هرچند حمایت صاحبان سرمایه از نامزدهای انتخاباتی در آمریکا مسبوق به سابقه است و با نام یا بینام از کاندیدایی به دلایل سیاسی یا اقتصادی حمایت میکنند، اما کاری که ماسک انجام داد با دیگران متفاوت بود، چراکه مدیر شرکت خودروسازی «تسلا» و مدیرعامل شرکت فناوریهای اکتشاف فضایی «اسپیسایکس» نقش مشاور غیررسمی ترامپ را هم در حوزه سیاستگذاری ایفا میکند و اصلیترین کمککننده مالی به اوهم بود، اگرچه خود ترامپ هم یک مولتیمیلیاردر است و بیحمایت مالی ماسک هم از پس تأمین مخارج برمیآمد.
مهرداد خدیر در هممیهن نوشت: انگار نه انگار که همین دو سال قبل بود که ترامپ را برای انتخاب مجدد «زیادی پیر» خواند و خود متقابلاً «دغلباز» توصیف شد.
کمتر از دو سال بعد، اما ایلان ماسک - ثروتمندترین فرد جهان- تمامقد پشت سر دونالد ترامپ ایستاد؛ هم او که دیروز شادکامانه در استقبال از پیروزی ترامپ تصویر موشکی را منتشر کرد که به سوی آینده شلیک میشود. تفاوت ماسک با دیگران در همین کلمه است: آینده.
هرچند حمایت صاحبان سرمایه از نامزدهای انتخاباتی در آمریکا مسبوق به سابقه است و با نام یا بینام از کاندیدایی به دلایل سیاسی یا اقتصادی حمایت میکنند، اما کاری که ماسک انجام داد با دیگران متفاوت بود، چراکه مدیر شرکت خودروسازی «تسلا» و مدیرعامل شرکت فناوریهای اکتشاف فضایی «اسپیسایکس» نقش مشاور غیررسمی ترامپ را هم در حوزه سیاستگذاری ایفا میکند و اصلیترین کمککننده مالی به اوهم بود، اگرچه خود ترامپ هم یک مولتیمیلیاردر است و بی حمایت مالی ماسک هم از پس تأمین مخارج برمیآمد.
با این وصف روشن میشود ورود ماسک از دو منظر دیگر حائز اهمیت بوده است و نقش داشته: یکی اشتهاری که او را یکتنه از سلبریتیهای حامی کامالا هریس در هالیوود و عرضه موسیقی و فرهنگ بالاتر نشاند و کفه سلبریتی حامی ترامپ را به تنهایی سنگین کرد. این البته برای جذب نخبگان و خواص بود، اما ماسک برای عوام هم جذاب بود خاصه اینکه همه درگیر آیندهاند و ماسک نه از گذشته که از آینده گفت و از ترامپ قول گرفت، ساختار اداری را کوچک کند و کارآمدی آن را به او بسپارد. پس خیلیها به خاطر ماسک به ترامپ رأی دادند یا درواقع به ترامپ رأی دادند به نیت ترامپ. چراکه اصل در دنیای سرمایهداری کسب وکار است و ماسک هم نماد سرمایهگذاریهای مدرن و آینده تجارت و اقتصاد در جهان.
او دست به رفتارهایی هم زد که توجهها را به جانب خود معطوف کرد و بیش از همه وقتی در پنسیلوانیا در یک گردهمآیی با کلاهی نقابدار با شعار انتخاباتی ترامپ روی آن (دوباره مجد و عظمت را به آمریکا بازمیگردانیم)، با هیجانی زایدالوصف کودکانه بالا و پایین میپرید.
آنقدر از خود بیخود و مصمم بود که قول داد هر روز به یکی از امضاءکنندگان طومار حمایت، جایزه یکمیلیون دلاری میدهد و این یعنی هم نخبگان و خواص را مدنظر داشت و هم عوام را.
ماسک برای آنکه نشان دهد به دنیای آینده نظر دارد، ابایی از انتشار ویدئویی برای تخریب کامالا هریس نداشت درحالیکه اعلام کرده بود واقعیت ندارد و با هوش مصنوعی ساخته شده است.
با ادبیات علی شریعتی و براساس مثلت زر و زور و تزویر ضلع سوم را ماسک کامل کرد، با در اختیار داشتن یکی از تأثیرگذارترین شبکههای اجتماعی و ضلع دوم و در بخش نظامی هم به عنوان پیمانکار دولتی حوزه دفاعی و نظامی.
ماسک گفته بود اگر ترامپ پیروز نشود، این «آخرین انتخابات» خواهد بود و حالا که ترامپ پیروز شده اتفاقاً خیلیها بازگشت او را نشانه پایان دموکراسی میدانند.
با این همه هیچکس نمیتواند انکار کند که حمایت ایلان ماسک از دونالد ترامپ هم از پشتیبانیهای مرسوم سرمایهداران متمایز بود، هم از جانبداری سلبریتیها. چه، او نه در ماههای آخر که اندکی بعد از همان مشاجره پشت ترامپ ایستاد و آنجا هم متفاوت؛ وقتی که توئیتر را خرید.
حساب کاربری دونالد ترامپ را توئیتر بسته بود و ماسک مثل کسانی که با جمله «همهاش چند؟»، توان مالی خود را به رخ کسی یا نهادی میکشند، کل توئیتر را به قیمت ۴۴ میلیارد دلار خرید و نام آن را هم به «ایکس» تغییر داد تا یادآور یکی از شرکتهایش باشد. حساب کاربری ترامپ را هم بازگرداند و شمار دنبالکنندگان ترامپ در شبکه ایکس به ۲۰۰ میلیون رسید.
با روحیاتی که از هردو سراغ داریم بعید نیست فردا روز اختلافی بین این دو درگیرد، اما ماسک، جان بولتون نیست که ترامپ دُم او را بگیرد و از کاخ سفید بیرون بیندازد. باید دید ماسک، ماسکی است بر چهره ترامپ یا ترامپ، ماسکی است بر رخ دیگری؟ جای دکتر شریعتی به هر حال خالی است تا مثلث خود را تماشا کند.
مثلثی که نصف آمریکا به آن دل بستهاند و نیمی دیگر بیزارند و ما با حیرت به آن مینگریم!