bato-adv
کد خبر: ۸۲۸۱۲۴
اولین شهردار تهران بعد از انقلاب:

احمدی‌نژاد قطعاً بدترین شهردار بود؛ داریوش فروهر و آیت‌الله طالقانی آمدند و جارو به دست گرفتند

احمدی‌نژاد قطعاً بدترین شهردار بود؛ داریوش فروهر و آیت‌الله طالقانی آمدند و جارو به دست گرفتند

محمد توسلی گفت: «نگران‌کننده‌ترین دوره در مدیریت شهری، دوره آقای احمدی‌نژاد بود که بیشترین هزینه‌ها به شهر تهران وارد شد و اقدامات ایشان به لحاظ اخلاقی، اجتماعی و مدیریتی قابل دفاع نبود. می‌توان با قاطعیت گفت که یکی از بدترین دوره‌های مدیریت شهری در این دوران رخ داده است. این دوره‌ها را می‌توان با توجه به شاخص‌های مختلف، به‌عنوان یکی از ناکام‌ترین دوره‌ها در تاریخ مدیریت شهری ایران دانست.»

تاریخ انتشار: ۱۵:۳۳ - ۱۴ بهمن ۱۴۰۳

محمد توسلی، اولین شهردار تهران بعد از انقلاب است، این عضو نهضت آزادی ۲۲ ماه اول انقلاب تهران را مدیریت کرد، خودش می‌گوید: «آن دوران تهران یک شهر جنگ‌زده به شمار می‌رفت.» او از دغدغه‌هایش درباره مدیریت شهر و قوانینی که مانع می‌شوند مردم به‌مثابه شهروند تهران را مدیریت کنند می‌گوید. توسلی معتقد است تا وقتی نگاه مسئولین به مردم از بالا به پایین باشد بخش زیادی از مشکلات مدیریت شهر تهران حل نشده باقی می‌ماند.

به گزارش خبرآنلاین، دلیل انتخاب نام محمد مصدق برای نام‌گذاری خیابان پهلوی، ماجرای تمیز کردن شهر توسط داریوش فروهر و آیت‌الله طالقانی، دلیل استعفای توسلی از شهرداری تهران و البته تلاش برای ایجاد مدیریت واحد شهری از جمله مواردی هستند که توسلی درباره آنها شرح می‌دهد، او با اشاره به ایده تغییر پایتخت در دولت مسعود پزشکیان یادآور می‌شود: «این بحث پیش از انقلاب هم مطرح شده بود، انتقال پایتخت یک مسئله کاملاً کارشناسی است و مستلزم هزینه‌های بسیار سنگینی است. در شرایط کنونی، دولت توانایی تأمین این هزینه‌ها را ندارد.»

گزیده گفت‌و‌گو با محمد توسلی در ادامه آمده است.

برای ادامه تحصیل در رشته دکترای حمل و نقل و ترافیک به آلمان و سپس آمریکا رفتم

* در سال۱۳۴۰ از دانشکده فنی دانشگاه تهران در رشته راه و ساخمان فارغ‌التحصیل شدم و برای ادامه تحصیل در رشته دکترای حمل و نقل و ترافیک به آلمان و سپس آمریکا رفتم. در این دوران، با مسائل مدیریت شهری از نزدیک آشنا شدم. پایان‌نامه کارشناسی‌ارشدم در آمریکا نیز درباره مدیریت بود. در سال ۱۳۴۶ به ایران بازگشتم به دلایلی با منع خروج از کشور و منع استخدام روبه‌رو شدم. در فاصله سال‌های ۱۳۴۷ تا ۱۳۵۷ با یک مهندسین مشاور در جایگاه کارشناسی و مدیریتی با شهرداری تهران همکاری نزدیک داشتم و در این دوران در سازمان برنامه هم برای تهیه آئین نامه‌های حرفه‌ای همکاری داشتم. در هشتم اسفندماه ۱۳۵۷ مسئولیت شهرداری تهران را پذیرفتم و فعالیت خود را آغاز کردم.

*در مهرماه ۱۳۵۸، قانون مدیریت واحد شهری به تصویب شورای انقلاب رسید. بر اساس این قانون، مدیریت واحد شهری شامل کلیه خدمات شهری از جمله خدمات انتظامی، بهداشتی و حتی پلیس بود تا زیر نظر شهرداری و نظارت شورا‌ها قرار بگیرد و خدمت‌رسانی به مردم به شکلی متمرکز و کارآمد انجام شود.با وجود تصویب این قانون در شورای انقلاب، موانعی در مسیر اجرای آن ایجاد و برخی کارشکنی‌ها مانع از اجرای کامل این قانون شد.

