![آیا شکاف بین واشنگتن و بروکسل عمیقتر میشود؟ آیا شکاف بین واشنگتن و بروکسل عمیقتر میشود؟](https://cdn.fararu.com/files/fa/news/1403/12/3/2451143_778.png)
پری ابراهیم و سایر فعالان ایزدی، برای شناسایی و آزادسازی زنان و دختران اسیر شده توسط داعش تلاش میکنند. این زنان که بسیاری در کودکی ربوده شده و مورد سوءاستفاده قرار گرفتهاند، اکنون در اردوگاههایی خطرناک یا در اسارت خانوادههای شبهنظامیان زندگی میکنند. با وجود چالشهای فرهنگی، اجتماعی و امنیتی، این شبکه غیررسمی از مخبران، خانوادهها و امدادگران، تلاش میکنند با روشهای گوناگون از جمله مخفیکاری و پرداخت به قاچاقچیان، این اسرا را به خانههایشان بازگردانند.
فرارو– ایو سامسون، خبرنگار بخش بین الملل روزنامه نیویورک تایمز
به گزارش فرارو به نقل از روزنامه نیویورک تایمز، محقق، با دقتی وصفناپذیر، به دو تصویر خیره شده است. در یکی، دختری دهساله با لباسی رنگارنگ و موهایی پریشان دیده میشود و در دیگری، زنی مسنتر، با چهرهای که گذر زمان بر آن حک شده و حجاب مشکی قاب آن را گرفته، مستقیم به دوربین نگاه میکند.
تصویر نخست، یکی از صدها عکسی است که خانوادههای سرگردان برای یافتن عزیزان گمشده خود ارسال کردهاند؛ افرادی که سالها پیش، در دوران قدرتگیری داعش در عراق و سوریه ناپدید شدند. عکسهای زنان مسنتر نیز از منابع مختلف جمعآوری شدهاند. شخصی که این تصاویر را با دقت بررسی میکند، توانایی خارقالعادهای در شناسایی جزئیات حیاتی دارد؛ نشانههایی که میتوانند هویت افراد را مشخص کنند و حتی راهی برای آزادی آنان بیابند. اما او یک کارآگاه حرفهای نیست؛ نام او پری ابراهیم است. روزها، مدیریت یک سازمان غیرانتفاعی در حومه مریلند را بر عهده دارد و شبها، در روشنایی صفحه لپتاپ خود، به دنبال زنانی میگردد که ممکن است نزدیک به یک دهه پیش ربوده شده باشند.
پری ابراهیم میگوید: «گاهی تا پاسی از شب مشغول بررسی هستم، به این امید که بفهمم آیا این دختر قابل شناسایی است یا نه.» او در حال مقایسه این دو تصویر، به دنبال کوچکترین نشانهها میگردد؛ مثلاً قوس لبها یا لکههای کوچک بر روی پوست تا بتواند تشخیص دهد آیا این دو تصویر متعلق به یک نفر هستند یا خیر. او توضیح میدهد: «ده سال میتواند ظاهر یک نفر را به شدت تغییر دهد. این کار هیچوقت آسان نیست.»
افرادی که او سعی در شناسایی آنها دارد، همگی از اقلیت دینی ایزدی هستند، گروهی که در سال ۲۰۱۴، هدف یک حمله بیرحمانه و سیستماتیک از سوی داعش قرار گرفت. طبق گزارش کمیسیون سازمان ملل، در جریان این حملات، جنگجویان داعش مرتکب قتل، بردگی، تجاوز و شکنجهای گسترده شدند. تخمین زده میشود که تنها در ماه اوت ۲۰۱۴، نزدیک به ۳۱۰۰ ایزدی کشته و ۶۸۰۰ نفر دیگر ربوده شده باشند.
