bato-adv
bato-adv

مردان بیشتر از زنان به روابط عاشقانه نیاز دارند

مردان بیشتر از زنان به روابط عاشقانه نیاز دارند

وسواس ظاهری زنان به روابط عاشقانه در مقالات مجلات بی‌پایان و کمدی‌های عاشقانه در مرکز توجه قرار دارد، در حالی که رسانه‌های مرتبط با مردان به روابط عاشقانه توجه بسیار کمی دارند.

مردان به شدت به روابط عاشقانه خود وابسته‌اند، اما این وابستگی چه بهایی دارد؟ روابط اجتماعی معنادار کمتر، مردان را به شریک عشقی خود برای همراهی و حمایت وابسته می‌کند. قوانین نانوشته جنسیتی باعث می‌شوند که مردان نتوانند پشتیبانی لازم را خارج از روابط عاشقانه خود دریافت کنند.

به گزارش انتخاب و به نقل از psychologytoday، شبکه‌های اجتماعی گسترده‌تر و عمیق‌تر می‌توانند به مردان کمک کنند تا کمتر به همسران خود وابسته باشند.

من در مدیریت جدایی‌ها بهتر شدم

زمانی که برای پنهان کردن درد ناشی از از دست دادن یک رابطه خودم را منزوی می‌کردم و به رفتار‌های مقابله‌ای متوسل می‌شدم که از غیرقابل‌قبول تا به طور کامل تخریبی متغیر بود، اکنون نیرو‌های پشتیبانم را جمع می‌کنم، با دوستان و خانواده تماس می‌گیرم و پیام می‌زنم، سیستم حمایتی راه‌اندازی می‌کنم و دوباره با شبکه اجتماعی گسترده‌ام ارتباط برقرار می‌کنم.

من شواهد زیادی جمع‌آوری کردم که نشان می‌داد اولین مجموعه استراتژی‌ها کارساز نیستند قبل از اینکه مایل به امتحان کردن مجموعه دوم باشم.

در بازتابی درباره این پیشرفت مثبت در زندگی‌ام، متوجه شدم که اکثر زنانی که می‌شناسم این استراتژی مقابله‌ای را خیلی زودتر در زندگی خود به کار برده‌اند یا به نظر می‌رسید که از ابتدا به طور شهودی آن را درک کرده‌اند.

سپس مقاله تحقیقی جدیدی خواندم که هر دو پدیده را برای من توضیح می‌دهد و به سادگی پیشنهاد می‌کند که روابط عاشقانه برای مردان بسیار مهم‌تر از زنان است.

وهرینگ و همکاران او از ابتدا به این نکته اذعان می‌کنند که ما به طور عمومی عکس این را تصور می‌کنیم.

وسواس ظاهری زنان به روابط عاشقانه در مقالات مجلات بی‌پایان و کمدی‌های عاشقانه در مرکز توجه قرار دارد، در حالی که رسانه‌های مرتبط با مردان به روابط عاشقانه توجه بسیار کمی دارند.

به طور کلی، مردم روابط عاشقانه را برای زنان مهم‌تر از مردان می‌دانند، اما ادبیات علمی همان‌طور که وهرینگ و همکاران او به خوبی خلاصه می‌کنند، داستان دیگری را روایت می‌کند.

نتیجه‌گیری آنها این است که مردان برای حمایت عاطفی و صمیمیت بیشتر بر شرکای عاشقانه خود تکیه می‌کنند تا زنان، که به همین دلیل تلاش بیشتری برای برقرار کردن روابط انجام می‌دهند، از روابط بیشتر بهره‌مند می‌شوند، جدایی‌ها را کمتر آغاز می‌کنند و بعد از جدایی دچار مشکل بیشتری می‌شوند.

آنها این رفتار را به این دلیل می‌دانند که مردان نسبت به زنان حمایت‌های عاطفی و اجتماعی کمتری خارج از روابط عاشقانه خود دارند و بنابراین بیشتر به شرکای عاشقانه خود وابسته هستند تا بسیاری از نیاز‌های خود را برآورده کنند.

در مرور ادبیات، وهرینگ و همکاران او مورد قانع‌کننده‌ای در این باره مطرح می‌کنند که مردان تمایل بیشتری برای ورود به روابط دارند و تحقیقات نشان می‌دهد که نسبت به زنان، مردان هنگام تنها بودن تمایل بیشتری به داشتن یک شریک نشان می‌دهند، سریع‌تر عاشق می‌شوند و زودتر عشق خود را به شریک زندگی‌شان ابراز می‌کنند.

