
چرا کمیتۀ فنی استقلال با حضور چراغپور و پیشکسوتان به نتیجه نرسید؟
پس از تساوی استقلال مقابل مس رفسنجان از هفته نوزدهم رقابتهای لیگ برتر و ادامه روند پرنوسان این تیم در زمان سرمربیگری موقت سهراب بختیاریزاده، فشارهای هواداری بر مدیریت باشگاه به اوج رسید. موج انتقادات علیه نیمکت استقلال که از هفتههای قبل آغاز شده بود، در این مقطع شدت بیشتری گرفت و بسیاری از هواداران تغییرات در کادر فنی را مطالبه کردند. در همین راستا، مدیران استقلال به دنبال راهحل برای خروج از بحران بودند و مذاکرات و جلسات متعددی را در دستور کار قرار دادند. در این بین مذاکرات با گزینههای مختلف خارجی برای هدایت استقلال آغاز شده و در نهایت کار با ماتزاری نیز تا مراحل نهایی پیش رفت این در حالی است که در اقدامی عجیب و درحالیکه تنها ۲۴ ساعت تا زمان بازی با پرسپولیس باقی مانده بود ناگهان خبر از منتفی شدن حضور سرمربی ایتالیایی بهطور کلی در تهران منتشر شده و عجیبتر آن که نام فیروز کریمی برای هدایت آبیپوشان برای دیدار مقابل پرسپولیس مطرح شد. نکته قابل تامل اینکه ارتباط با کریمی از روزهای آغازین مدیریت مدیران جدید در استقلال شکل گرفته بود و تماسها و مشورت گرفتن از این چهره به منظور ارائه راهکار برای برونرفت استقلال از وضعیت بحرانی به ۴۸ ساعت قبل از دربی مربوط نشده و از همان ابتدای کار مدیران جدید استقلال این امر صورت گرفت.
در جریان این تحولات، ایده تشکیل یک کمیته فنی با حضور چهرههای شاخصی نظیر حسن روشن، بهتاش فریبا و مجتبی جباری مطرح شد. در این ساختار، برخی از اعضای هیئتمدیره باشگاه از جمله علیرضا اسدی، علی تاجرنیا و فریده شجاعی نیز بهعنوان نمایندگان تصمیمگیر به نمایندگی از هیئتمدیره حضور داشتند. هدف از این طرح، ایجاد یک ساختار منسجم برای ارزیابی عملکرد تیم و تصمیمگیری درباره آینده کادرفنی و انتخاب یک مربی مناسب برای نیمکت تیم بود.
در این میان همزمان، مذاکراتی با برخی چهرههای باتجربه فوتبال ایران انجام شد تا نقشهایی در این مجموعه ایفا کنند. در همین مقطع، موضوع حضور یک مدیر فنی برای ایجاد ارتباط بین کادرفنی و کمیته فنی نیز در میان گزینههای مورد بررسی قرار گرفت. این تغییرات به نحوی طراحی شده بود که نظرات فنی پس از بررسی در کمیته، به سرمربی تیم منتقل شود تا فرایند تصمیمگیری و اصلاحات با انسجام بیشتری دنبال شود.
در این زمینه شنیده میشود بعد از تماسهای علیرضا اسدی با جلال چراغپور، کارشناس مطرح و زبده فوتبال ایران از وی درخواست میشود تا با حضور در جلسات کمیته فنی این نقش یعنی حلقه واسط بین کمیته فنی با سرمربی تیم و کادرفنی استقلال را عهدهدار شود. به نظر میرسید این چهره بهخاطر تسلط درازمدتی که روی کلیات تیم استقلال و روی پستها و نفرات این تیم داشت برای این سمت انتخاب شده باشد.
همچنین قرار بود در صورت انتخاب کریمی این چهره کادر خود را تغییر داده و هاشمینسب و حسنزاده هم به کادر استقلال به جای نوازی و بختیاریزاده اضافه شوند. در ادامه نیز نظرات فنی از سوی کمیته فنی بررسی شده و جمعبندی آن توسط چراغپور در اختیار سرمربی تیم قرار بگیرد.
یکی از مهمترین مباحث مطرحشده در این دوره، انتخاب سرمربی جدید برای استقلال بود. در مقطعی که همچنان سرنوشت نیمکت آبیها مشخص نبود و درحالیکه فاصله کمی تا بازی حساس مقابل پرسپولیس و همچنین دیدار رفت و برگشت مقابل النصر باقی مانده بود، نام فیروز کریمی بهعنوان گزینهای جدی برای هدایت این تیم در ادامه فصل مطرح شد. گفته میشد مذاکرات مفصلی از مدتها قبل با او انجام شده و حتی اگر فشارهای هواداری نبود، کریمی میتوانست در دربی روی نیمکت استقلال بنشیند!