بیش از نیم دهه از فروپاشی خلافت خودخوانده دولت اسلامی در سوریه و عراق میگذرد، اما هنوز نزدیک به ۲۶۰۰ ایزدی ناپدید هستند. این آمار، بر اساس اطلاعات بنیاد آزاد ایزدیان، یک سازمان غیرانتفاعی تحت مدیریت پری ابراهیم منتشر شده است. در سال ۲۰۲۲، آژانس پناهندگان سازمان ملل این تعداد را حدود ۳۰۰۰ نفر برآورد کرده بود. این بنیاد به ارائه خدمات حمایتی به اعضای دیاسپورای ایزدی میپردازد.
خانم پری ابراهیم معتقد است که بسیاری از این مفقودین احتمالاً جان خود را از دست دادهاند، اما احتمال میدهد که حدود ۱۰۰۰ نفر از آنها همچنان در اسارت باشند یا تحت کنترل ربایندگانشان قرار دارند یا به خانوادههای گسترده شبه نظامیان در مناطق مختلف خاورمیانه منتقل شدهاند. با اینکه سازمان ملل رفتار داعش با ایزدیان را نسلکشی اعلام کرده است، واحد ویژه سازمان ملل که مسئول جمعآوری شواهد جنایات داعش بود، فعالیت خود را متوقف کرده است. در حال حاضر، هیچ نهاد رسمی برای پیدا کردن زنان و کودکان مفقود ایزدی وجود ندارد.
این مسئولیت اکنون بر دوش شبکهای گسترده از فعالان، بازماندگان، اعضای خانواده، مخبران محلی و کارآگاهان غیرحرفهای افتاده است. پری ابراهیم که خود یک ایزدی است و خانوادهاش در اوایل دهه ۱۹۹۰ از عراق مهاجرت کردهاند، یکی از این افراد است. روزنامه نیویورک تایمز با افرادی از مریلند، آلمان، استرالیا، عراق و سوریه مصاحبه کرد.
این افراد از یک «راهآهن زیرزمینی» مدرن سخن گفتند، مسیری که اغلب با دریافت اطلاعات محدود و عکسهایی آغاز میشود که از طریق پیامرسانها به اشتراک گذاشته میشوند. در مواردی این اطلاعات به خانوادههای مفقود شده داده میشود و برخی از آنها با استخدام مخبران و قاچاقچیان انسان سعی میکنند عزیزانشان را بازگردانند. در دیگر موارد، این اطلاعات در اختیار مقامات محلی قرار میگیرد.
عبدالله عباس خلف، زنبوردار ایزدی اهل عراق، در سال ۲۰۱۴ موفق شد خواهرزادهاش را با استفاده از شبکهای از ارتباطات در حلب، از دست داعش آزاد کند. او بعدها با ابتکارهای خلاقانه و حتی تظاهر به عضویت در داعش، توانست به آزادی افراد بیشتری کمک کند. خلف توضیح میدهد: «ما وارد کانالهای تلگرامی داعش میشدیم و وانمود میکردیم که عضو این گروه هستیم.» او برای واقعیتر جلوه دادن نقش خود، گاهی درباره سلاح و تجهیزات از اعضای گروه پرسوجو میکرد.
او میگوید: «آنها به گرمی از ما استقبال میکردند. بعد از مدتی، عکسهایی از دختران و پسران برای فروش منتشر میکردند.» خلف توضیح میدهد که به ظاهر در حال مذاکره بر سر قیمت بردگان جنسی بود، اما در واقع تلاش میکرد محل نگهداری اسرا را شناسایی کند. او تصاویری از کانالهای تلگرامی داعش به اشتراک گذاشته که نشان میدهد چگونه زنان و کودکان بهصورت آشکار خرید و فروش میشدند. این تصاویر نشان میداد که کاربران کانالها درباره قیمت بردگان جنسی چانه میزنند. تایمز نتوانست بهصورت مستقل اصالت این تصاویر را تأیید کند، زیرا بسیاری از کانالها از آن زمان خصوصی یا حذف شدهاند.
در دوره اوج سلطه داعش بر مناطق مختلف عراق و سوریه، بردهداری و فروش زنان آشکارا انجام میشد. اما با گذشت زمان و افزایش فشارها بر داعش، این روند پنهانیتر شد. زنان و دختران ابتدا بهصورت آنلاین معامله شده و سپس بهطور مخفیانه از مرزهای ملی عبور داده میشدند. این تغییر روش، تلاشهای امدادگران برای نجات آنها را دشوارتر کرده است.
