در یادداشت رسمی اعلام شد؛
با توجه به شرارتهای مستمر رژیم صهیونیستی برای ایجاد ناامنی در منطقه و نیز تهدیدهای رئیسجمهور آمریکا، صبح امروز دوشنبه ۱۱ فروردین در غیاب سفیر، سرپرست سفارت سوئیس در ظرفیت حافظ منافع آمریکا توسط «عیسی کاملی» مدیر کل آمریکای وزارت خارجه به وزارت خارجه فراخوانده شد.
تبادل نامه بین ایران و آمریکا با حواشی رسانهای همراه شده، که روابط عمومی وزارت امور خارجه در این باره با ارائه توضیحاتی اعلام کرد: «حفظ محرمانگی مذاکرات و مکاتبات بینالمللی و عدم انتشار جزئیات روندهای دیپلماتیک، یک رفتار حرفهای و در راستای مصالح ملی است و مادامیکه منافع کشور اقتضا کند، ادامه خواهد داشت.»
اطلاعات:
«از این نکته نباید غافل شد که رژیم اسرائیل یکی از اصلیترین بازیگران منطقه است که از مخالفت ایران با مذاکره سود میبرد؛ مقامات تندروی این رژیم خواهان حل و فصل پرونده هستهای ایران از طریق دیپلماسی نیستند؛ بنابراین بسیار ضروری است که ضمن تن ندادن به مذاکرات تحت فشار و ارعاب، شرایط را به گونهای مدیریت کنیم که رژیم اسرائیل برنده نهایی آن نباشد و کشور را به ورطه جنگ نکشاند.»
سخنگوی وزارت امور خارجه ایران سیاستهای آمریکا در اعمال تحریم و فشار بر کشورهای مستقل را «نقض حاکمیت قانون در سطح بینالمللی و تهدیدی برای صلح و امنیت جهانی» توصیف کرد.
سخنگوی وزارت خارجه روسیه ضمن بیان اینکه «کرملین مایل است به یافتن راهحلی برای مشکل هستهای ایران کمک کند»، از «برنامهریزی برای گفتوگوهای جداگانه با آمریکا درخصوص برنامه هستهای ایران» خبر داد.
روزنامه اصلاحطلب تأکید کرد؛
«روسیه درحالیکه پایبندی خود به برجام را اعلام میکند، میداند که در صورت دستیابی به یک "توافق هستهای" بین آمریکا و ایران و بهدنبال آن لغو تحریمهای ایران و کاهش همکاری کلی بین تهران و مسکو، مواضع ایران در قبال اوکراین تغییر خواهد کرد؛ بنابراین، ممکن است از نظر تاکتیکی برای روسیه سودمند به نظر برسد که ایران تحت تحریم باقی بماند. تحریم ایران نهتنها رقابت در بازار نفت را کاهش میدهد، بلکه علاقه ایران به همکاری با روسیه علیه کشورهای غربی را حفظ میکند.»
محمدبن عبدالرحمن آل ثانی با اشاره به نگرانی کشورهای منطقه، بر لزوم توافق میان ایالات متحده و جمهوری اسلامی ایران تأکید کرد.
«وقت آنست که حکمرانان ما به امور داخلی کشورمان توجه ویژه کنند. قبول کنید که مدتها در اثر توجه بسیار زیاد به مسائل خارج از مرزها، از رسیدگی به امور داخلی به ویژه وضعیت معیشتی مردم غفلت کردهاید. این اصل قطعی را هرگز از یاد نبرید که قدرت حکمرانی از داخل و فقط با جلب رضایت مردم از طریق تامین رفاه مادی و حقوق شهروندی آنان شکل میگیرد. امکانات دفاعی و سایر توانائیهای مادی فقط وقتی کارائی خواهند داشت که با پشتوانه مردمی همراه باشند.»
فیاض زاهد و محمد مهاجری تحلیل کردند؛
«اکنون که راه تعامل سیاسی بسته شده است، دلیلی ندارد که مسیرهای دیگر را هم بسته نگاه داریم. بخش خصوصی ایران توان آن را دارد که برای منافع اقتصادی ایران، با هر شرکت و بنگاه و فردی که در هرجای دنیا ولو ایالات متحده فعال است، ارتباط تجاری و صنعتی و فرهنگی داشته باشد. این راه حتی در دوران دفاع مقدس هم باز بوده و کانالهای تجاری و تسلیحاتی ایران با بخش خصوصی امریکا فعال بوده است.»
«مذاکره با آمریکا اسم رمز تسلیم است! طرفداران مذاکره برای پیشگیری از خسارت بزرگی که پیشنهاد آنها بهدنبال دارد، چه تضمینی دارند؟!»
