فیلم «خدای شوریده» (Mad God) داستانی رازآلود دارد که در دل دنیایی کابوسوار رخ میدهد. هر زشتی و وحشتی را که بتوانید تصور کنید در این دنیای آخرالزمانی هست؛ زشتیهایی که در کنار هم زیباترین فیلم استاپموشن را که تا به حال دیدهاید خلق کردهاند.
سریال «مار اسکس» (The Essex Serpent) در دل داستانی رازآلود و عاشقانه، مضمونی عمیق و تاملبرانگیز را مطرح میکند. وقتی شایعۀ وجود یک مار افسانهای در بین مردم منتشر میشود، جهانبینیهای مختلف با تبیینهای متفاوتی که از این پدیده ارائه میکنند در برابر یکدیگر قرار میگیرند.
فیلمهای ترسناک انواع مختلفی دارند و در پسزمینههای مختلفی اتفاق میافتند؛ اما یکی از شاخههای ژانر ترسناک، آن فیلمهایی هستند که ما را به قلمرو ماورایی نبرد نیروهای خیر و شر میبرند و ترس و دلهره را با رازها و مناسک ضد انسانی فرقههای اهریمنی پیوند میدهند. فرقههایی که وجودشان نتیجۀ گمراه شدن آدمها در مسیر جستجوی معنویت است.
در میان آن همه ازدحام و هیاهوی خیابان مولوی با گنبد بزرگ فیروزهایاش آرام جا خوش کرده است. وقتهایی که از چهارراه سیروس به سمت خیابان مولوی حرکت میکنید، در لابلای دود غلیظی حتما آن را خواهید دید. با اینکه محیط بزرگی با عنوان «باغ فردوس» احاطهاش کرده و از ایوان و رواق و آینهکاری چیزی کم ندارد اما سهم تهرانیها از آن فقط همین گنبد فیروزهای پر گرد و غبار است.