*یادی بکنیم از آیت‌الله طالقانی که نقش مؤثری در انقلاب داشتند و عضو شورای انقلاب و مجلس خبرگان قانون اساسی بودند و همواره بر اهمیت شورا‌ها تأکید می‌کردند. ایشان شورا‌ها را یکی از اصول محکم آموزه‌های قرآنی می‌دانستند و معتقد بودند که هرگونه محدودیتی بر این اصل، مغایر آزادی ملت است. قانون اساسی تصویب شده در سال ۱۳۵۸، به شورا‌ها جایگاه برجسته‌ای در اصول فصل سوم و هفتم آن اختصاص داده بود، اما با وجود تلاش‌های انجام شده، در مسیر اجرایی قانون شورا‌ها موانع بسیاری ایجاد شد. در نهایت، به دلیل همین مشکلات و اختلاف نظرها، ناچار شدم استعفای خود را تقدیم آقای خمینی کنم که توسط آقای مهدوی کنی نهایتا پذیرفته شد. دوران مدیریت من بر شهر تهران به ۲۲ ماه محدود شد. پس از آن، قانون شورا‌ها که در شورای انقلاب تصویب شده بود، کنار گذاشته شد و با گذر زمان، در مجالس بعدی، این قانون به‌شدت تضعیف شد.

*با روی کار آمدن آقای خاتمی در سال ۱۳۷۶، گامی بلند در راستای احیای شورا‌ها برداشته شد. برگزاری انتخابات شوراها، از شورای اول تا امروز شورای ششم، زمینه آشنایی جامعه با این نهاد را فراهم کرد. اما همچنان شورا‌ها در جایگاه طبیعی خود و بر اساس تجربیات موفق کشور‌های دیگر قرار نگرفته‌اند. برای مثال، در شهر استانبول ترکیه، شورای شهر متشکل از ۱۳۰ عضو است که اساس آن شورای محلات شهر است.

*برای حل مشکلات جامعه، به نظر من نیاز است که به مبانی اصول قانون اساسی بازگردیم. یکی از این اصول، آزادی و حاکمیت ملت است که در اصل ۵۶ قانون اساسی به صراحت بیان شده است. این اصل تأکید دارد که حاکمیت مطلق از آن خداست و هم او انسان و شهروندان را بر سرنوشت خود حاکم کرده است و مسئولان باید تابع اراده مردم باشند. برای دستیابی به این هدف، اصلاحات ساختاری در قانون اساسی ضروری است. این اصلاحات باید به گونه‌ای باشد که نگاه موجود در حاکمیت که مردم را به‌عنوان رعیت می‌بیند، تغییر یابد. مردم شهروندانی هستند که باید حقوق شهروندی آنها به رسمیت شناخته شود. مسئولان نیز باید به‌طور کامل تابع رأی و اراده ملت باشند.

*بدون این تغییر بنیادین در نگرش و ساختار، امکان تحقق تحولات قابل‌توجه وجود ندارد. متأسفانه در چهار دهه گذشته، این نگاه محدودکننده و غیرمشارکتی، مانعی جدی در مسیر توسعه و پیشرفت جامعه بوده است. برای حرکت به‌سوی تحولی پایدار، باید به این اصول بازگردیم و زمینه را برای مشارکت واقعی مردم در حاکمیت فراهم کنیم.

به من گفتند صرفاً به خدمات‌رسانی و جمع آوری زباله‌های شهر بپردازید

*مسئله سفارت به استعفای من ارتباطی نداشت. دو مسئله اصلی در این استعفا نقش داشت که مسئله نخست مربوط به جنگ بود. در آن دوران، با توجه به تشکیل شورا‌های محلی، شهروندان آموزش‌های لازم را برای کمک به جبهه‌ها دریافت کرده بودند و شهرداری نیز در کمک‌رسانی نقش فعالی داشت. اما در جلسه‌ای با حضور آقایان مهدوی کنی، میرسلیم و زواره‌ای در وزارت کشور، اعلام شد که شما حق مداخله در این مسائل را ندارید و باید صرفاً به خدمات‌رسانی و جمع آوری زباله‌های شهر بپردازید. این رویکرد، فشار زیادی بر مدیریت شهری وارد کرد. مسئله دوم، کارشکنی در پروژه‌های اساسی شهر تهران از جمله مترو بود. با توجه به تجربه جهانی، کارشناسان متفق‌القول بودند که شهر‌های بالای یک میلیون جمعیت، بدون مترو قابل مدیریت نیستند. جلسات کارشناسی همراه با مرحوم مهندس عبدالحسین ابراهیمی، مدیر عامل شرکت مترو، با کمیته فنی وزرای دولت رجایی داشتیم. در پی این جلسات تمامی این وزرا متقاعد شدند که تهران به مترو نیاز دارد. اما در دولت وقت، به‌ویژه از سوی برخی وزرا، مقاومت‌های شدیدی وجود داشت. برخی از آنها معتقد بودن در حالی که مردم سیستان و بلوچستان نیازمندند تهران نیازی به مترو ندارد.

