
ترامپ و ترامپیست ها، با طرح تهدیدات مختلف و به اوج رساندن فشارها علیه ایران، سعی دارند به هر شکل ممکن که شده، تهران را به پای میز مذاکره با آمریکا و دیگر طرفهای غربی در مورد موضوعات حساسی نظیر توان اتمی، پرونده موشکی و البته نفوذ منطقهای ایران بکشانند. البته که این سناریو پیشتر در مورد کشورهای عراق و لیبی نیز اجرایی شده است.
فرارو- تنها اندکی بیش از یک ماه از حضور دونالد ترامپ در کاخ سفید میگذرد با این حال، بیراه نیست اگر بگوییم او کلکسیونی از جنجال و تنش را مخصوصا در عرصه سیاست خارجی آمریکا به راه انداخته است. از مواضع عجیب وی در مورد ضرورت اعمال حاکمیت آمریکا بر گرینلند، کانادا و پاناما و یا ساختِ یک سرزمین توریستی به نام ریوریا در نوار غزه گرفته تا اراده جدی او جهت به راه انداختن جنگهای تجاری علیه کشورهای مختلف دنیا و البته مواضع عجیبش در مورد جنگ اوکراین و اینکه ولادیمیر زیلنسکی رئیس جمهور اوکراین باید به خواستههای روسیه در قالب جنگ مذکور تن بدهد و البته که به دلیل بیکفایتی هایش هر چه سریعتر کرسی ریاست جمهوری اوکراین را ترک کند، همه و همه تنها بخشهای کوچکی از جنجالسازیهای مدت اخیر ترامپ در عرصه بین المللی را نمایندگی میکنند.
به گزارش فرارو؛ با این همه، یکی از حوزههایی که ترامپ و تیم متحدش در قدرت از همان زمان قطعی شدن پیروزی خود در انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۴ آمریکا به نحوی جدی مطعوف به آن بودهاند، مساله ایران بوده است. در این چهارچوب، ترامپ از یک سو ابراز تمایلهای مکرر نسبت به انجام مذاکره و تعامل با ایران داشته و حتی از آمادگی اش جهت مذاکره رو در رو با مسعود پزشکیان رئیس جمهور ایران صحبت کرده و از سوی دیگر، قانون Ship Act را علیه صادرات نفت ایران امضا کرده و به نوعی فرمان مقابله همه جانبه با صادرات نفت ایران و احیای کارزار فشارحداکثری علیه تهران را داده و البته که در قالب یک یادداشت ریاست جمهوری در حوزه امنیت ملی، تاکید کرده که ایران باید توانمندیهای موشکی، هستهای و تسلیحاتی خود را به کل تعطیل کند و سپس این انتظار را داشته باشد که واشینگتن با آن مذاکره کند!
برخی چهرههای نزدیک به دولت ترامپ نیز در مدت اخیر تاکید کردهاند که تعطیلی کامل برنامه اتمی ایران، پیش شرط مذاکره دولت جدید آمریکا با ایران است.
از نگاه رهبر انقلاب، کلید حل مشکلات کشور در تکیه بر ظرفیتهای داخلی است. مسعود پزشکیان رئیس جمهور ایران نیز در موضعگیری ترامپ را به دورویی در امر مذاکره و تعامل با ایران متهم کرده و به این مساله اشاره داشته که وی قصد و نیتِ واقعی برای مذاکره ندارد. مسالهای که به نحو مشابهی از سوی محمد باقر قالیباف رئیس مجلس شورای اسلامی و البته سید عباس عراقچی وزیر خارجه ایران نیز مورد اشاره قرار گرفته است. با این همه، یکی از سوالاتی که جای طرح دارد این است که براستی پشت پرده سیاست یک بام و دو هوای ترامپ در مساله ایران چیست؟ به بیان ساده تر، علت تناقضهای صریح ترامپ در ابراز تمایل ظاهری به مذاکره با ایران از یک سو و طرح درخواستهای حداکثری و غیرمنطقی از سوی دیگر چیست؟ به نظر میرسد در این رابطه توجه به ۳ مولفه ضروری است.
