فرارو- داستان سریال «مار اسکس» در اواخر قرن نوزدهم اتفاق میافتد؛ زمانی که علوم طبیعی از جمله پزشکی مدرن در شروع مسیر رو به صعود خودشان قرار دارند و اشتغال به تحقیقات علمی تبدیل به یک جور مد روز بین طبقات مرفه جامعۀ اروپایی شده است.
به گزارش فرارو؛ شخصیت اصلی سریال یک بانوی ثروتمند لندننشین به اسم کورا (با بازی کلر دانس) است که اخیرا شوهر آزارگر و مستبدش از دنیا رفته و او تازه دارد احساس آزادی را تجربه میکند. کورا به شدت علاقهمند به علوم طبیعی است. او یک روز در روزنامه خبر عجیبی میبیند. میگویند در منطقۀ اسکس سر و کلۀ یک جور مار عظیمالجثۀ باستانی پیدا شده که باعث وحشت مردم منطقه شده است. کورا بلافاصله بار و بندیلش را جمع میکند و به همراه پسر و ندیمۀ همیشگیاش مارتا به اسکس میرود تا از نزدیک این ماجرای شگفتانگیز را بررسی کند.
روستاییها باور دارند که زلزلهای که اخیرا اتفاق افتاده باعث شده یک مار بالدار از زیرزمین آزاد شود و برای مجازات آنها به خاطر گناهانی که انجام دادهاند به روی زمین بیاید. وقتی پیکر بیجان یک دختر نوجوان از اهالی روستا در کنار رودخانه پیدا میشود، مردم منطقه مطمئن میشوند که این نفرین حقیقت دارد.
کورا آثار داروین را خوانده و اعتقاد دارد که این موجود باید یک نوع دایناسور آبزی باشد که از انقراض در امان مانده است. کشیش منطقه به اسم ویلیام (با بازی تام هیدلستون) هم با نظر مردم مخالف است و هم با دیدگاه کورا. او نه خرافههای مردم محلی را باور دارد و نه اعتقاد کورا به واقعی بودن این جانور را میپذیرد. او فکر میکند اصلا چنین هیولایی وجود ندارد. ویلیام این شور و شوق علمی را یک مد زودگذر قلمداد میکند و فکر میکند مردم برای آرامش پیدا کردن باید به ایمان مذهبی پناه ببرند. علیرغم اختلافنظری که بین کشیش و کورا هست، رابطۀ عمیقی بین آنها شکل میگیرد.
کورا فکر میکند اگر برای بچههای مدرسهای دیدگاه علمی خودش را توضیح بدهد، میتواند کمکم باورهای مردم را اصلاح کند. اما اوضاع اصلا آنطور که او انتظار دارد پیش نمیرود. وقتی او با بچهها دربارۀ مار صحبت میکند همۀ آنها حال بدی پیدا میکنند و روستاییها یقین پیدا میکنند که کورا خودش هم یک جورهایی جادوگر است. ویلیام هم از نفرت و بدبینی روستاییها در امان نمیماند. نوع ارتباط او با کورا برای آنها چندان خوشایند نیست.
«مار اسکس» صرفا یک داستان عاشقانۀ رک و راست نیست هر چند که عشق به شکلهای متفاوتی در بطن داستان حضور دارد. این سریال شش قسمتی بیشتر دربارۀ تقابل دیدگاهها و جهانبینیهای مختلفی است که در ابتدای قرن بیستم به نوعی با یکدیگر در تنازع و تضاد قرار داشتند: جهانبینی علمی، دیدگاههایی که ترکیبی از شوق علمی و هیجان و خیالپردازی بودند، جهانبینیهای خرافی و همچنین دیدگاه دینی. با اینحال مضمون این داستان به هیچ وجه کهنه نیست، زیرا این تفاوت دیدگاهها هنوز هم وجود دارد و در مسائل مختلف خودش را به شکلهای گوناگونی نشان میدهد. بیماری کرونا و واکنشها و نگاههای مختلفی که دربارۀ آن وجود داشت، نشان داد که مردم هنوز هم جهانبینیهای بسیار متفاوتی دارند و پدیدههای تازه را در چارچوبهای کاملا متفاوتی تفسیر میکنند.
این مضمون عمیق تنها نکتۀ مثبت سریال نیست. بازیهای سریال جذاب و گیرا هستند و به خصوص دانس و هیدلستون حضور درخشان و منحصر به فردی دارند که مخاطب را با داستان درگیر و همراه میکند. منظرههای مهگرفتۀ سریال به خصوص در منطقۀ اسکس حال و هوایی رازآلود دارند و این علاوه بر زیبایی و کشش بصریای که دارد، به نوعی با مضمون فیلم نیز هماهنگ است. این هوای مهگرفته میتواند نمادی از ابهام و رازآلودگی باشد؛ ابهامی که ذهن جستجوگر بشر در برابر پدیدههای شگفتانگیز جهان اطرافش همواره با آن درگیر بوده است.
ایرادی که میشود به سریال گرفت ریتم کند آن است که بهخصوص در قسمتهای اول و دوم گاهی ملالآور و کسالتبار میشود. اما با اینحال عمق و جاذبۀ کافی در داستان سریال هست که بتواند مخاطب را تا انتهای این شش قسمت با خودش همراه کند. بخصوص مخاطبانی که بیشتر از هیجانهای معمولی به دنبال تاملات عمیق باشند، بدون شک از دیدن «مار اسکس» پشیمان نخواهند شد.
- بازیگران: کلر دانس (Claire Danes)، تام هیدلستون (Tom Hiddleston) و دیگران
- امتیاز: ۷.۲/۱۰
- زمان انتشار: از ۲۳ اردیبهشت