آنها ممکن است به صورت آگاهانه یا ناآگاهانه به این دلیل برانگیخته شوند که مردان در روابط به طور متوسط از مردان تنها سالم‌تر هستند و همچنین حمایتی که از طرف شرکای خود دریافت می‌کنند ممکن است این الگو را ایجاد کرده باشد.

زمانی که مردان در روابط هستند، کمتر به پایان دادن آنها تمایل دارند و نویسندگان این را به این نسبت می‌دهند که مردان نسبت به زنان به نسبت بیشتری از حمایت عاطفی خود را از شرکای عاشقانه خود دریافت می‌کنند و این در مقایسه با حمایت از دوستان و خانواده است.

مانند من که به تازگی روشن شده‌ام، آنها می‌دانند که اگر از شریک خود جدا شوند، چه چیزی در انتظارشان است: یک دوره اندوه و مبارزه شخصی که تحقیقات نشان می‌دهد به طور متوسط ممکن است طولانی‌تر و شدیدتر از آن چیزی باشد که یک زن بعد از جدایی تجربه می‌کند.

چرا مردان در این موقعیت قرار دارند؟

وهرینگ و همکاران او بیشتر به شکل‌گیری این تفاوت جنسیتی نسبت می‌دهند به اینکه باور‌ها و نگرش‌های اجتماعی چگونه به نقش‌های اجتماعی ما شکل می‌دهند.

آنها اشاره می‌کنند که پسران و دختران از سنین پایین در باور‌های متفاوتی در مورد خودافشایی و نزدیکی اجتماعی اجتماعی می‌شوند.

به‌ویژه، ما رفتار‌های پرورش‌دهنده و حمایتی را با زنانگی ارتباط می‌دهیم، بنابراین مردان یاد می‌گیرند که آسیب‌پذیر نباشند یا به دیگران تکیه نکنند، در حالی که زنان تمرین می‌کنند که در زمان ناراحتی یا نیاز به دیگران متوسل شوند.

مردان شریکان عاشقانه خود را به عنوان رازیاری اولیه خود بسیار بیشتر از زنان معرفی می‌کنند، شاید به این دلیل که واقعاً احساس امنیت نمی‌کنند که به تقریباً هر کس دیگری تکیه کنند.

با دانستن این موضوع، تعجب‌آور نیست که مردان مجرد کمتر از زنان مجرد احساس رضایت و کامل بودن دارند. مردان به واقعیت دردناک این نیاز واکنش نشان می‌دهند که به ارتباط انسانی واقعی و معناداری که نمی‌توانند به اندازه کافی دریافت کنند، نیاز دارند.

در برابر تنهایی Crushing، آنها بیشتر به شرکای عاشقانه خود وابسته می‌شوند، به نظر می‌رسد که تنها افرادی هستند که می‌توانند به آنها روی آورند.

به مردانی که با زنانی که ممکن است در حال خواندن این متن هستند می‌گویم: شریک عاشق شما نمی‌تواند همه‌چیز برای شما باشد. هرچه بیشتر به دوستان و خانواده برای حمایت تکیه کنید، احتمال اینکه شریک شما نگران شما باشد، تحت فشار قرار گیرد یا به خاطر اینکه از او بیش از حد خواسته‌اید شما را ترک کند، کمتر است.

هرچه بیشتر به دیگران تکیه کنید، تحمل ناامیدی‌ها و مشکلات در رابطه‌تان آسان‌تر خواهد بود.

اگر رابطه‌تان به تازگی به پایان رسیده، از فرصت استفاده کنید تا ارتباطات خود را با دیگران عمیق‌تر کنید. شبکه‌ای بسازید که به شما کمک کند تا در آینده راحت‌تر برآورده شوید.

اگر مجرد هستید، داشتن یک شبکه قوی از دوستان و خانواده می‌تواند شما را از وارد شدن به رابطه‌ای با کسی که با او سازگار نیستید به خاطر اینکه فقط می‌خواهید از مزایای یک رابطه دوباره بهره‌مند شوید، محافظت کند.

bato-adv
bato-adv