bato-adv
bato-adv
کد خبر: ۸۴۴۱۰۴
روزنامه اصلاح‌طلب عنوان کرد؛

در ضرورت پاسخ کتبی به نامه ترامپ

در ضرورت پاسخ کتبی به نامه ترامپ

«درباره نامه دوم دونالد ترامپ به ایران، بر این گمانم که نباید بدون پاسخ گذاشته شود. از نظر شکلی هم باید گفت که نامه نخست اصولاً وصول نشد که بخواهد پاسخی دریافت کند، اما این نامه تا این‌جای کار حداقل اعلام وصول شده و به این گونه توپ در زمین ما قرار گرفته است. ما تاکنون به روش مقتضی و شایسته که همانا در قالب نامه‌نگاری رسمی، و آن‌هم در بالاترین سطح ممکن خلاصه می‌شود، متوسل نشده‌ایم. ما حرف زده‌ایم و حرف درست هم زده‌ایم، اما حرف باد هوا است. آنچه مانا است، آنچه سند است و می‌تواند داعیه‌دار طلب‌کاری باشد.»

تاریخ انتشار: ۰۹:۴۲ - ۲۵ اسفند ۱۴۰۳

روزنامه شرق در یادداشتی با عنوان «در ضرورت پاسخ‌گویی به نامه دوم» با اشاره به ارسال شدن نامه‌ای از جانب رئیس‌جمهور آمریکا به مقامات بلندپایه ایرانی، بر اهمیت پاسخگویی به این نامه تأکید کرد.

این روزنامه در این زمینه نوشت: سرانجام دستگاه سیاست خارجی کشور تأیید کرد که نامه‌ای که یک هفته قبل از آن ترامپ اعلام کرده بود که به مقصد جمهوری اسلامی ارسال کرده، وصول شده است.

اینکه وصول نامه‌ای قاعدتا فوق‌العاده مهم چرا تا این حد به درازا کشید، پرسش‌برانگیز است که پاسخ آن گویا به استنکاف عمان و قطر در انتقال آن به طرف ایرانی برمی‌گردد. گفته می‌شود که، چون محتوای نامه رگه‌هایی از عنصر تهدید را با خود داشته، آنها حاضر نشده‌اند حتی در نقش پیک نامه‌بر هم ایفای نقش کنند و از‌این‌رو انجام این مهم عملا به اماراتی‌ها واگذار شده است.

اینکه اماراتی‌ها گزینه مناسبی برای رساندن پیامی به این حد مهم هستند یا نه، حتی با توجه به جمیع جهات و سردی روابط تهران-ابوظبی متضمن پاسخی منفی هم باشد، ماضی شده و نمی‌تواند موضوع بحث جاری باشد و این یادداشت هم با عبور از آن، به آنچه الگوی رفتاری ما درباره واکنش به نامه مزبور باید باشد، می‌پردازد.

نگارنده تا آنجا که به محتوا و مندرجات نامه مورد اشاره مربوط می‌شود، بیش از آنچه در محیط مجازی یا محافل غیررسمی بازتاب یافته، چیزی نمی‌داند، بنابراین موضوع را به تحلیل و گمانه‌زنی بر‌اساس پیشینه امر و پروتکل‌های ناظر به نامه‌نگاری‌هایی از این دست، به‌ویژه با توجه به فضای موجود سپهر سیاست و روابط بین‌المللی بعد از روی کار آمدن ترامپ برگزار می‌کند. از منظر پیشینه موضوع، این نامه‌نگاری حداقل برای مرتبه دوم انجام می‌شود. در دوره نخست ریاست‌جمهوری ترامپ نامه‌ای از سوی او خطاب به رهبری نگاشته شد و مرحوم آبه، نخست‌وزیر وقت ژاپن، نیز حامل آن بود. همان‌گونه که همگان می‌دانند، نامه مزبور تحویل گرفته نشد و به نوعی مرجوع شد.

‌شاید برخورد سلبی با نامه نخست ما را به این موضوع رهنمون سازد که دلیلی ندارد که این بار هم غیر از آن شود، اما این جز شبیه‌سازی ساده‌انگارانه چیز دیگری شاید نباشد. اصولا وقتی شبیه‌سازی معنا پیدا می‌کند که دو مورد مقایسه در موضوع متغیر‌های شبیه‌ساز همچنان از تجانس لازم برخوردار باشند. این برخورداری ضرور، به دلیل تغییرات شگرفی که در طی این چند سال در زیست جهان سیاست و روابط بین‌المللی و منطقه‌ای به وجود آمده، دیگر موجود نیست.

