رسانه هاي آذريايجاني، از برگزاري رزمايش مشترک نظامي توسط نيروهاي نظامي آمريکا و جمهوري آذربايجان ظرف روزهاي آينده خبر دادند.
رزمايش پاسخ منطقهاي 2011 ميلادي که قرار است در آينده نزديک با همکاري آذربايجان و ايالات متحده انجام پذيرد، تاکنون دوبار توسط جمهوري آذربايجان به تعويق افتاده بود.
اين تمرينات نظامي با عنوان پاسخ منطقهاي نخستين بار در سال 2009 ميلادي بهطور مشترک بين آذربايجان و ايالات متحده آمريکا برگزار شد که در اين رزمايش 759 سرباز شرکت داشتند.
از اين تعداد 565 نفر متعلق به آذريها و 194 نفر نيز از سربازان آمريکايي بودند. اين رزمايش به مدت 5 روز طول کشيد مواردي همچون تفتيش و بازرسي، هماهنگي و ارتباط سازماني و دستگيري تروريستها در آن مورد تمرين قرار گرفت که نقاط اصلي برگزاري اين رزمايش شبه جزيره آبشوران و فرودگاه بين المللي باکو بود.
در اين رزمايش سربازان آذري با پيوستن به سربازان ترکيه، گرجستان، اوکراين، قزاقستان، لهستان و ليتواني به تمرين نظامي پرداختند.
برگزاري اين رزمايش از آنجايي که ميتواند شروع دوبارهاي در روابط نظامي دو کشور باشد ازاهميت بسزايي برخوردار است.
فراز و نشيب ها در روابط دوجانبه نظامي
روابط اين دو کشور در طول دو سال گذشته از شرايط مطلوبي برخوردار نبوده است و تحت تأثير برخي حوادث داخلي و منطقهاي قرار گرفته است که مهمترين آنها ناآراميهاي داخلي آذربايجان و اقدام به عادي سازي روابط ترکيه و ارمنستان است.
از آنجايي که آمريکا در اتفاقات مذکور مواضعي برخلاف ميل مقامات باکو اتخاذ کرد دولتمردان آذربايجان اراده خود را بر کاهش سطح روابط در برخي سطوح قرار دادند. يکي از دلايل به تعويق انداختن رزمايش از سوي آذربايجان، واکنش به موضع گيري آمريکا در سرکوبي اعتراضات مخالفان در پايتخت آذربايجان است که در ماه آوريل اتفاق افتاد.
حمايت و برقراري تماس برخي از ديپلماتهاي آمريکايي با مخالفان دولت باکو را ميتوان دليل عصبانيت مقامات آذربايجان و در نتيجه معلق کردن همکاريهاي نظامي آذربايجان و امريکا دانست.
حمايت آمريکا از روند عادي سازي روابط ارمنستان و ترکيه نيز يکي ديگر از دلايل لغو رزمايش آذربايجان و آمريکا بود.
هر چند فرايند عادي سازي روابط ترکيه و ارمنستان به دلايل مختلف و از جمله فشار آذربايجان به ترکيه در موضوع قره باغ ناموفق و بدون نتيجه ماند ولي پوشيده نيست که اين موضوع از حمايت آمريکا برخوردار بود.
حال پرسشي که در اينجا پيش ميآيد اين است که آيا ميتوان تمرينات مشترک نظامي ايالات متحده و آمريکا را تنها يک همکاري نظامي عادي جهت بالابردن توان نظامي دوطرف فرض کرد يا برگزاري اينگونه رزمايشها تنها بخش کوچکي از استراتژي نظامي- امنيتي ايالات متحده جهت رسيدن به اهداف خاصي در قفقاز جنوبي ميباشد؟
آذربايجان در تلاش است تا با گسترش روابط نظامي خود با ايالات متحده، تسليحات نظامي مورد نياز خود را از اين کشور خريداري کند و تاکنون موفق به خريد تسليحات از آمريکا نشده است. مانع اصلي آذربايجان در خريد تسليحات از آمريکا حمايت از تبصره 907 قانون حمايت از آزادي است.
تصويب اين قانون در سال 1992 ميلادي در کنگره آمريکا، دولت اين کشور را ملزم ساخت تا از هرگونه کمک مستقيم به آذربايجان خودداري کند.
اين قانون در واکنش به تلاشهاي آذربايجان در جهت منزوي و فلج کردن ارمنستان و قره باغ در کنگره آمريکا تصويب شد.