منابع آگاه از حذف خبر ابراز تمایل بنسلمان برای وساطت میان رئیسجمهور آمریکا و ایران برای مذاکره بر سر مسائل هستهای خبر دادند.
مرکز مطالعات الجزیره بررسی کرد؛
بازگشت دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا، به قدرت ایران را در موقعیتی قرار داده است که باید میان احتمال بازگشت به دیپلماسی و خطرات رویارویی مستقیم، تعادل برقرار کند. مقامات ارشد ایران با احتیاط زیادی عمل کردهاند و سیاستهایشان را منوط به رفتار دولت جدید آمریکا کردهاند. این رویکرد محتاطانه ناشی از ابهاماتی است که بازگشت ترامپ به همراه داشته است؛ ابهاماتی که طیفی از سناریوها را در بر میگیرند: از بازنویسی یک توافق جامع جدید تا ادامه کمپین فشار حداکثری به شکلی تازه. سناریوی نگرانکنندهتر، احتمال رویارویی مستقیم است. هرچند احتمال تحقق هر یک از این سناریوها متفاوت است، اما نمیتوان هیچکدام را از دایره احتمال دور دانست.
پس از تصمیم آمریکا برای بازگرداندن فشار حداکثری و پاسخ صریح رهبری، بسیاری از فعالان سیاسی و رسانهها به این مهم پرداختند. برداشت آنان از این رفتار دوگانه ترامپ این بود که او بهدنبال مذاکره عادلانه نیست. او میخواهد ایران را تا حدی ضعیف پای میز مذاکره بنشاند که به تمام خواستههایش برسد و در نهایت پیروز این میدان باشد.
حسین صفدری گفت: «هر چیزی وقت خودش را لازم دارد، در حال حاضر وقت مذاکره نیست، کسانی که حرف از مذاکره میزنند، چیزی عایدشان نمیشود.»
«هماهنگی مقامات عالیرتبه کشور، قوای سهگانه، شورای عالی امنیت ملی، رسانهها بهویژه صداوسیما، تریبونهای عمومی و جریانساز مانند نمازجمعهها، شخصیتها و گروههای سیاسی و احزاب تأثیرگذار باید در حرکت و عزم و اراده ملی برای حفاظت از منافع کشور، از هرگونه اقدام یا اظهارنظری که میتواند منافع و موقعیت ایران در مذاکرات را تهدید و تحدید کند، بپرهیزند. شجاعت و درایت رئیسجمهور و اعضای دولت و همدلی سایر قوا و همه دلسوزان و خیرخواهان کشور باید پشتوانه و حمایتگر تصمیم دولت برای مذاکره باشد.»
یک روزنامه اصولگرا مذاکره با آمریکا را به معنی بازگشت به نقطه آغاز مذاکرات در ۲۰ سال پیش تلقی کرد.
روزنامه اصولگرا نوشت: «درخواست ایران برای توافق جامع در واقع تن دادن به همه خواستههای غیرمشروع آمریکاست، چرا که آنان همواره بهدنبال کشاندن ایران به سمت توافق جامع با خود و نه توافق جامع میان طرفین بودهاند؛ بنابراین، ما باید قبل از ورود به مذاکره جدید، در داخل تکلیف این موارد را مشخص کنیم. آن وقت پاسخ ما به این مطالبات آمریکا چه منفی باشد و چه مثبت، ورود به مذاکره معنا و مفهوم ندارد. »
«واشنگتنپست» تحلیل کرد؛
یک روزنامه آمریکایی در مطلبی به وضعیت فعلی ایران و روی کار آمدن دونالد ترامپ تا چند روز دیگر پرداخت و نوشت که در این شرایط تهران و واشنگتن در دوراهی انتخاب قرار میگیرند و باید بین مذاکره و رویارویی یکی را انتخاب کنند. در این مقاله به مشکلات احتمالی انتخاب گزینه رویارویی پرداخته شده و آمده است که اکنون ترامپ فرصت جدیدی دارد و بیایید امیدوار باشیم که او و همتایانش در ایران از این لحظه - قبل از سپری شدن زمان- نهایت استفاده را ببرند.
«آمریکا با زبان و عمل میگوید اهل مذاکره و تعهد نیست، اما به برخی کشورها میگوید بیا با ما مذاکره کن؛ مگر دیوانهاند که با شما مذاکره کنند؟ شما به مذاکرهای که به تأیید سازمان ملل رسیده، پایبند نیستید».
یک تحلیلگر دیپلماسی میگوید: «برجام نمونه پیروزی دیپلماسی است، هر چند که برخی معتقدند که اجرای آن بهطور کامل محقق نشد، اما پولهایی که طی مراحل مختلف بهواسطه این توافق کشور وارد شدند، نشاندهنده جنبههای مثبت این توافق بود.»