به‌عنوان نمونه، در زمانه نگارش آن نامه، وزیر خارجه وقت آمریکا ۱۲ شرط برای افتتاح باب گفت‌و‌گو با ایران گذاشته بود که حتی یکی از آن شروط دو جینی هم تحقق‌یافتنی نبود، چرا‌که هرکدام به گونه و به اندازه‌ای کیان و موجودیت کشور را نشانه گرفته بود و نفس مذاکره را با وجود حتی یکی از آنها پیشاپیش از حیز انتفاع ساقط کرده بود.

اما همین اندازه که رئیس‌جمهور دو‌باره به کاخ سفید راه‌یافته آمریکا با وجود شلوغ‌بازی‌ها و گرد‌و‌خاک کردن‌های شاید حتی بیش‌از‌پیش خود، از آن وزیر خارجه بدسگال و به‌شدت آونجلیست خود نه‌تنها دعوت به کار نمی‌کند و حتی او را از داشتن گارد حفاظتی محروم می‌کند، می‌تواند گویای ایجاد تغییرات معناداری در سامانه حکمرانی او و به‌ویژه درباره مقوله سیاست خارجی باشد. کنارگذاشتن بولتون بدنام و رفیق اجاره‌ای باند مخوف و ضد ایرانی رجوی فاسد، هم نشانه دیگری است. به نقل از محافل رسانه‌ای وقتی برخورد قهرآمیز ترامپ با آن جفت (محروم‌کردن‌شان از داشتن چتر حفاظتی) مورد پرسش کنجکاوانه خبرنگاری قرار می‌گیرد. او می‌گوید این دو من را فریب دادند.

شاید تأیید اقدام سلبی رهبری از پذیرش نامه اول، از سوی راقم این سطور که عمر کاری خود را در دستگاه سیاست خارجی کشور گذرانده و از او انتظار می‌رود که مبادی آداب دیپلماتیک باشد و حتی خود را به آن سنجاق بزند، پذیرفتنی نباشد، اما بنا به دلایل متعدد و از‌جمله شرایط دو جینی پمپئو به شرح پیش‌گفته، نگارنده همچنان بر آن موضع استوار است و آن را قابل دفاع می‌داند، اما درباره این نامه بر این گمانم که نباید بدون پاسخ گذاشته شود. از نظر شکلی هم باید گفت که نامه نخست اصولا وصول نشد که بخواهد پاسخی دریافت کند، اما این نامه تا این‌جای کار حداقل اعلام وصول شده و به این گونه توپ در زمین ما قرار گرفته است.

در عالم دیپلماسی، منویات و اراده سیاسی گردانندگان و حکمرانان زیست جهان از طریق مصاحبه و مناظره و رسانه و قس علی‌هذا منتقل نمی‌شود. گو آنکه این هم ممکن است ابزاری برای نیل به هدف باشد، اما بیش‌از‌این نیست. به‌علاوه حتی ممکن است این ابزار به‌اصطلاح مورد استفاده ابزاری قرار گیرند و نقض غرض شوند و نتیجه معکوس دهند.

دیپلماسی پنهان در جوار دیپلماسی آشکار ملزومات و زبان خاص خود را دارد. از آمریکا خشمگین هستیم. این کشور بعد از ۱۵ بار تأیید پایبندی ایران به مفاد برجام از طرف آژانس، به تعهدات قراردادی خود پشت پا زد و از برجام خارج شد. اما ما تاکنون به روش مقتضی و شایسته که همانا در قالب نامه‌نگاری رسمی، و آن‌هم در بالاترین سطح ممکن خلاصه می‌شود، متوسل نشده‌ایم. ما حرف زده‌ایم و حرف درست هم زده‌ایم، اما حرف باد هوا است. آنچه مانا است، آنچه سند است و می‌تواند داعیه‌دار طلب‌کاری باشد، آنچه سابقه می‌شود، آنچه حتی می‌تواند طرف مقابل را منکوب کند و توپ را بدون آنکه بتواند پاس دهد، در زمینش بنشاند، همانا پاسخ کتبی است.

در یادداشت بعدی به نحوه انجام این مهم و اینکه اگر بنا به پیام‌رسانی غیرمستقیم است، چه کسی واجد شرایط ممکن است باشد، می‌پردازیم.

نویسنده: غلامرضا نظربلند

برچسب ها: نامه ترامپ
bato-adv
bato-adv
پرطرفدارترین عناوین