دهها هزار میلیارد تومان هزینه برای فرزندآوری؛ نتیجه چه شد؟
ستاد ملی جمعیت باید علل شکست مطلق سیاستهای جاری و قانون فرزندآوری را رسماً اعلام کند. اینکه نام یک قانون فرزندآوری باشد، به منزله آن نیست که اجرای آن لزوماً به این هدف هم منجر میشود. دولتی که دستاوردهای نداشته خود را دستاورد معرفی میکند، چرا هیچ دستاوردی درباره سیاست فرزندآوری اعلام نمیکند؟ به این علت که شکست این سیاست آشکارتر و برجستهتر از آن است که بتوان آن را دستاورد تعریف کرد.
تجربه چین در این زمینه بسیار جالب است. چین برای جلوگیری از رشد جمعیت بسیار موفق بود. ولی یک دهه است که در پی تشویق مردم به تشکیل خانواده و فرزندآوری است، ولی موفق نشده است. هنگامی که از چین صحبت میکنیم حتما به نظام اداری قدرتمند و منابع مالی فراوان آن توجه داریم. مساله فرزندآوری را فقط نمایندگان مجلس ایران میتوانند این اندازه سادهانگارانه نگاه کنند که با چنین قانونی حل شود.
مشاهده میشود که از زمان اجرای قانون جوانی جمعیت و فرزندآوری نه تنها زاد و ولد بیشتر نشده که کمتر هم شده است و جالب اینکه مرگ و میر هم بیشتر شده و از ۳۱۴ هزار نفر در ۹ ماهه اول سال ۱۴۰۱ به ۳۲۲ هزار نفر افزایش یافته است که جمعا افزایش سالانه جمعیت (زاد و ولد منهای مرگ و میر) ۴درصد کمتر شده است و رشد سالانه جمعیت از حدود ۰/۵۹ درصد در سال ۱۴۰۱ به ۰/۵۶ درصد در سال ۱۴۰۲ رسیده است که رقم قابلتوجهی است. البته اگر مهاجرت را هم درنظر بگیریم وضعیت حتی از این هم که به نظر میرسد، نگرانکنندهتر میشود و به نظر میرسد که ما با تشدید مرگ و میر هم مواجه شدهایم.
چرا سیاست فرزندآوری در چین شکست میخورد؟
بسیاری از کشورهای جهان -از ژاپن گرفته تا روسیه و سوئد- با چالش جمعیتی مشابهی مواجه شدهاند و تلاشهای آنها برای تشویق نوزادآوری با یارانهها و تاکتیکهای دیگر تاثیر محدودی داشته است. اما چین سریعتر از سایر کشورها پیر شده است.