برادر مقتول گفت: هاشم، سعید و شاهین داشتند ما را کتک میزدند، دوستان من هم به کمک ما آمدند و دعوا بالا گرفت. آنها برادرم را با قمه زدند و آنقدر بر بدنش ضربه وارد کردند که دیگر جای سالم برایش نمانده بود. این سه نفر با هم این ضربات را وارد میکردند.
شب حادثه وقتی وارد خانه زیبا و آریا شدم زیبا از ترس فریاد زد و فریادهایش باعث شد من هول کنم؛ او به سمتم حمله کرد و من برای اینکه بتوانم او را آرام کنم چاقو کشیدم؛ حین درگیری، چون زیبا خیلی تقلا میکرد و میخواست مرا از خانه بیرون کند ضربه به گردنش برخورد کرد؛ من میخواستم ضربه را به دستش بزنم. بعد هم که فوت کرد. من بابت اینکه باعث شدم زیبا بمیرد عذرخواهی میکنم، اما قصدم کشتن او نبود. شوهرش مقصر همه این ماجراهاست.
متهم علت و انگیزه ارتکاب جرم را شوخی و سرگرمی در فضای مجازی اعلام کرد که با دستور قضائی پس از تحقیقات تکمیلی روانه زندان شد.
متهم گفت: بارها از شوهرم کتک خورده بودم، اما اینکه بچههایم را میزد، حالم را خیلی بد میکرد. وقتی به سمتم حمله کرد، من مقاومت کردم. به آشپزخانه رفت و چاقو برداشت و با چاقو به من حمله کرد. من چاقو را از او گرفتم، شوهرم روی مبل افتاد، شال را دور دهانش پیچیدم که دیگر نتواند بلند شود و من را بزند.
بابک پاک نیا وکیل پرونده «دختر آبادان» گفت: نگهبان تفهيم اتهام شد و براي او قرار كفالت صادر شد و به دليل عجز از توديع در بازداشت ماند و تا آخرين روزي كه من از پرونده اطلاع داشتم، ايشان همچنان در بازداشت بود. راجع به سايرين هم اتهام ضرب و شتم و اينها تفهيم شده كه در حال رسيدگي است.
۶ سال پس از مرگ ۴ نفر در یک خانه
دادسرای امور جنایی تهران برای سرایدار و دو نفر دیگر که همگی طبق تحقیقات انجام شده با مالک ساختمان اختلاف داشتند و او را تهدید کرده بودند به اتهام مشارکت در قتل عمدی و ایراد صدمه بدنی عمدی ناشی از آتشسوزی قرار جلب صادر کرد. این در حالی بود که وقتی تنها متهم حاضر در دادگاه در جایگاه قرار گرفت گفت: اتهامم را قبول ندارم و اصلاً در جریان آتشسوزی نبودم.
مأموران با توجه به اسناد بهدستآمده سایر اعضای یک باند کلاهبرداری را که از جاعلان حرفهای بودند، شناسایی کردند. همچنین مشخص شد این افراد چند فرد ثروتمند در تهران را شناسایی کرده بودند و با برنامهریزی طولانیمدت و تمرکز روی زندگی آنها، اموالشان را با جعل سند به فروش میرساندند.
ما یک اختلاف قدیمی داشتیم، روز حادثه ستار را که کر و لال است در خیابان دیدیم و ستار داد و فریاد کرد. ما متوجه نشدیم چه میگوید، اما وقتی داد زد، فهمیدیم اعتراضی دارد. برای اینکه مسئله پایان پیدا کند تصمیم گرفتیم به خانه یک بزرگتر برویم. میدانستیم برادرها در خانه داییشان هستند. به آنجا رفتیم یکباره برادرها بر سر ما ریختند و تا حد مرگ ما را زدند. و...
همدستی زنی با قاتل برای کشتن شوهرش
متهم به قتل اظهار کرد: سهیلا به من گفت شوهرش حاضر نیست او را طلاق دهد و تنها راه این است که او را از سر راه برداریم و بعد با هم ازدواج کنیم که من قبول کردم. البته او خودش یکبار با دارو شوهرش را مسموم کردهبود، اما فوت نکرد و چند باری هم نقشههای دیگری مثل تصادف ساختگی یا قتل در داخل خیابان طراحی کردیم که موفق نشدیم.
امامی با بیان اینکه من رشتهام آی تی و تخصصم مدیریت شبکه بوده است، گفت: اینکه گفته میشود من رب فروش بودم همسر سابق من اطلاعات میدهد. من منکر این نیستم که ۵۰ هزار تومان یا ۲۰ هزار تومان درآمد داشتم اما تلگرام هک شده است.