با وجود اين، بعد از حوادث يازدهم سپتامبر 2001 و پيوستن آذربايجان به متحدان آمريکا در جنگ با تروريسم اجراي اين قانون با دستور رييس جمهور آمريکا معلق گرديد.
با وجود چنين محدوديتي براي دولت آمريکا، بهترين گزينه براي ادامه و توسعه همکاري نظامي با آذربايجان ، پيشبرد اين اهداف در قالب ناتو است. عضويت در ناتو يکي از اهداف آذربايجان به شمار ميرود.
بازتاب رزمايش در منطقه
توسعه هرچه بيشتر روابط نظامي آمريکا با آذربايجان در منطقه قفقاز بيش از همه به روابط ارمنستان و آمريکا ضربه خواهد زد چرا که هرگونه انجام رزمايش نظامي و در کل هر اقدامي که موجب افزايش توان نظامي آذربايجان گردد موجبات نگراني ارمنستان را فراهم خواهد ساخت و در نهايت حل مناقشه قره باغ را خصوصاً در شرايطي که آمريکا يکي از رؤساي گروه مينسک به شمار ميرود به انجماد بيشتر خواهد کشاند. به نظر مي رسد يکي از اهداف ايالات متحده بالابردن سطح استانداردهاي ارتش آذربايجان جهت پيوستن اين کشور به سازمان پيمان آتلانتيک شمالي (ناتو) است.
در شرايطي که آذربايجان نيز همچون ديگر کشورهاي قفقاز جنوبي (گرجستان و ارمنستان) تمايل به عضويت در ناتو را دارد همکاري نظامي اين کشور با ايالات متحده در جهت بروزرساني و مدرنيزه کردن ارتش آذربايجان در آينده نيز ادامه خواهد داشت.
تري ديويدسون سخنگوي سفارت آمريکا نيز در مورد اهداف برگزاري رزمايش پاسخ منطقه اي2011 ميلادي اظهار داشته است واشنگتن در راستاي هماهنگ سازي ارتش جمهوري آذربايجان با استانداردهاي ناتو به اين کشور کمک مي کند.
اعزام تعدادي از نظاميان آذري به ايالتهاي بوستون و ماساچوست آمريکا از 28شهريور سال جاري نيزبخشي از همکاري نظامي دو کشور در راستاي بالابردن سطح توان نظامي نيروهاي آذربايجان ميباشد.
در عين حال نشان دهنده شروع مجدد همکاريهاي نظامي دو کشور ميباشد. با اين حال آيا گام برداشتن به سوي عضويت درناتو ميتواند کمکي به حل مهمترين دغدغه سياسي – امنيتي آذربايجان يعني آزاد سازي قره باغ نمايد يا تنها منجر به حضور نظامي بيشتر از سوي کشورهاي عضو ناتو و پيچيده تر شدن موضوع قره باغ خواهد شد. در صورت عضويت آذربايجان در ناتو از يکسو و پيوستن ارمنستان به ناتو از سوي ديگر آيا آذربايجان مسير سهلتري در جهت حل مناقشه خود با ارمنستان خواهد داشت.
به نظر ميرسد برگزاري تمرينات مشترک بين آذربايجان و آمريکا بيشتر در جهت نيل به اهداف درازمدت ايالات متحده و ناتو براي حضور نظامي مستمر در منطقه ميباشد و کمک چنداني به حل مشکل قره باغ که از دغدغه هاي اصلي آذربايجان به شمار مي رود نخواهد کرد.
وارد نکردن قدرتهاي فرامنطقه اي در معادلات منطقهاي و مشارکت دادن کشورهاي منطقه راه مطمئن تري براي افزايش ضريب امنيتي آذربايجان خواهد بود چرا که باز شدن پاي قدرتهاي فرامنطقه اي در قفقاز داراي تبعات بسياري ميباشد که کثرت اين تبعات ناشي از پيچيدگي موضوعات مورد مناقشه در قفقاز است.
بدبيني و بي اعتمادي ارمنستان به آمريکا و حتي فراهم شدن موجبات رقابت نظامي بين ارمنستان و آذربايجان، واکنش غير قابل پيش بيني روسيه به دست درازي ناتو به حيات خلوت اين کشور، حساسيت جمهوري اسلامي ايران به دليل برگزاري رزمايشهاي نظامي در پشت مرزهايش و امنيتي کردن منطقه حداقل تبعات انجام رزمايشهاي نظامي آذربايجان با ايالات متحده ميباشد و کمتر نتيجه کارآمدي ميتوان از آن انتظار داشت.