میثم نعمتی به آمار طلاق در ادارات دولتی پرداخت و با بیان اینکه این آمار فاجعهبار است، گفت: طبق آمار در ادارات مسئله طلاق به صورت جدی وجود دارد و از طرفی مجموعه دولت اهتمام به ورود مجموعههای مردمی برای رفع این مشکل دارند.
مدیرکل مشاوره و امور روانشناختی سازمان بهزیستی کشور درباره عمده مشکلات زوجین که در سامانه تصمیم ثبت نام کردهاند، گفت: عمدهترین علل طلاقهای ثبت شده در سامانه تصمیم به ترتیب عبارتند از عدم تسلط به تکنیکهای مرتبط با مهارتهای زندگی، بیتوجهی، بددهنی، بیاحترامی، اعتیاد، دروغگویی، عدم رضایت از روابط جنسی و… است.
در این دوره ۵ هزار و ۷۳۵ فقره رای صادر شده که دادخواست ۳ هزار و ۱۰۴ فقره آن را شوهران و ۲ هزار و ۵۰۱ فقره آن را زنان ثبت کرده بودند.
بر پایه این گزارش از ۳۷ هزار و ۷۰۱ مورد طلاق به ثبت رسیده، کمترین طلاق به ترتیب مربوط به استانهای ایلام با ۱۸۵ مورد، خراسان جنوبی ۳۱۲ و کهگیلویه و بویراحمد با ۳۷۴ مورد است.
تولیت یک مدرسه علمیه خبر داد:
تولیت مدرسه علمیه امام حسین (ع) شهر ری گفت: زمانی که مرد متدین و زن متدینه با تحقیق و شناخت کامل زندگی مشترک خود را آغاز میکنند، کمتر دچار مشکل خواهند شد. حتی برخی طلبهها نیز ازدواج کردهاند و موفق نشدهاند و متاسفانه آمار طلاق در میان طلبهها نیز افزایش یافته است.
اجبار زوجین به ادامه یک زندگی مشترک اجباری در طول ۴۹ ماه گذشته، البته در کاهش ظاهری طلاق موثر بوده، اما گزارشهای رسمی پلیس در همین مدت، حکایت از افزایش خیانت زوجین، افزایش آمار قتل به دلیل خیانت و افزایش خشونتهای خانگی و همسرآزاری به دلیل نارضایتی از تداوم یک زندگی مشترک ناسالم دارد.
دلایل طلاق در سالهای اخیر
یک فعال حوزه زنان با اشاره به افزایش آمار طلاق در بین جوانان گفت: این گروه از جوانان یعنی دهه هفتادیها، اولین گروهی در کشور هستند که طلاق برای آنها تابو نیست و ارزش چندانی برای نظر جامعه و ملاحظات خانوادگی در جهت پرهیز از طلاق، قائل نیستند.
مسعودی فرید با بیان اینکه برنامههای بهزیستی در راستای کاهش طلاق در ۱۱ استان اولویتبندی شده است، گفت: استانهای گیلان، مازنداران، خراسان رضوی، تهران، البرز، فارس، اصفهان، قم، مرکزی، کرمانشاه و خوزستان استانهایی هستند که آمار طلاق در آنها بالاست و برنامههای بهزیستی در این استانها اولویت دارد.
بر اساس اعلام دفتر آمار و اطلاعات جمعیتی سازمان ثبت احوال کشور، کرمانشاه بعد از تهران بالاترین آمار طلاق را در کشور دارد.
رئیس سازمان بهزیستی کشور از وقوع یک طلاق به ازای هر ٢.۵ ازدواج در سال ٩۵ و وقوع یک طلاق به ازای هر ٢.٣ ازدواج در سال ٩۶ در تهران خبر داد.
سازمان ثبت احوال آمار ازدواج و طلاق سال ۱۳۹۶ را منتشر کرده است. براساس این آمار تعداد ازدواجهای ثبتشده نسبت به سال ۱۳۹۵، حدود ۸ درصد (۵۱ هزار مورد) کاهش داشته، در حالی که تعداد طلاقها به حدود ۱۷۵ هزار مورد رسیده که بیشترین آمار ثبت شده در تاریخ ایران است.
سیف الله ابوترابی به آمار وقایع حیاتی در سال گذشته اشاره کرد و گفت: براساس آمارهای ثبت شده در پایگاه جمعیتی سازمان ثبت احوال کشور در سال گذشته ۶۰۸ هزار و ۹۷۷ مورد ازدواج به ثبت رسیده که نسبت به سال گذشته افزایش داشته است.
«آمار ازدواج از ۷۷۸ هزار و ۲۹۱ در سال ۸۵ به بیش از ۸۰۰ هزار در سال ۹۵ رسیده است. سال ۸۵ جمعیت کشورمان حدود ۷۰ میلیون و ۴۹۵ هزار تن بوده و حالا جمعیتمان بیش از ۸۰ میلیون است! اگر ۱۰ درصد به جمعیت افزوده شده، باید همین اندازه تعداد ازدواج افزایش مییافته ولی در واقع با کاهش هفت درصدی ازدواج روبهرو هستیم اما زمانی این آمارها برایمان تکاندهنده میشود که نگاهی به آمار طلاق بیندازیم.
تغییرات میانگین سن ازدواج در زنان از سال ١٣٤٥ تا سال ١٣٩٥ از ١٨,٤ به ٢٣ و در مردان از ٢٥ سال به ٢٧ سال رسیده است. این تغییرات، بهویژه در سالهای ١٣٨٠ تا ١٣٩٥، جزئیتر بوده و در زنان از ٢٣.٣ به ٢٣ سال، حتی نشاندهنده کاهش سن ازدواج است.
تغییر سبک زندگی و گذر از سنت به مدرنیته باعث به وجود آمدن تحولات زیادی در اجتماع شده که همین تحولات در مواردی منجر به ناسازگاری زوجین و طلاق در خانواده ها شده است که بررسی پرونده طلاق در قم نشان می دهد بیشترین علت این آسیب اجتماعی در این استان، ناموفق بودن زوجین در برقراری ارتباط است.
همه آسیبهای اجتماعی متاثر از بالا رفتن سن ازدواج را کنار بگذارید، آمار عجیب طلاق در سالهای اولیه و حتی تعداد بالای زندانیان مهریه را هم همینطور، شاید مغفولماندهترین دلیل بالا رفتن سن ازدواج هزینههای آن است، هزینههایی که اتفاقا به نظر میرسد در برنامه مسئولان و تحقیقات جامعهشناسان جایی ندارد.
دلایل اصلی افزایش طلاق در ایران
نیازی به آمار درست و غلط نیست. همینکه سرمان را بالا بیاوریم و کمی دور و بر را ببینیم میفهمیم چهخبر است. همین هفته پیش نوبت فلان دوست صمیمیامان بود. یکسال پیش هم نوبتِ فلان دختردایی یا پسرعمهامان. بگذریم که خودمان هم چقدر می ترسیم که نوبت به ما هم برسد. از طلاق حرف میزنیم؛ اتفاقی که مدتی است بدجور گریبان خانواده ایرانی را گرفته؛ چراکه هرسال آمار طلاق بیشتر میشود.