bato-adv
کد خبر: ۹۵۸۵۷

اصلاح‌طلبان و مجلس نهم

صادق زیبا کلام

تاریخ انتشار: ۱۰:۰۳ - ۲۸ آبان ۱۳۹۰


انتخابات مجلس نهم در اسفندماه، اصلاح‌طلبان را در برابر يكي از دشوارترين تصميم‌گيري‌هاي سياسي‌شان قرار داده است. آيا اصلاح‌طلبان بايد در اين انتخابات شركت كنند، يا آنكه رسما اعلام كنند كه نامزدي در هيچ حوزه‌اي ندارند؟ تصميم به‌غايت دشواري است و هركدام تبعات خاصي را براي اصلاح‌طلبان دربر خواهد داشت. 

اگر اصلاح‌طلبان رسما اعلام كنند كه در انتخابات شركت خواهند كرد، بدون ترديد با اعتراضات و انتقادات بسياري از سوی‌طرفداران‌شان روبه‌رو خواهند شد. 

حتي ممكن است شماري از طرفداران آنان در مقابل اين تصميم ايستادگي كرده و درنتيجه جريان اصلاح‌طلبي با ريزش اجتماعي هم روبه‌رو شود. در عين حال اگر اصلاح‌طلبان رسما اعلام كنند كه در انتخابات اسفندماه شركت نخواهند داشت، آنان در برابر معضل جدي ديگري قرار مي‌گيرند.
 
مبنا، فلسفه و اساس جنبش اصلاح‌طلبي از بدو شكل‌گيري آن در دوم خرداد 76، روي پذيرش كليت نظام و حركت در چارچوب قانون اساسي قرار داشته. به بيان ديگر اصلاح‌طلبي يعني تلاش براي تغيير و توسعه سياسي در چارچوب قانون اساسي و سازوكارهاي قانوني. به عبارتي راه تغيير از مسير سازوكارهاي قانوني است. 

يكي از اين سازوكارها بالطبع شركت در انتخابات مجلس و تلاش در انتخاب نمايندگاني است كه بتوانند از ظرفيت‌هاي قوه‌مقننه استفاده كرده و جنبش دموكراسي‌خواهي را به جلو ببرند اگر اصلاح‌طلبان خود را از اين امكان محروم كنند، 

ديگر چه فرآيندي و چه راه و روشي براي تغيير در چارچوب قانون اساسي وجود دارد؟ اصلاح‌طلبان موافق شركت در انتخابات، استدلال مي‌كنند كه حتي يك نماينده غيركه بتواند از حقوق مردم دفاع كند هم در شرايط موجود غنيمت است و اگر اصلاح‌طلبان در انتخابات شركت نكنند، مجلس در انحصار اصولگرايان درخواهد آمد و عملا بدل به يك ابزار دولتي خواهد شد.از ديد آنان، شركت در انتخابات تنها گزينه عملي براي پيشبرد توسعه سياسي و صيانت از حقوق شهروندان است. اما شركت در انتخابات همان‌طور كه اشاره كرديم، رهبران اصلاحات را با انتقادات و اعتراضات بسياري از اعضا و جريانات جوان‌تر و راديكال‌تر اصلاح‌طلبي مواجه خواهد كرد. 

شايد به واسطه قرار گرفتن در ميان اين جريان متضاد باشد كه رهبران اصلاح‌طلبان تا به امروز نتوانسته‌اند به يك تصميم‌گيري شفاف، صريح و روشن در قبال شركت يا عدم شركت در انتخابات برسند. منطقي‌ترين و معقول‌ترين تصميم عملا همان بوده كه از جانب آقاي خاتمي چندي پيش اعلام شد مبني بر طرح چند خواسته كه در صورت تحقق آن خواسته ما از سوي مسوولان، اصلاح‌طلبان در انتخابات شركت خواهند كرد. از جمله و مهم‌ترين اين خواسته‌ها آزادي زندانيان سياسي است.

اگرچه خاتمي نگفت كه اصلاح‌طلبان در انتخابات شركت نخواهند كرد، البته ممكن است در شماري از حوزه‌ها برخي از چهره‌ها و نامزدهاي نزديك به اصلاح‌طلبان كانديدا شوند. اما چنين نامزدهايي بالطبع به عنوان مستقل شركت خواهند داشت و سياست رسمي و كلي اصلاح‌طلبان همان عدم شركت خواهد بود.
 
پاسخ يا واكنش اصولگرايان در قبال عدم شركت اصلاح‌طلبان در انتخابات بالطبع منفي است. آنان طبيعتا مايل هستند كه اصلاح‌طلبان رسما اعلام كنند در انتخابات شركت خواهند كرد.
 
اگرچه و در عمل نامزدهاي جدي و مطرح آنان را رد صلاحيت خواهند كرد. بهترين سناريو براي اصولگرايان است كه اصلاح‌طلبان در انتخابات حضوري پيدا نكنند اما رسما اعلام نكنند كه در انتخابات شركت نمي‌كنند. بنابراين هر فرد و شخصيتي كه نزديك به اصلاح‌طلبان باشد و اعلام كند كه در انتخابات شركت نخواهد كرد، اصولگرايان آن را در رسانه‌هايشان بزرگ خواهند كرد و برعكس اشاره‌اي به اعلام مواضع رسمي رهبران اصلاح‌طلب مبني بر عدم شركت در انتخابات را به هيچ‌وجه منعكس نخواهند كرد.
 
بعد از انتخابات هم اعلام خواهند كرد كه اصلاح‌طلبان در انتخابات شركت كردند اما مردم به آنها رأي نداند. اما درخصوص مساله عدم شركت در انتخابات و پيشبرد جنبش دموكراسي‌خواهي از سوي اصلاح‌طلبان و اساسا فعالیت درون چارچوب نظام، بايد گفت كه عدم شركت در انتخابات در يك دوره به هيچ‌روي به معناي عدول و كنار گذاردن فعالیت درون چارچوب نظام و قانون اساسي نيست.
 
روند فعالیت سياسي و اجتماعي روندي طولاني و پر افت و خيز است. ممكن است در جريان فعالیت در چارچوب قانون اساسي مواردي پيش بيايد كه يك گروه سياسي مجبور به سکوت شود. 

مي‌‌ماند اين پرسش فرضي كه اگر اصولگرايان با شروط اصلاح‌طلبان موافقت كردند يا اساسا به هر دليل ديگري ظرف سه‌ماه آينده رهبران اصلاح‌طلبان در يك تصميم جمعي به اين اجماع رسيدند كه بايد در انتخابات شركت كنند، آيا عقبه اجتماعي طرفدار آن اصلاح‌طلبان از اين تصميم فرمانبرداري خواهند كرد يا نه؟ پرسش دشواري است چون هيچ‌گونه تحقيق ميداني در اين زمينه وجود ندارد. به آنان هم كه بنا نخواهند داشت در انتخابات شركت كنند بايد گفت يكي از نخستين ملزومات فعالیت سياسي و اجتماعي، پذیرش جهت‌گيري‌هاي رهبري جنبش است. ولو آنكه اعضا و طرفداران خيلي هم با آن تصميم موافق نباشند و بالاخره نتيجه انتخابات در صورت مشاركت گسترده اصلاح‌طلبان چگونه خواهد بود؟ اين هم پرسش دشواري است اما خيلي به دور از ذهن نخواهد بود اگر مجلس ششم يك‌بار ديگر تكرار شود.

bato-adv
پرطرفدارترین عناوین