از زندان خسته شدهام. دیگر توان ندارم. معاونت در قتلها را قبول دارم. من به دستور شوهرم داخل غذاها قرص میریختم و شوهرم آنها را میکشت و اجساد را مثله میکرد.
اکبر خرمدین پس از تحمل ۵ ماه و ۶ روز حبس در زندان رجایی شهر کرج فوت کرد. او یک روز پس از بازداشت به قتل بابک خرمدین اعتراف کرد. دو روز بعد هم قتل دختر و داماد خود را پذیرفت.
کمتر کسی پیدا میشود که تصاویر ژستهای عجیب و غریب اکبر خرمدین را پس از بازداشت و در مسیر دادسرا ندیده باشد. او در حالی که میدانست عکاس میخواهد تصویری از او بردارد، انگشت هایش را به شکل (V) که نمادی از پیروزی است، بالا برد تا نشان دهد از کارش هیچ هم پشیمان نیست.
وضعیت این خانم بستگی به احراز میزان و نقشش در جنایت دارد و اگر ثابت شود که میزان مشارکتش در قتل بوده است که طبق ماده ۲۰۷ قانون مجازات محکوم میشود.
اکبر خرمدین به دلیل بیماری در زندان به کام مرگ رفت.
مدتی پیش خانواده فرامرز (داماد خرمدینها) به دادسرای جنایی تهران رفتند و از قصاص گذشتند.
اکبر خرمدین پدر بابک تاکید کرد که از هیچ کدام از قتل ها پشیمان نیست. پزشکی قانونی در معاینات اولیه اعلام کرد که که این زوج دچار جنون نیستند و آگاهانه دست به قتل زده اند.
رئیس بخش معاینات روانپزشکی اداره کل پزشکی قانونی استان تهران گفت: این که پزشکی قانونی هنوز در مورد سلامت روان پدر و مادر بابک خرمدین اظهار نظر رسمی و قطعی نکرده است به این دلیل است که موضوع روان شناسی قتلهای زنجیرهای بسیار پیچیده است و باید معاینات دقیق روان پزشکی و ارزیابی ها، آزمایشها و آزمونهای روانی مختلفی در زمینه آن انجام شود.
رسیدگی به پرونده این جنایت هولناک در حالی ادامه دارد که خانواده فرامرز تصمیمشان درباره سرنوشت قاتل فرزندشان را گرفتهاند و خواهان قصاص او هستند. خواهر فرامرز میگوید: تصمیم ما اشد مجازات و قصاص قاتلان است. ما میدانیم که اکبر خرمدین سرطان پیشرفته دارد و امیدی به زنده ماندن ندارد و احتمالا با توجه به بیماریاش، خودش خواسته که رازش فاش شود.
اگر شخصی مرتکب عملی شود که در قانون برای آن مجازات در نظر گرفته شده است، اما وی بتواند ثابت کند که در زمان ارتکاب جرم توانایی مشمول یکی از عوامل رافع مسئولیت کیفری مانند جنون بوده است، با وجود اینکه عمل او مجرمانه است؛ مجازات نخواهد شد.
او درخصوص ناپدید شدن ناگهانی خواهرش نیز گفت: پدرم 3سال قبل به من گفت خواهرم به شیراز رفته و در آنجا ازدواج کرده است. بعد که بیشتر پیگیر شدم گفت به ترکیه رفته است. اما از خواهرم بیخبر بودم و چون خیلی نگرانش بودم چند ماه قبل گزارش مفقود شدنش را اعلام کردم. چون تصور میکردم در ترکیه بلایی سرش آمده است. اصلا فکر نمیکردم پدر و مادرم او را به قتل رساندهاند.
لیلا اوتادی که هنرپیشه سرشناس و بدون حاشیه ای است روز پنج شنبه مدعی شد که دختران دانشجوی بابک خرمدین نزدش اقرار کرده اند پدر بابک به آنها تجاوز کرده است و حاضرند نزد پلیس بروند.
طبعا این پرونده ابعاد مختلف و زوایای روشننشده زیادی دارد؛ چون موضوع پیچیده است و در تحقیقات بازپرسی خیلی از مسائل روشن خواهد شد.
اکبر خرمدین گفت: فرامرز و آرزو مدتی با یکدیگر زندگی کردند، اما بعد فهمیدم فرامرز در کار قاچاق است. او با قاچاقچیها در ارتباط بود و آدم قاچاق میکرد. دخترم میگفت انسان خوبی نیست. میگفت در خانه رفتارهای زشتی انجام میدهد و افراد مختلف را به خانه میبرد. او حتی با همسرم هم رفتار بدی داشت. به همین دلیل اواسط سال ۹۰ بود که من، همسر و دخترم تصمیم گرفتیم او را بکشیم.
خانواده داماد خرمدین در این سالها بارها به اداره پلیس آگاهی تهران مراجعه و پیگیر برادرشان بودند و پرونده در حال تحقیقات بود تا اینکه پدر و مادر بابک خرمدین به قتل داماد و دخترشان اعتراف کرد.