پایان میانجیگری میان ایران و آمریکا؟
با پایان نشست نیویورک، فصل دیگری از میانجیگریها به پایان رسید. فعلا در کوتاه مدت، چشم انداز موفقیت وساطتها تیره و تار است. هر چند که تلاشها در این زمینه هنوز ادامه دارد. در هفته جاری عادل عبدالمهدی، نخست وزیر عراق، بار دیگر به تهران سفر میکند. چهارشنبه هفته گذشته او به عربستان رفت. منابع عراقی میگویند عبدالمهدی راهکاری برای کاهش تنشها میان ایران و عربستان دارد.
سیاست فعلی آمریکا در برابر ایران، به شدت بر تحریم اتکا دارد. مقامات دولت ترامپ مکررا به اثرات ادعایی تحریمها بر اقتصاد ایران مباهات کردهاند. مایک پمپئو، وزیر خارجه آمریکا، حتی اخیرا گفته است مردم ایران، فشارهای اقتصادی را تحمل نخواهند کرد.
اما ظاهرا فرانسویها در این مسیر تنها هستند. آلمان، مدتهاست که سکوت کرده و موضع خاصی درباره نجات برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) یا تنشزدایی میان ایران و آمریکا بیان نمیکند. بریتانیا نیز روز به روز به سمت آمریکا متمایل میشود. بوریس جانسون، نخست وزیر بریتانیا، قرار است روز سه شنبه با روحانی در نیویورک دیدار کند. اما یک روز قبل از این دیدار، جانسون، ایران را مسئول حمله به تاسیسات نفتی عربستان دانست و اعلام کرد کشورش با آمریکا و دیگر کشورهای اروپایی درباره یک پاسخ مشترک به ایران کار میکند.
جنکینز، تنها کسی نیست که استراتژی تحریمی کاخ سفید را موثر میداند. ترامپ و دیگر جریانهای سیاسی همفکر او، مدام بر این نکته تاکید میکنند که تحریمها، در حال «کشتن» اقتصاد ایران هستند. بنابراین، فقط زمان لازم است تا اثرات نهایی آنها، مشخص شود. رئیسجمهور آمریکا با تاکید بر لزوم اعمال تحریم بر ایران و خودداری از پاسخ نظامی به این کشور، بار دیگر نشان داد که او بر اثرگذاری تحریمها در بلندمدت شرط بندی کرده و این سیاست را برای تغییر محاسبات ایران مناسب میداند.
در اثر ماجرای آرامکو، اختلافات میان تهران و واشنگتن به حدی تشدید شد که نه تنها سیگنالی درباره احتمال تنشزدایی در سازمان ملل دیده نمیشود، بلکه همه شواهد و قراین از این حکایت دارند که نشست آتی مجمع عمومی ممکن است به صحنه نبرد دیپلماتیک ایران و آمریکا تبدیل شود. آمریکا، با تاخیر و بیمیلی، ویزای هیئت ایران را صادر کرد و بر لزوم مشارکت شورای امنیت سازمان ملل در پرونده حمله به تاسیسات نفتی عربستان اصرار ورزید. عربستان نیز، در همین خصوص، دو نامه به سازمان ملل ارسال کرده است.
پس از چند هفته خوشبینی نسبت به احتمال آب شدن یخ روابط ایران و آمریکا در نشست آتی سازمان ملل، حمله به تاسیسات نفتی عربستان، ناگهان فضا را مجددا تنش آلود کرد و خاورمیانه را بار دیگر در آستانه یک درگیری نظامی وایرنگر قرار داده است. در پی تحریم کل صادرات نفت ایران در ماه مه گذشته، منازعه تهران و واشنگتن به مرحله حساسی رسیده و مستلزم یک راه حل نهایی است، شاید طرفهای مستقل بین المللی، این بار هم بتوانند تبعات حمله به عربستان را کنترل کنند، اما این کنترل کاملا موقتی است و هر لحظه امکان خروج تنشها از کنترل وجود دارد.
صرفنظر از دمکراتها، ترامپ برای انعطاف در برابر ایران باید قبل از دشمنان خود، طرفدارانش را متقاعد کند. بخش قابل توجهی از حامیان ترامپ، گروههای محافظهکاری هستند که معمولا طرفدار اسرائیل و مخالف ایران هستند. هرگونه انعطاف چشمگیر در برابر ایران، ممکن است خشم این گروهها را برانگیزد. بنابراین، ترامپ با در نظر گرفتن شرایط داخلی در آستانه انتخابات، ممکن است تصمیم گیرد یک انعطاف حداقلی در برابر ایران نشان دهد تا با عکس گرفتن با روحانی، هزینه این انعطاف را جبران کند.
یک دیپلمات آگاه فرانسوی، این تهدیدات را «بخشی از بازی» ایران دانست که فرانسه با آن به نرمی برخورد میکند. یک منبع دیگر، گفته است پاریس از طریق تماسهای مستمر روحانی و ماکرون و نیز گفتگوهای وزرای خارجه ایران و فرانسه، در حال برداشتن گامهایی در زمینه اعتمادسازی است.
مرتبط کردن صادرات نفت ایران به این گروهها ممکن است زمینه را برای افزایش فشارها بر صادرات نفت ایران فراهم کند. برخی کارشناسان معتقدند این مرتبط سازی، با هدف بدنام کردن صادرات نفت ایران صورت گرفته و مشتریان احتمالی نفت ایران را نگران میکند.