*مرحوم دکتر بهشتی در یکی از سخنرانی‌هایشان تأکید کرده بودند که مسئولان جمهوری اسلامی باید نظارت کامل روحانیت را بپذیرند. من در پاسخ به این دیدگاه گفتم که با وجود احترامی که برای روحانیت قائلم، اما مدیریت شهری باید مستقل باشد. این اختلاف دیدگاه‌ها در نهایت باعث شد که آقای رجایی، به علت روابط نزدیک گذشته، استعفای من را نپذیرد، اما با پیگیری خودم و صحبت با آقای خمینی، نهایتاً استعفایم پذیرفته شد.

*در آن زمان، بحث پاکسازی نیز مطرح بود. پاکسازی بر اساس قانونی بود که باید همه آن را اجرا می‌کردند، اما ما تلاش کردیم این قانون را در حداقل ممکن اجرا کنیم و حقوق انسانی افراد را رعایت کنیم. مواردی بود که توصیه‌هایی برای پاکسازی افراد می‌شد، اما ما براساس قانون عمل می‌کردیم. توصیه‌ها را می‌شنیدیم، اما در چارچوب قانون عمل می‌کردیم و روابط انسانی و اخلاقی را رعایت می‌کردیم. بعدها، بسیاری از کسانی که تحت این قانون قرار گرفته بودند، از شیوه اجرای آن توسط شهرداری تقدیر کردند.

*یکی از اولین اقدامات ما در مدیریت شهری، حل مسئله تراکم در مرکز شهر تهران بود. از زمان رضا شاه به بعد، تمام ساختمان‌های اداری تهران در مرکز شهر متمرکز شده بودند. این در حالی بود که سطح شبکه معابر ما تنها ۱۲ درصد بود، در حالی که استاندارد حداقل ۲۴ درصد را ایجاب می‌کند. شبکه معابر تهران هیچ‌گاه تناسبی با کاربری‌های موجود در مرکز شهر نداشت؛ بنابراین مطالعاتی انجام دادیم که جزئیات آن در خاطراتم موجود است. محدوده جغرافیایی مشخصی برای بررسی انتخاب شد، و در نهایت، خطوط ویژه اتوبوسرانی و محدودیت‌هایی برای عبور خودرو‌های سواری در این محدوده ایجاد شد. مرحله اول این طرح در شهریورماه ۱۳۵۸ به اجرا درآمد و با وجود تلاش‌های فراوان برای تغییر آن، همچنان به عنوان یک ضرورت اجرا می‌شود.

*شاید شهرداری تهران تنها نهادی در کشور بود که بعد از اشغال سفارت آمریکا، قرارداد الجزایر، و پرونده‌هایی که در دادگاه‌ها مطرح شد، هیچ نوع قراردادی را معوق یا بی‌نتیجه نگذاشت. تمام قرارداد‌ها با موفقیت خاتمه یافتند. در این زمینه، باید از آقای اکبر، یکی از کارشناسان حقوقی که به‌صورت داوطلبانه با شهرداری تهران همکاری می‌کردند، یاد کنم. ایشان با تلاش‌های خود، کمک بزرگی کردند تا پرونده‌های ما به نتیجه برسد و از هرگونه خسارتی که ممکن بود بعد از قرارداد الجزایر در دادگاه‌ها علیه منافع ملی ایران تحمیل شود، جلوگیری گردد.

تحویل ۳ هزار اتوبوس بنز به ایران

*کمی کمتر اتوبوس‌ها تحویل داده شدند و ما توانستیم با این اتوبوس‌های جدید، شبکه حمل‌ونقل شهری را گسترش دهیم. این اقدام، بخشی از تلاش گسترده ما برای بهبود وضعیت حمل‌ونقل عمومی و ارائه خدمات بهتر به شهروندان بود. بحث مترو یکی از اولویت‌های اصلی ما بود. پروژه مترو، که پیش از انقلاب توسط شرکت فرانسوی سوفرتو آغاز شده بود، متوقف شده بود. برای احیای این پروژه، از آقای مهندس عبدالحسین ابراهیمی، که در دوره شهرداری آقای مهندس جواد شهرستانی قائم‌مقام شهردار بودند و تخصص در این زمینه داشتند، درخواست کردم مسئولیت این کار را بپذیرند. با توجه به اهمیت مترو، شخصاً حداقل یک روز در هفته را به هماهنگی و نظارت بر این پروژه اختصاص می‌دادم. مطالعات شرکت سوفرتو بازنگری و با حضور کارشناسان جدیدی که در تهران جذب شدند، تکمیل شد.