او پول میخواست تا مواد بخرد. من هم کمی پول دادم. گفت این پول کم است میخواهد به چالوس برود و از من خواست که او را به چالوس ببرم. من هم هر دو پسرم را سوار ماشین کردم که به چالوس ببرم و بعد با پسر کوچکم برگردم. در راه پسر بزرگم دوباره درگیری را آغاز کرد. او با لگد شیشههای ماشین را شکست و بعد هم یک لگد دیگر زد تا درِ ماشین را بشکند. فحش میداد و با همه دعوا میکرد.
متهم که همکار شاکی بود، در بازجوییها عنوان کرد: به علت اختلافات حسابی که با شاکی داشتم ضمن تهدید به انتشار اطلاعات شخصی او، تاکنون مبلغ سه میلیارد ریال از او اخاذی کردهام.
معاون اجتماعی فرماندهی انتظامی غرب استان تهران از بازداشت یک متهم به قتل در شهرستان رباطکریم خبر داد.
با ترانه قرار گذاشتم؛ من از او درخواست فرصت کردم، اما ترانه قبول نکرد و نهایتا با هم درگیر شدیم. او را به داخل شمشادها هل دادم و سپس چند ضربه چاقو به شانه چپش زدم. در ادامه ضربات زیاد دیگری به پهلو و شکم او وارد کردم. سپس کیفش را که محتویات آن ۲۵۰ هزار تومان پول، عابربانک، مدارک شناسایی و... بود، برداشتم و چاقو را نیز در داخل شمشادها پنهان کردم.
متهم گفت: من اتهام را قبول ندارم. من مسافرکش هستم و گوشی تلفن همراه مقتول را در ماشینم پیدا کردم. آن را به همسرم هدیه دادم، اما نه سرقت کردم و نه کسی را کشتم. مدتهاست که در زندانم، درحالیکه گناهی مرتکب نشدهام. من ماهها از زن و فرزندانم دور میماندم تا بتوانم نان حلال دربیاورم. من دزدی نکردم و قتلی هم مرتکب نشدم.
نماینده دادستان در جلسه پیشین دادگاه با قرائت اتهام فاطمه شامانی، گفته بود: با عنایت به اینکه متهم شهابالدین غندالی با هدف اختقای منشأ مجرمانه اموال و وجوه دریافتی، نسبت به انتقال آنها به نام همسر دومش (فاطمه شامانی) و فرزند همسرش (مهربد شامانی) اقدام نموده است، اتهام وی دایر بر پولشویی نیز محرز است.
متهم گفت: دو ماه قبل از حادثه تولد ژاله بود و من کادوی تولد او را نداده بودم. به این بهانه روز قتل با او قرار ملاقات گذاشتم. وقتی وارد پارکینگ خانهمان شد، به او گفتم کادوی تولدش در ماشین است. وقتی ژاله را دیدم همه هوش و حواسم را از دست دادم و دیوانهوار چاقو را به گردن و پهلویش زدم.
متهم گفت: بارها به مرتضی گفتم باید تنبلی را کنار بگذارد. او میدانست من دوستم را به صاحبکارم نمیفروشم و او را لو نمیدهم، به همین دلیل اصلا به تذکرهای من توجهی نمیکرد. روز حادثه به او گفتم دیگر این رفتارش را تحمل نمیکنم و موضوع را به صاحبکارمان میگویم. مرتضی به من گفت بلند شو و کارهای من را هم انجام بده، اما من این کار را نکردم و به همین خاطر هم عصبانی شد و به من حمله کرد. من هم عصبانی شدم؛ خودم را کنترل نکردم و با میله آهنی به سرش کوبیدم.
عضو شورای اسلامی کار کارگران مجتمع نیشکر هفتتپه خبر داده که علاوه بر پرداخت حقوق کارگران مقرر شده هزینههای کشت نیز از دو حساب بانکی امید اسدبیگی، کارفرمای مجموعه هفتتپه برداشت شود که این امر مورد موافقت قوه قضائیه نیز قرار گرفته است.
متهم طبری در دفاعیات خود ضمن رد تمام اتهامات خود گفت: من تمام ۱۶ اتهامی که در کیفرخواست آمده است را رد میکنم. آخرین دفاع را وکیلم انجام میدهد، چون من حقوقی نیستم و از مسائل حقوقی چیزی نمیدانم.