
علي لاريجاني با اشاره به انتقاداتي كه درباره مواضع وي در جريان فتنه 88 مطرح است، ضمن بيان توضيحاتي در اين باره گفت كه عدهاي همچنان ميخواهند شائبهها درباره من باقي بماند.
به گزارش فارس، علي لاريجاني كسي است كه در انتخابات دوره هشتم مجلس شوراي اسلامي، پس از استعفا از دبيرخانه شوراي عالي امنيت ملي از شهر قم كانديداي مجلس شد و با رأي بالايي از اين شهر به مجلس هشتم راه يافت.
وي در نخستين گام در خانه ملت، كانديداي رياست بر مجلس و فراكسيون اصولگرايان شده و در هر دو سمت نيز با رأي وكلاي ملت بر كرسي رياست تكيه زد.
مديريت رئيس مجلس در موضوع ادغام وزارتخانهها و مواضع وي در جريان فتنه به خصوص گفتههايش در گفتوگوي ويژه خبري سال 88 كه بسيار هم جنجالي بود، ما را بر آن داشت كه با لاريجاني به گفتوگو نشسته و به طرح اين مسائل بپردازيم، اكنون بخش دول اين گفتوگو به شرح ذيل منتشر ميشود.
شائبه يا سوء تفاهمي بين اصولگرايان و نيروهاي حزباللهي پيش آمده و برخي معتقدند كه در جريان فتنه و در آن شرايطي كه رهبري يك تنه به موضوع ورود كرده و از كيان انقلاب دفاع كردند، شما در آن دوره كمرنگتر به موضوع ورود كرديد و حتي در گفتوگوي ويژه خبري هم تا حدي اعتراضات خياباني را تأييد كرديد، لطفا روشن و صريح درباره اين مسئله صحبت كنيد؟
من در اين زمينه قبلاً زياد صحبت كردم. عدهاي دلشان ميخواهد اين شائبهها باشد و ما خيلي نميخواهيم آنها را در مضيقه قرار دهيم.
اين عده چه كساني هستند؟
مسئله واقعاً اين طور بود، يك تصميمات استراتژيكي نظام دارد كه رهبري آنها را اتخاذ ميكنند، ما هم بايد در طول عمر سياسي خودمان به آن توجه كافي و وافي داشته باشيم.
نه به خاطر سؤال شما، اما اين مسئله را ميگويم كه نظر بنده اين است كه نظام ما يك نقطه برجسته به نام ولايت فقيه دارد و اگر در دورههاي مختلف توجه وافي و كافي به نظرات اين جايگاه چه در دوران امام راحل و چه در دوران آيتالله العظمي خامنهاي نشود، كشور ضرر كرده است.
اعتقادم اين است كه، چه در زماني كه در وزارت ارشاد بودم، چه در راديو و تلويزيون، چه در دبيرخانه شوراي عالي امنيت ملي و چه در مجلس، بنده نزد خود و خداي خودم احساس ميكنم كه نظرات رهبري را بفهمم، عمل ميكنم. البته ممكن است زماني من برداشتي داشته باشم و رهبري برداشت ديگري داشته باشند اما وقتي فهميدم كه نظر ايشان فلان است، اصلاح كردم؛ اين مسئله وجود داشته است؛ هم در راديو و تلويزيون ممكن بود، باشد و هم الان.
انسانها تشخيصهاي متفاوتي دارند ولي در مسائل پس ازانتخابات يك بخش تصميمات رهبري بود و يك بخش مديريت صحنه، اين دو مقوله يكي نيستند.
آن روزي هم كه بنده مصاحبه تلويزيوني كردم، زماني بود كه حوادث بسياري در تهران رخ داد و شهر مضطرب شده و افرادي هم كشته شده بودند؛ آن شب تلاشم اين بود كه فضا را آرام كنم. آرام كردن فضا هم اين نيست كه موج جديدي ايجاد و با تندي صحبت كرد بلكه بايد فضا را آرام كنيم تا طرفين احساس كنند تا افراد و مراجعي هستند كه به موضوع رسيدگي ميكنند.