یکی از پاسخهای که میتوان به سوال فوق داد این است که اساسا شاید اصل موضوع اشتباه ادراک شده است. ترامپ از همان ابتدا به دنبال به اوج رساندن فشارها علیه ایران بوده و هست با این حال، نیاز به یک پوشش تبلیغاتی و زیبا دارد. موضوعی که از رهگذر تاکیدات وی بر گزاره مذاکره با ایران امکان تحقق پیدا میکند. در واقع، ترامپ از طریق تاکیداتش بر اراده خود و دولتش جهت مذاکره با ایران، سعی دارد تا جای ممکن از شدت فشارها و انتقادات داخلی و بین المللی از خود و سیاست هایش در رابطه با ایران بکاهد.
از این رو، اصلِ سیاست وی در رابطه با ایران چیزی جز تکیه بر اعمال زور و فشار نیست و مساله مذاکره در این معادله، عملیات فریبی بیش نیست. البته که ترامپ نمودهای عینی این سیاست خود را پیشتر هم در مورد ایران در دوره نخست حضورش در قدرت به نمایش گذاشته است.
یکی دیگر از مهمترین محرکهای تاکیدات همزمان دونالد ترامپ بر گزاره تعامل و البته تقابل با ایران، ریشه در اعتیاد تاریخی مقامهای آمریکایی به استفاده از راهبردِ هویج و چماغ در رابطه با دیگر کشورها و ملتهای جهان دارد. در این راستا، ترامپ و ترامپیست ها، با طرح تهدیدات مختلف و به اوج رساندن فشارها علیه ایران، سعی دارند به هر شکل ممکن که شده، تهران را به پای میز مذاکره با آمریکا و دیگر طرفهای غربی در مورد موضوعات حساسی نظیر توان اتمی، پرونده موشکی و البته نفوذ منطقهای ایران بکشانند. البته که این سناریو پیشتر در مورد کشورهای عراق و لیبی نیز اجرایی شده است.
در قالب این معادله، ایران از همین آغاز کار سعی دارد به ترامپ بفهماند که با اعمال فشار، نمیتواند به چیزی برسد که در دوره چهار ساله پیشین حضورش در قدرت، به آن با تشدید فشارهای حداکثری علیه ایران نرسیده است. از این رو، باید اذعان کرد که ترامپ از طریق تاکید همزمان بر گزاره تعامل با ایران و در عین حال افزایش فشارها علیه این کشور، به نوعی به دنبال محک زدن تهران است. به هر حال اگر او بتواند با کمترین هزینه به اهداف مطلوب خود در رابطه با تهران دست یابد، این مساله از نگاه وی یک دستاورد بزرگ خواهد بود.
دونالد ترامپ از همان سال ۲۰۱۶ که توانست برای نخستین بار به کرسی ریاست جمهوری آمریکا برسد تا به امروز، به یک برند جدید در عرصه سیاست بین الملل تبدیل شده است. بسیاری برای توصیف و خوانش رفتارهای ترامپ مخصوصا در حوزه سیاست خارجی آمریکا، از "استراتژی مرد دیوانه" صحبت میکنند. در قالب رویکرد مذکور، ترامپ با حملات پیاپی و مواضع تهاجمی در حوزه سیاست خارجی کشورش سعی دارد اهداف حداکثری مد نظر خودش را محقق کند. تقریبا نکته گُنگی در رابطه با این استراتژی با توجه به دوره چهار ساله پیشین حضور ترامپ در قدرت باقی نمانده است.
با این حال، نکته قابل تامل این است که ترامپ در دوره جدید حضورش در قدرت، پختهتر از قبل شده و سعی دارد تا جای ممکن به دام چالشهایی که پیشتر به آنها گرفتار شده بود، نیفتد. اگر این زاویه به رفتارها و ابراز تمایلهای ترامپ به مذاکره با ایران و در عین حال، تشدید اقدامات تقابلی او علیه تهران بنگریم، میتوان به خوبی متوجه شد که اصل ماجرا چیست.