کارشناس فوتبال نظر تحلیلی خود را در خصوص تغییر زیاد سرمربیان دربیست و چهارمین دوره لیگ برتر را ارایه کرد.
یک هفته مانده به پایان نیم فصل اول لیگ برتر ۷ تیم سرمربیان خود را تغییر دادهاند و حتی برخی تیمها دو بار سرمربی شان را عوض کردهاند. در واقع حدود ۲۵ سرمربی در ۱۴ هفته لیگ برتر حضور داشتهاند. به نظر میرسد این تعداد تغییر برای مربیان فوتبال ما بیشتر از حد معمول و انتظار است! به همین دلیل با جلال چراغپور از کارشناسان فوتبال گپ و گفتی در این مورد زدیم که صحبتهای او را در زیر میخوانید:
در مرحله اول باید ببینیم که چه تفکری پشت سر این تغییرات است؟ چه کسانی تصمیم میگیرند که مربیان تیمها عوض شوند؟ چه افرادی درمان تیم را در تغییر سرمربی میبینند؟ این افراد چه تخصصی دارند و چه پستهایی دارند؟ فرض کنیم جواب این سوالات مهم را میدانیم! حالا باید بپرسیم سطح سواد مربیان داخلی مان مگر باهم تفاوت دارد؟! سطح دانش مربیان ما تفاوت دارد؟ سوال بزرگ همین سطح دانش مربیان داخلی مان است مگر همه آنها از یک منبع مربی نشدهاند؟ پس اکثر مربیان ما به جز برخی مثل جواد نکونام و مسعود شجاعی که بیشتر فوتبال شان را بیرون از کشور بودهاند تقریبا دانش یکسانی دارند! با این حال چرا مربیان ما در حال تغییر مداوم هستند؟ که یک مربی از انزلی به قزوین میآید، مربی دیگر از قزوین به انزلی میرود، آن یکی از قزوین به خرم آباد میرود و. این چرخش مربیان چه تغییری ایجاد میکند این دانش در گردش چه تغییراتی در تیمها ایجاد میکند؟ وقتی یک مربی را برکنار میکنیم یعنی مربی دیگری که سوادش بیشتر است را میآوریم ولی چرا آن مربی که سوادش کمتر هست هم تیم دیگر او را میخواهد؟!
گاهی به این نتیجه میرسیم که مربی خارجی بیاوریم تا مشکلات تیم مان را برطرف کنیم! فکر میکنیم مربی خارجی با خودش خمره رنگ رزی میآورد و خیلی زود و یک هفتهای تمام مشکلات فوتبال و تیم ما را حل میکند. مشکل اخلاق بازیکنان عوض میشود و آنها فداکار میشوند! پاس میدهند، شب بیدار نمیمانند و. مربی خارجی، اما با یک نگرش وهدف میآید و ولی وقتی وارد فوتبال کشورمان میشود آرام آرام متوجه میشود برخی ابزارها را ندارد و در نتیجه در نظراتش تعدیل ایجاد میکند و تجدید نظر میکند! این تجدید نظر آنقدر صورت میگیرد که شخصیت این مربی خارجی گاهی حتی از مربیان داخلی خودمان هم پایینتر میآید! مربی خارجی باید ببیند چه بازیکنانی در اختیار دارد. ابتدا میبیند که تیمهای ما پیر هستند میرود سراغ بازیکنان امید و جوان بعد میفهمد انها نیز میجنگند و میدوند، اما خام هستند! با اولین اشتباه در دفاع دروازه تیم باز میشود و در خط حمله ۱۰ موقعیت گلزنی ایجاد میشود، اما فقط یکی گل میشود! شعار فیفا این است بازیکنان در دسترس! یعنی مربی ایده پردازی میکند، اما ایدهها باید براساس بازیکنان در دسترس باشند. این حرف یعنی اگر گواردیولا هم باشی و ستارگان تیمت مصدوم شوند ۱۱ بازی بازنده میشوی!
مدیران باشگاهها نیاز به سیبل دارند تا در کار و سمت خود باقی بمانند! وقتی مربی نتیجه نمیگیرد فشار روی مدیرعامل میآید و هیات مدیره به مدیرعامل فشار میآورد و در نتیجه مدیر باشگاه سیبل را عوض میکند و یک مربی را کنار میگذارد و یک مربی جدید میآورد و درواقع سیبل نویی میآورد و در فوتبال هم از این بازی به آن بازی فرج است! اتفاقات فوتبال و ... وجود دارد و در نتیجه مدیرعامل سرمربی جدید یا سیبل جدید میآورد. در فوتبال ما پول و امکانات از داخل فوتبال نمیآید بلکه از بیرون میآید در فوتبال خرج میشود و در نتیجه وقتی تیمی نتیجه نمیگیرد کار و کاسبی باشگاه ومدیرعامل و ... برچیده میشود! به همین دلیل نیاز به سیبل تازه دارند ولی در اکثر کشورها فوتبال پولش از داخل فوتبال میآید و در واقع از خود فوتبال درآمدزایی میشود.