دورا مارگولین، پژوهشگر ارشد مؤسسه واشنگتن برای سیاست خاور نزدیک معتقد است که هرچند بازارهای بردهفروشی ایزدی، مشابه دوران خلافت داعش، دیگر وجود ندارند، اما شاخههای باقیمانده این گروه همچنان برخی زنان را در اسارت نگه داشته و حتی پس از سقوط خلافت، آنها را به حامیان خود میفروشند. گزارشهای مختلف نشان میدهند که این اسرا در خانههای متعلق به اعضای داعش، در مکانهایی، چون ترکیه و نوار غزه شناسایی شدهاند. برخی دیگر در اردوگاههای شلوغ و خطرناک بیابانی نگهداری میشوند، جایی که پیدا کردن آنها به شدت دشوار است.
ابتکار عمل نادیا، یک سازمان غیرانتفاعی دیگر که برای حمایت از ایزدیان فعالیت میکند، اعلام کرده است که تاکنون حدود ۳۶۰۰ نفر از ایزدیها به خانوادههایشان بازگشتهاند. یکی از این بازگشتکنندگان، شیرین حکراش، همراه دو دخترش در سوریه به اسارت درآمد و سپس به مردی سعودی فروخته شد. او که اکنون در استرالیا زندگی میکند، با حالی آشفته و اشکآلود میگوید: «هیچ خبری از دخترانم ندارم. نمیدانم زندهاند، نمیدانم به من نیاز دارند یا چه بر سرشان آمده است.»
با تغییرات سیاسی و نظامی اخیر در خاورمیانه، بهویژه در یک سال و نیم گذشته، تلاشها برای یافتن مفقودین پیچیدهتر شده است. به عنوان مثال، در عراق، دولت از تیم بینالمللی بررسی جنایات داعش خواسته است که فعالیت خود را متوقف کند که این موضوع جستوجوی زنان و کودکان مفقود را دشوارتر از همیشه کرده است.
کنار رفتن بشار اسد از قدرت در سوریه، هم امید و هم نگرانی را برای جامعه ایزدی به دنبال داشته است. در حالی که برخی این تغییر را فرصتی برای ادامه جستجوی مفقودین میدانند، دیگران بیم آن دارند که بیثباتیهای ناشی از این تحول، زمینه بازگشت داعش را فراهم آورد. با فروپاشی خلافت داعش در سال ۲۰۱۹، بسیاری از جنگجویان این گروه به مناطق دیگر گریختند و اغلب اسیرانشان را نیز با خود بردند. بسیاری از زنان در اسارت مجبور به ازدواج با ربایندگانشان شدند و بدین ترتیب به شبکههای قاچاقی وارد شدند که آنها را به نقاط مختلف جهان منتقل کرد.
دادستانهای فدرال آلمان در ماه دسامبر دو مرد عراقی را به اتهام عضویت در داعش و سوءاستفاده جنسی از دو دختر ایزدی محاکمه کردند. این دختران، که در هنگام اسارت پنج و دوازده ساله بودند، به عنوان برده نزد این زوج نگهداری میشدند. با این حال، برای بسیاری از ایزدیان، شرایط اسارت پس از دستگیری ربایندگانشان نیز بهبود نیافت. آنها به اردوگاه الهول در صحرای سوریه منتقل شدند، مکانی که به دلیل وضعیت خطرناک و حضور خانوادههای اعضای داعش، به یک کابوس بیپایان تبدیل شده است. زنان ایزدی که هنوز در این اردوگاه اسیر هستند، ناچارند در کنار اعضای داعش و خانوادههایشان زندگی کنند. این اردوگاه که هزاران نفر را در خود جای داده، محل خشونتهای مکرر، از جمله قتل و سربریدن بوده است و همچنان یکی از خطرناکترین مکانها برای اسیران به شمار میرود.