*طبق گزارش‌های جامعه‌شناسی، بیش از ۸۰ درصد مردم به ریشه مشکلات پی برده‌اند. این آگاهی می‌تواند زمینه‌ساز اصلاحات شود. انتخاب آقای پزشکیان در شرایط کنونی، فرصتی است که می‌تواند تغییراتی را رقم بزند؛ مشروط به این که از ایشان حمایت شود و از کارشکنی‌هایی که ممکن است رخ دهد، جلوگیری شود. جنبش اجتماعی ایران می‌تواند از این فرصت برای عبور از موانع توسعه استفاده کند. اما تأکید می‌کنم که تنها راه عبور از بحران‌های فعلی، اصلاحات ساختاری و تحقق آزادی و حاکمیت ملت است. این اصلاحات باید خشونت‌پرهیز و بر اساس وفاق ملی باشد. اما وفاق ملی باید واقعی باشد، نه شعاری.

داریوش فروهر و آیت‌الله طالقانی به محلات مختلف تهران آمدند و جارو به دست گرفتند تا در پاکسازی شهر مشارکت کنند

*در دوران مدیریت من در شهرداری تهران، از سرمایه‌های مردمی استفاده‌های مؤثری شد. به یاد دارم، دو رویداد مهم برگزار شد: یکی جشن ملی نوروز در استادیوم آزادی و دیگری مراسم افطاری در سالن ۱۲ هزار نفری آزادی. همچنین یک اقدام جمعی دیگر، پاکسازی شهر تهران در یک روز بود که با مشارکت مردم انجام شد. این رویدادها، که متأسفانه در تاریخ و رسانه‌ها به‌خوبی ثبت نشدند، نمونه‌هایی از نقش مشارکت مردم در بهبود وضعیت شهر بودند.

*اجازه دهید همینجا بگویم، بعد از انقلاب پروژه‌هایی اجرا کردیم که کارشناسان می‌گفتند امکان ندارد در چنین زمان‌هایی این پروژه‌ها انجام شوند. اما با همکاری مردم، نه تنها کارکنان شهرداری، بلکه با پیوندی که مردم با مدیریت کشور پس از انقلاب داشتند، کار‌هایی انجام شد که به‌طور کارشناسی غیرممکن به نظر می‌رسید.

*بعد از ۲۲ بهمن، شهر تهران به‌عنوان یک شهر جنگ‌زده بود که تخریب‌های زیادی دیده بود. اولین اقدامی که انجام دادیم طبق سنت تاریخی ایرانی‌ها، که در آخرین جمعه اسفند ماه خانه‌تکانی می‌کنند، روز پاکسازی شهر را اعلام کردیم. مردم به خیابان‌ها آمدند، بسیاری از مدیران کشور مانند داریوش فروهر و آیت‌الله طالقانی به محلات مختلف تهران آمدند و جارو به دست گرفتند تا در پاکسازی شهر مشارکت کنند. این یکی از رخداد‌های تاریخی بود که با کمک مردم به ویژه در خیابان ها، کوچه‌ها و معابر فرعی که نیاز به پاکسازی داشتند، و پرسنل شهرداری به‌تنهایی قادر به انجام این کار نبودند، انجام شد.

*در اولین نوروز بعد از پیروزی انقلاب، که عید باستانی ایرانیان است، تصمیم گرفتیم جشن نوروزی در استادیوم آزادی برگزار کنیم. در این مراسم از دولت موقت و مدیران کشور دعوت شد تا در یک دیدار نوروزی که با مشارکت نمایندگان محلات شهر تهران و کارکنان شهرداری برگزار شد حضور یابند. سخنرانی‌های مهمی از جمله سخنرانی مهندس بازرگان و حضور آقای دکتر سحابی در این مراسم برگزار شد، که متاسفانه گزارش تصویری از آن وجود ندارد. تنها تعدادی عکس از این رخداد تاریخی موجود است که نشان‌دهنده اهمیت آن برنامه است.

