" رشید بنیاهیا " مانند تمام جوانانِ بریتانیا به دنبال تغییر و حرکتی جدید در زندگیاش بود و دوست داشت از مکانهای جدید دیدن کند. اگر دوشنبه 15 ژوئن یک روز کاری و معمولی بود، رشید قبل از دیگر اعضای خانواده از درب منزل خارج میشد تا به محل کارش برود که در آنجا بهعنوان یک مهندس کارآموز نوزدهساله کار میکرد.