصلاح شود حکومت اصلاح میشود. البته هیچوقت در بحثهایم مشخص نیست و صریحا نگفتم که ما باید کاملا به فضای قدرت پشت کنیم. من گفتم شأن و حوزهاش را باید حفظ کنیم. همه تخممرغهایمان را نباید در یک سبد بگذاریم.
محمدرضا تاجیک؛ جامعهشناس در گفتگو با فرارو تشریح کرد
باید نگاهمان را از تغییرات «حکومتمحور» به سمت تغییرات «جامعهمحور» معطوف کنیم. بدین معنا که نخست تلاش کنیم جامعهای متفاوت، مردمی متفاوت، فرهنگی متفاوت، روابط انسانی و اجتماعی متفاوت، اخلاقیات متفاوت داشته باشیم، تا بهتبع آن سیاست و سیاستپیشگان ما نیز لاجرم متفاوت شوند. آن جملهی زیبای سیدجمالالدین اسدآبادی را بهخاطر بیاورید که آخر عمر گفت: اگر این عمری را که گذاشتم از بالا (حکومت) تغییری ایجاد کنم، صرف تغییر از پایین (جامعهی مردمان) کرده بودم، بسیار موفقتر میبودم.
جریان اصلاحات گرچه در انتخابات با ردصلاحیت کاندیداها و نمایندگان خود در مجلس مواجه بود، اما از سوی بدنه اجتماعی خود نیز با انتقادهای گسترده روبهرو شد. حزب کارگزاران با تصمیمی متفاوت از شورایعالی اصلاحطلبان لیستی مستقل برای انتخابات داد که با شکست کامل مواجه شد. از سوی دیگر برخی چهرههای این جریان عبور از سیدمحمد خاتمی را کلید زدهاند؛ سناریویی که پیش از این نیز مطرح شده است. در سال جدید استعفای موسویلاری از شورایعالی سیاستگذاری اصلاحطلبان، توجهها را به عملکرد این شورا و پردهبرداشتن از اختلافات درونی آنها سوق داد.
تئوریسین اصلاحات میگوید کسانی به فکر نجات خود هستند که جریان اصلاحطلبی را به وضعیت امروز رساندهاند، امروز نعش اصلاحطلبی روی دستان ماست.
یادمان نرود کسانی که در فرایند انتخابات ۹۲ تمام هستی و سرمایه تاریخی اصلاحطلبی را در سبد یک گروه گذاشتند و چک سفید بدون امضا دادند، آن موقع نقش پوزیسیون را ایفا کردند، امروز که میبینند از این رهگذر دیگر حیثیت و شخصیتی برای جریان اصلاحطلبی باقی نمانده و همانها باید سینه دیوار نقد گذاشته شوند که چرا با این سرمایه تاریخی چنین کردهاند، امروز نقش اپوزیسیون را ایفا میکنند و ناقد شدهاند
محمدرضا تاجیک استاد دانشگاه و تئوریسین جریان اصلاحات گفت: تنها راه برون رفت را راه اصلاحی می دانم. اما این راه برون رفت باید شکل یک نوع پرکتیس به خود بگیرد. باید بتواند شکل تئوری راهنمای عمل را به خودش بگیرد. باید برنامهریزی شود و به صورت یک تصمیمها و تدبیرهای موردی در جامعه نقشآفرینی کند.
سر خیابان، حجله گذاشتهاند. کمی جلوتر ساختمان شرکت ملی نفتکش است که بالاسر آن، تصویر ٣٠ دریانورد جانباخته در حادثه سانچی را نصب کردهاند و صدای قرآن تا نیمههای کوچه به گوش میرسد. دستههای گل سفید و پلاکاردهای عزا، دو طرف کوچه بیشازپیش داغ این روزها را به رخ میکشد.
محمدرضا تاجیک تشریح کرد
نزدیک به چهار دهه از تسخیر سفارت آمریکا در سال ۵۸ میگذرد؛ تسخیری که به نام دانشجویان خطامام و چپها تمام شد؛ سفارت آمریکا «لانه جاسوسی» نام گرفت و تسخیر آن «انقلاب دوم». آن زمان کمتر کسی با عمل عدهای جوان ۲۰ یا شاید هم ۲۲ساله مخالفت کرد و به تعبیری این عمل در زمان خود «مشروعیت اجتماعی» پیدا کرده است.
ارزيابی تاجيك از آرايش انتخابات رياستجمهوری
تاجیک: شانس روحانی فقدان آلترناتیو است