در آن گفتوگوي تلويزيوني بنده به نظرات رهبري تأكيد كردم و به اجراي قانون هم تأكيد داشتم و گفتم كه قانون بايد در كشور اجرا شود. بنابراين مبناي امروز و آن روز بنده قانون بود. اما اينكه مردم بتوانند تظاهرات كنند، من اين را درست ميدانم و مردم ميتوانند تظاهرات كنند اما در چارچوب قانون و نه بدون اجازه.
اگر هم مردم اعتراضاتي دارند، رسيدگي ميشود و اين منطقي است كه من هميشه دارم؛ ما كه نبايد بگوييم اگر كسي اعتراضي دارد رسيدگي نميشود. حتي رهبري هم در نماز جمعه فرمودند كه ما رسيدگي ميكنيم. ايشان ضمن اينكه تلقي خودشان را فرمودند، گفتند كه رسيدگي ميكنيم.
رهبري در نماز جمعه 29 خرداد تلقي خودشان را به عنوان ناظر بيان كردند
متأسفانه جريانهاي رسانهاي صحبت آقا را درست منتقل نكردند يعني نگاه ناصواب كردند چون من به دليل سابقه زيادي كه با ايشان داشتم، ميدانم كه فكر ايشان چيست. ايشان گاهي نظري دارند ولي ميفرمايند، شوراي نگهبان هر تصميمي بگيرد من آن را قبول دارم و بنده از زبان خودشان چندين بار اين را شنيدم كه ميگفتند نظر من اين است اما شوراي نگهبان هر نظري داشته باشد من آن را قبول دارم.
آن روز در نماز جمعه، ايشان تلقي خودشان را به عنوان يك ناظر فرمودند، ولي گفتند كه شوراي نگهبان هم به همه چيز رسيدگي كند، من هم در آن روز در مصاحبه همين را تأكيد كردم كه مراجع رسيدگي وجود دارد و بايد رسيدگي شود البته برخي از آقايان فكر ميكنند كه با حرف تند زدن مي شود شرايط كشور را درست كرد اما من اين گونه مديريت را درست نميدانم چرا كه كشور ضرر ميبيند. البته ممكن است كه آنها با حسن نيت اين حرفها را بزنند.
برخي از آقايان فكر ميكنند كه با حرف تند زدن مي شود شرايط كشور را درست كرد
ولي در كل، مديريت صحنه در برخي جاها ميتوانست بهترين از اين باشد كما اينكه آقا فرمودند آنچه كه در كوي دانشگاه رخ داد مثل يك جنايت بود و پس از اينكه ما بررسي كرديم، اصلاح شد و چقدر خوب است كه نظام ما يك شيوه خود اصلاحي دارد.
بنابراين پيروي از رهبري يعني هر كسي در طبقه خود شرايط را آرام كند و پيگير مسائل باشد كه به كسي ظلم نشود و به نظام هم ظلم نشود. اما بعضيها اين طور فكر نميكنند، آنها فكر ميكنند كه مثلاً اگر بخشهايي را نبينند به نفع نظام است. اما ما واقعاً اين را درست نميدانيم كما اينكه اگر رهبري دستور نميدانند و مجلس در مورد كهريزك پيگيري نميكرد، شايد يك عده بدشان نميآمد كه اين موضوع را هم نبينند و من اين را درست نمي دانم.
ممكن است برخي از من خرده بگيرند اما من مشرب خودم را ميروم
اگر يك عده پس از انتخابات به نظام ظلم كردند نبايد يكسري از مديران پايين هم به يك عده ظلم كنند، ظلم هميشه پاسخ بدي دارد. منطق ما اين بود وگرنه من عليالاصول معتقدم كه در نظام ما حتماً بايد نظر وليفقيه حاكم باشد.
ممكن است برخي از من خرده بگيرند اما من مشرب خودم را ميروم، حتي ما در مجلس گاهي چيزي را تصويب ميكنيم، وقتي ميفهميم كه نظر رهبري متفاوت است آن را عوض ميكنيم و من فكر ميكنم از اين نكات مثبت مجلس هشتم است كه آنجايي كه نظرات رهبري را ميفهمد، اجرا ميكنند.