اردوگاه الهول به چالشی جدی برای شبکههای نجاتدهنده ایزدی تبدیل شده است. بسیاری از اسرای این اردوگاه از ترس اعضای داعش، که در داخل اردوگاه به ایجاد پلیس مذهبی اقدام کردهاند، جرأت نمیکنند هویت خود را آشکار کنند. برخی از این افراد که در کودکی اسیر شدهاند، حتی از ریشههای قومی و مذهبی خود آگاهی ندارند.
ژیان حنان، مدیر اردوگاه الهول، با اشاره به شرایط دشوار حاکم میگوید: «آنها همانطور که خارج از اردوگاه به بردگی گرفته شده بودند، داخل اردوگاه نیز به بردگی گرفته شدهاند و شکنجه و سایر اقدامات همچنان ادامه دارد.» یکی از اعضای این شبکه غیررسمی نجات، برجاس خضر صبری، ایزدی ساکن استان سنجار عراق است. او اکنون در یکی از اردوگاههای آوارگان داخلی در عراق، حدود ۱۶۰ کیلومتری الهول زندگی میکند. صبری از داخل چادرش، با استفاده از یک تلفن هوشمند و شبکهای از خبرچینان که به گفته او شامل برخی اعضای داعش مستقر در الهول میشود؛ عملیات نجات را هماهنگ میکند. او درباره این افراد میگوید: «من به آنها اعتماد ندارم و آنها هم به من اعتماد ندارند. اما مجبورم با آنها کار کنم. هرگز پشیمان نیستم، چون نجات زنان و دختران ارزشمند است و هر روش ممکن برای این کار اهمیت دارد.»
در مقابل، پری ابراهیم، مدیر بنیاد آزاد ایزدیان، تأکید میکند که این بنیاد تحت هیچ شرایطی با اعضای داعش همکاری نمیکند. اما صبری توضیح میدهد که بسیاری از خانوادهها به دلیل استیصال و ناچاری، حاضر میشوند از خط قرمزهایی که در شرایط عادی برایشان غیرقابل قبول است، عبور کنند؛ حتی اگر این به معنای معامله یا پرداخت پول به اعضای داعش باشد.
هنگامی که در اردوگاه الهول زنی بهعنوان یکی از اسیران ایزدی شناسایی میشود، ژیان حنان با همکاری نیروهای امنیتی یک مصاحبه محرمانه ترتیب میدهد. در طول دو سال گذشته، دستکم هفت زن و دختر ایزدی از این اردوگاه آزاد شدهاند. اما این روند همیشه دشوار است. بسیاری از زنان ایزدی که از اسیرکنندگانشان صاحب فرزند شدهاند، نگران هستند که فرزندانشان توسط جامعه ایزدی پذیرفته نشوند. برخی دیگر که تجربه تجاوز را پشت سر گذاشتهاند، از بازگشت به خانه و احتمال طرد شدن هراس دارند. در مواردی، زنان که در کودکی اسیر شدهاند، اعضای خانواده اسیرکنندگانشان را خانواده خود میپندارند و حتی نمیدانند که ایزدی هستند.
پری ابراهیم تأکید میکند: «باید شرایطی فراهم کنیم که این زنان بتوانند در یک محیط امن، تصمیمگیری کنند.» یکی از این زنان، مروا نواف عباس، فرصت آزادی را پذیرفت. او که هنگام نجات ۲۱ ساله بود، در مصاحبهای گفت: «من سه ماه بهعنوان برده جنسی اسیر بودم، شکنجه شدم و به چندین تروریست داعش فروخته شدم.» مروا نواف عباس در سال ۲۰۱۴، پس از فرار از اسیرکنندگانش در رقه سوریه، بهطور موقت توسط یک خانواده محلی پناه داده شد. پس از آن، او توانست با عمویش تماس بگیرد و خانوادهاش قاچاقچیانی را استخدام کردند تا او را از منطقه تحت کنترل داعش به مناطق تحت کنترل کردها منتقل کنند. او اکنون در آلمان زندگی میکند و در یک مرکز کاشت مو مشغول به کار است. وی میگوید: «من اکنون در آلمان بسیار خوشحالم.»