با این حال برخی اقدامات و اظهارنظرها و فشارهای داخلی و خارجی باعث شد که این تصمیم مسیر دیگری را طی کند. برخی از اعضای کمیته فنی درحالیکه فقط یک جلسه را تشکیل داده و خبری هم بهصورت رسمی از تشکیل چنین کمیتهای منتشر نشد، نسبت به حضور کریمی ابراز تردید کردند. از سوی دیگر، در همان مقطع اخباری منتشر شد مبنی بر اینکه مدیران استقلال در دبی مذاکراتی را با والتر ماتزاری، سرمربی ایتالیایی، انجام دادهاند و همین امر اعضای کمیته فنی برای انتخاب کریمی را دچار تردید کرد. البته که مذاکرات با سرمربی ایتالیایی از مدتها قبلتر انجام شده و مسئلهای نبوده که مخفی یا پوشیده باقی بماند، اما اینکه چطور به موازات این اتفاق، صحبت از حضور کریمی یا سایر گزینههای ایرانی روی نیمکت این تیم مطرح شد اتفاقی است که شاید بعدها پاسخ آن مشخص شود.
در ادامه، اما درحالیکه نام کریمی بهعنوان محتملترین گزینه سرمربیگری برای ادامه فصل مطرح شد و در شرایطی که هنوز تصمیمگیری قطعی نشده بود، موضعگیریهای رسمی و غیررسمی برخی مدیران عالیرتبه نیز در تغییر مسیر باشگاه نقش داشت. وزیر ورزش در اظهارنظری که به نظر غیررسمی تلقی شده و گویا بهصورت توصیه به مدیران استقلال انجام شده بود به آنها اعلام کرد که استقلال هم این حق را دارد تا یک سرمربی خارجی داشته باشد. این صحبتها باعث شد درحالیکه حضور ماتزاری منتفی و صحبت از حضور مربیان ایرانی روی نیمکت استقلال بود، مسیر به سمت جذب مربی خارجی سوق پیدا کند و در نهایت گزینهای که بیشترین شانس را یافت، میودراگ بوژوویچ، سرمربی پیشین استقلال خوزستان بود.
در نهایت، باشگاه استقلال که تا چند روز قبل از دربی در حال بررسی گزینههای مختلف بود، با بوژوویچ به توافق رسید و او رسماً هدایت این تیم را برعهده گرفت. این در حالی بود که تا ۴۸ ساعت پیش از دربی گزینههای داخلی همچنان در معادلات باشگاه نقش داشتند.
اگرچه ایده تشکیل کمیته فنی در ابتدا با استقبال مدیران و برخی پیشکسوتان این باشگاه مواجه شد، اما تغییرات پیاپی در تصمیمات و مخالفتهای برخی از اعضا باعث شد که این کمیته بهصورت رسمی شکل نگیرد. در واقع به دلیل عدم اجماع بر سر گزینههای فنی، در آن مقطع روند اجرایی شدن این طرح متوقف شود. برخی از این اعضا اعتقاد داشتند که دوران کریمی تمام شده و اگر اصراری روی این گزینه از سوی مدیران به وجود بیاید چارهای جز عقبنشینی از سوی برخی از این افراد باقی نمیماند.
در هر صورت مسیر طیشده در استقلال طی هفتههای اخیر، نشاندهنده عدم ثبات مدیریتی و نبود استراتژی مشخص برای برونرفت از بحران است. تغییرات مدنظر مدیران باشگاه به دلایل مختلف یا به اجرا نرسیدند یا نیمهتمام باقی ماندند. درحالیکه استقلال به دنبال ایجاد ساختاری جدید برای مدیریت تیم در بخش فنی با ایجاد کمیته فنی بود و یا برای نیمکت این تیم صحبتهایی از حضور سرمربیان مطرح خارجی به گوش میرسید. درنهایت مسیر به سمتی پیش رفت که تنها تغییر در نیمکت آن هم با حضور یک سرمربی نهچندان شناخته شده خارجی آن هم از همین لیگ ایران رخ داد و سایر برنامهها کنار گذاشته شد. البته که اظهارات وزیر ورزش نیز بهنوعی تأثیرگذار بود و نگاه کلی مدیریت باشگاه را به سمت سرمربی خارجی سوق داد.
با وجود این تحولات، هنوز مشخص نیست که آیا مسیر اتخاذشده میتواند استقلال را از چالشهای موجود خارج کند یا خیر. بوژوویچ حالا مأموریت سختی در پیش دارد و باید در شرایطی که برنامههای مدیریتی باشگاه بارها تغییر کرده، تیم را به مسیر موفقیت بازگرداند.
منبع: فرهیختگان