منابع اروپایی و آمریکایی میگویند مقامات دولت ترامپ موافقت با خط اعتباری را به دیدار روحانی و ترامپ مشروط کردهاند. پولتیکو به نقل از منابع آگاه مدعی شد موافقت ترامپ با راه اندازی خط اعتباری، ممکن است به موافقت روحانی برای دیدار با ترامپ بستگی داشته باشد.
با این حال، آمریکاییها همچنان برای قطع مناسبات اقتصادی ایران و عراق تلاش میکنند. آنها به همین منظور، به سایر کشورهای عربی، نظیر عربستان و کویت، فشار آوردند تا برق عراق را تامین کنند. در حال حاضر، گفتگوهایی میان عراق و کشورهای یادشده در جریان است تا شبکه برق عراق به شبکه برق این کشورها متصل شود.
تاکنون آمریکاییها اظهارات ضدونقیضی درباره راهکار فرانسه بیان کردهاند. در حالی که دونالد ترامپ، در جریان نشست سران گروه هفت در فرانسه تلویحا از خط اعتباری ایران استقبال کرد، مقامات دولت او صریحا امکان راه اندازی چنین خطی را زیر سوال بردند و حتی بر تحریمهای نفتی علیه ایران افزودند.
الآن هم گمانههایی درباره دیدار روحانی و ترامپ در جریان نشست مجمع عمومی سازمان ملل در سپتامبر مطرح شده است. ایران گفته آمریکا اول باید تحریمها را رفع کند سپس با ایران مذاکره کند. برمبنای همین موضع، تندروهای واشنگتن تحریمهای جدیدی علیه ایران اعمال کردند تا چشم انداز مصالحه میان تهران و واشنگتن را بیش از پیش مبهم کنند.
یکی از کسانی که با حمله نظامی به ایران مخالف بود، مایکل دی آندریا، رئیس مرکز عملیات ایران در سازمان سیا، است که به دلیل شخصیت مرموزش به «شاهزاده تاریکی» معروف شده است. این وبگاه به نقل از تحلیلگران اطلاعاتی مدعی شد که دی آندریا از گفتگو با سران غیرسپاهی ایران حمایت میکند.
وقتی که محمدجواد ظریف در بازگشت از فرانسه توئیت کرد که «روزهای مهمی در راه است»، کمتر کسی تصور میکرد که شاید منظور او دیدار روسای جمهور ایران و آمریکا باشد. اما خیلی زود معلوم شد که سفر ناگهانی رئیس دستگاه دیپلماسی ایران به بیاریتس برای هماهنگسازی دیدار حسن روحانی و دونالد ترامپ بود. هر چند که نه او و نه هیچکدام از مقامات ایران در این خصوص به طور رسمی اظهارنظر نکردند. البته روحانی اندکی پس از دیدارهای ظریف با مقامات فرانسه، در سخنانی مبهم اعلام کرد که حاضر است برای رفع مشکلات با هر شخصی دیدار کند. ترامپ نیز به نوبه خود برای دیدار با روحانی اعلام آمادگی کرد. اما پرسش اصلی این است که آیا چنین دیداری امکانپذیر است؟ و اگر اتفاق بیافتد چه پیامدهایی خواهد داشت؟
دیدار با ترامپ و به طور کلی مذاکره با آمریکا الزاماتی دارد. تجربه نشان داده است که ایران زمانی با آمریکا وارد مذاکره میشود که اهرمهای کافی برای تحت فشار قرار دادن طرف مقابل را دارد. در دور قبلی مذاکرات، ایران پس از افزایش سطح غنیسازی به حدود ۲۰ درصد، مذاکرات با غرب را آغاز کرد. در حال حاضر، غنیسازی اورانیوم ایران حدود پنج درصد است و چنین سطحی برای امتیازگیری از آمریکا به اندازه کافی کارساز نیست.
آنچه این سناریو را محتملتر میکند، انتقاد تند یک روزنامه اماراتی از اسرائیل در روزهای اخیر است. حبیب الصایغ، سردبیر روزنامه اماراتی «الخلیج» طی یادداشتی در این روزنامه، از روزنامهنگاران سعودی و دیگران که اخیرا به اسرائیل سفر کردهاند و خواستار عادیسازی روابط با اسرائیل شده بودند، به شدت انتقاد کرد. الصایغ نوشت: «اسرائیل دشمن واقعی و طبیعی ماست، همانگونه که دشمن برادران فلسطینی است.»
در منطقه آسیا و اقیانوس آرام، توازن دقیقی میان پیروی از قدرت اقتصادی چین و حمایت امنیتی آمریکا برقرار است. همانطور که اروپا کانون جنگ سرد قبلی بود، آسیا نیز - چه در غرب آن (خاورمیانه و خلیج فارس) و چه در شبه قاره هند (هند پاکستان، بنگلادش، نپال و سریلانکا) و چه در خاور دور- جنگ سرد جدیدی را تجربه میکند.
هدف اصلی راهکار فرانسه، راضی کردن ایران و آمریکا به از سرگیری مذاکرات است. بنابراین، وقتی ترامپ به طور غیردیپلماتیک از تلاشهای شخص ماکرون در این زمینه انتقاد میکند، این میتواند به این معنا باشد که فرانسه بیهوده برای تنشزدایی میان تهران و واشنگتن تلاش نکند. چرا که کاخ سفید تمایلی به این امر ندارد.
مشاور سابق ترامپ نوشت: «واضح است که دولت دونالد ترامپ و مقامات ایران، درگیر یک مسابقه استراتژیک شدهاند که با اعلام خروج واشنگتن از توافق هستهای آغاز شد و پیشبینی میشود که تا انتخابات نوامبر ۲۰۲۰ ادامه خواهد داشت.»