عباس آخوندی، وزیر دولت روحانی، با انتشار یادداشتی در کانال تلگرامی خود، به نامه عباس عبدی به سید محمد خاتمی واکنش نشان داد و نوشت:
جناب مهندس عبدی در یادداشتی که تحت عنوان سخنی با جناب خاتمی انتشار دادند بر این باورند که انتخابات عامل تغییر نیست. گشایش نسبی در انتخابات ۱۴۰۳ نتیجه تغییر است؛ و ایران وارد وضعیت تازهای شدهاست. با مبنا قراردادن فرضیه آقای مهندس عبدی، پرسش این است که اگر پذیرفته شود که تحولی در رویکرد به نظام حکمروایی در درون قدرت رخ دادهاست، باید فهم درستی از این تحول داشت. پرسش این است که جنس این تحول، دلائل وقوع آن، ابعاد و ژرفای تحول و امکان پایایی آن و بازگشتناپذیری به وضع پیشین چیست؟
آیا مجموعهی رفتار دولت و تندروها در انتخابات مجلس و ایجاد اختلاف درون مجموعه، موجب نگرانی نظام شدهاست؟ آیا بحرانها و شرایط پس از اعتراضات ۱۴۰۱ در تغییر رویکرد حکومت به نظام حکمروایی موثر بودهاست؟ آیا حکومت احساس کرده است که خشونت حاصل از سیاست یکدستسازی موجب سوقدادن بخش عمدهای از جامعه، از جمله اصلاحطلبان به سمت براندازی شدهاست و باید متوقف گردد؟
پرسش بعدی این است که آیا آقای عبدی هیچ نشانهای جز تایید صلاحیت آقای پزشکیان و مراقبت از عدم حذف مهندسیشده ایشان بر اثبات مدعای خود میتوانند ارائه کنند؟ آیا این نشانه برای اعلام یک تغییر استراتژیک کافی است؟ چه تضمینی برای عدمبازگشت به وضعیتی سختتر از گذشته وجود دارد؟
واقعیت این است که تقریبا در حوزه امنیتی هیچ تغییری رخ نداده و در حوزهی اجتماعی و فرهنگی بسیار سطحی با حفظ اهرمهای کنترل تغییراتی جزیی را شاهدیم. در حوزهی سیاست خارجی هم تغییرات بسیار سطحی و در حد تغییر ادبیات است؛ و هیچ نشانهای بر تغییر سیاست وجود ندارد.
اگر بپذیریم تغییراتی در وضع فعلی رخ دادهاست، هدف این تغییر چیست؟
یک هدف میتواند کسب فرصت، تسلط بر اوضاع برای سرکوب سختتر باشد.
هدف دیگر میتواند حرکت به میانه برای توافق برای یک شرایط پایدار برای تحول آتی در قدرت باشد.
هدف نخست ناپایدار و دومی پایدار خواهد بود.
هدف طراحان و تصمیمگیران این تحول کدام یک است؟