*در اولین ماه رمضان بعد از انقلاب نیز مراسم افطاری عمومی در استادیوم ۱۲ هزار نفری برگزار کردیم. از آیت‌الله طالقانی دعوت شد که سخنرانی کند و در این مراسم، تمام کارکنان شهرداری و نمایندگان محلات مختلف تهران برای افطاری عمومی شرکت کردند. سخنرانی آیت‌الله طالقانی در این مراسم تأثیر زیادی داشت و تمجید ایشان از کارکنان شهرداری باعث شد اشک شوق از چهره بسیاری از کارکنان شهرداری سرازیر شود. این رخداد به‌واقع یکی از لحظات تاریخی و مهم در جامعه ایران بود.

*ما اقداماتی را در سطح اجتماعی نیز انجام دادیم. یکی از این اقدامات، توانمندسازی جامعه و پیگیری مسائل اجتماعی در جنوب تهران بود. آقای خسرو منصوریان در معاونت اجتماعی شهرداری، با توجه به شکاف اجتماعی عمیق در جامعه که به‌ویژه ناشی از اقدامات رژیم پیشین بود، پروژه‌های مختلفی را آغاز کرد. همچنین، با پیگیری‌ها و مجوز‌های لازم، از اعتباراتی که برای توسعه جنوب تهران در نظر گرفته شده بود، بهره‌برداری کردیم.

انتقال پایتخت از تهران قبل از انقلاب هم مطرح شد

*یکی از موضوعاتی که از همان ابتدای انقلاب مطرح بود، انتقال پایتخت بود. این بحث پیش از انقلاب نیز مطرح شده بود و پس از انقلاب نیز بار‌ها به آن پرداخته شد. امروز هم مجدداً این مسئله مطرح است، حتی پیشنهاد شده که پایتخت به شهری در سیستان و بلوچستان منتقل شود. تیم‌های کارشناسی پیشنهاد‌هایی ارائه دادند. اما اجازه دهید در این زمینه توضیحاتی بدهم. انتقال پایتخت یک مسئله کاملاً کارشناسی است و مستلزم هزینه‌های بسیار سنگینی است. در شرایط کنونی، دولت توانایی تأمین این هزینه‌ها را ندارد. زیرساخت‌های شهر تهران را نمی‌توان به سادگی در شهری دیگر، مثلاً در مکران یا نقاط مرزی دیگری، منتقل کرد. حتی اگر روزی دولت توانایی مالی این کار را پیدا کند، آیا مشکلات تهران در مکان جدید تکرار نخواهد شد؟

*ریشه اصلی مشکلات تهران، تمرکز قدرت سیاسی و اقتصادی در این شهر است. تا زمانی که این تمرکز از بین نرود و قدرت و امکانات به‌طور متوازن در کل کشور توزیع نشود، نمی‌توان انتظار داشت مشکلات شهر تهران حل شود. راهکار واقع‌بینانه و کارشناسی این است که تمرکززدایی صورت گیرد. این تمرکززدایی نیازمند اصلاح ساختار در حاکمیت است. تنها با توزیع قدرت سیاسی در کل کشور، می‌توان تعادلی پایدار ایجاد کرد که به کاهش جمعیت تهران و حل مشکلات آن منجر شود.

نگران‌کننده‌ترین دوره در مدیریت شهری، دوره آقای احمدی‌نژاد بود

*در مورد شهرداران پس از انقلاب، ترجیح می‌دهم که نظر خاصی در مورد بهترین شهردار نداشته باشم، چرا که هر شهرداری نقاط قوت و ضعفی دارد. اما در دوران مدیریت شهری آقای کرباسچی، اقدامات خوبی در زمینه‌های مختلف شهری انجام شد و به همین ترتیب، آقای قالیباف هم در دوران خود پروژه‌های مهمی را اجرایی کرد. این مدیران در عرصه‌های مختلف نقاط قوت و ضعفی داشتند که نیاز است در یک فرصت مناسب، این نقاط قوت و ضعف‌ها ارزیابی شوند تا پیامد‌های آنها برای تهران امروز مشخص شود.

*نگران‌کننده‌ترین دوره در مدیریت شهری، دوره آقای احمدی‌نژاد بود که بیشترین هزینه‌ها به شهر تهران وارد شد و اقدامات ایشان به لحاظ اخلاقی، اجتماعی و مدیریتی قابل دفاع نبود. می‌توان با قاطعیت گفت که یکی از بدترین دوره‌های مدیریت شهری در این دوران رخ داده است. این دوره‌ها را می‌توان با توجه به شاخص‌های مختلف، به‌عنوان یکی از ناکام‌ترین دوره‌ها در تاریخ مدیریت شهری ایران دانست.

bato-adv
bato-adv
پرطرفدارترین عناوین