یکی از چالشهای حاکم در ارتباط با فلسطین شکاف میان گروههای فلسطینی بالاخص فتح و حماس است؛ این شکافها به غرب فرصت داده تا پروژه عادیسازی روابط اعراب و اسرائیل را کلید بزند، اما حالا با گذشت ده ماه از جنگ غزه و انتخاب چهرهای چون یحیی سنوار، گمانه زنیها در باب تلاشهای دیپلماتیک جهت هم صدایی فلسطینیها افزایش یافته و بسیاری با اشاره به نشست اخیر پکن میگویند، چین در این مسیر با موانعی روبرو است.
به گزارش اقتصادنیوز، ۶ اوت، یحیی سنوار، به اتفاق آرا به عنوان رهبر سیاسی جدید حماس و جانشین اسماعیل هنیه انتخاب شد.
سنوار از سال ۲۰۱۷ رهبر ارشد حماس در غزه بود و مدتها به دلیل تلاشهایش برای پیشبرد مذاکرات آشتی داخلی در فلسطین شناخته شده بود. بر خلاف دیگر مقامات حماس که موضع سختتری اتخاذ کردند، لحن سنوار بسیار آشتی جویانهتر بود. سنوار حتی از رهبری فتح خواست که به غزه بازگردد و امور غیرنظامی این منطقه را مدیریت کند، هرچند پیشنهاد او رد شد.
سنوار همچنین روابط حماس را با چندین بازیگر عرب مانند مصر بهبود بخشید و دو سال پیش زمینه را برای نزدیکی این گروه با سوریه هموار کرد. حال به واسطه تلاشهای ناموفق برای مصالحه، ناظران اکنون به نقش سنوار برای ایجاد وحدت میان گروههای مختلف فلسطینی نگاه میکنند.
سنوار قرار است تا سال ۲۰۲۵ عهده دار سمت تازهاش باشد. از همین رو انتظار میرود او در این بازه زمانی برای یافتن زمینههای مشترک با رهبران تشکیلات خودگردان فلسطینخیز بردارد.
با این حال آنگونه که میدل ایست آی نوشته، با توجه به تفاوتهای غیرقابل حل در استراتژی و رویکرد سیاسی سازمانهای فلسطینی – فارغ از نقشی که تشکیلات خودگردان تحت حمایت فتح در فروپاشی اقتصادی و سیاسی غزه ایفا کرده - چنین تلاشهایی به احتمال زیاد با شکست مواجه خواهند شد.
۲۳ ژوئیه، درست هشت روز قبل از ترور هنیه، ۱۴ جناح فلسطینی به دعوت دولت چین در پکن گرد هم آمدند تا اعلامیه وحدت را امضا کنند و در عین حال خواستار تشکیل «دولت وحدت ملی» جدید در رام الله شدند.
این نشست بیست و سومین تلاش برای آشتی بین دو جناح اصلی فلسطینی، فتح و حماس، از سال ۲۰۰۷ بود. جلسات قبلی در دوحه، قاهره، صنعا، بیروت، الجزایر و العلمین و همچنین در سطح بین المللی در استانبول و مسکو. برگزار شده بود و اعلامیههایی در سراسر منطقه از جمله در مکه امضا شد.
با این حال تحت رهبری عباس هیچ یک از توافقهای امضا شده بین فتح و حماس اجرا نشد و همه مذاکرات وحدت بینتیجه ماند.
بیانیه پکن از نظر ماهیت و محتوا بسیار شبیه به بیانیه قاهره در سال ۲۰۱۱ و توافقنامه آشتی الجزایر در سال ۲۰۲۲ بود. احزاب برای تشکیل دولت وحدت، برگزاری انتخابات و پایان دادن به آزار و اذیت و بازداشت فعالان سیاسی به توافق رسیده بودند. در سال ۲۰۱۷، سنوار به فرایند مذاکرات آشتی در قاهره بین حماس و فتح کمک و شخصاً از محمود عباس، رئیس تشکیلات خودگردان برای رهبری جلسات در غزه دعوت کرد.
در آن زمان، حماس امتیازات قابل توجهی از جمله واگذاری تمام مناصب ارشد دولتی به تشکیلات خودگردان تحت کنترل فتح و اجازه استقرار ۳ هزار افسر امنیتی تشکیلات خودگردان در غزه را داد. دو طرف در اکتبر همان سال توافقی را امضا کردند.
با این حال، علیرغم درخواستهای فراوان رهبران حماس، عباس نتوانست این توافق را اجرا کند. دو ماه بعد، در ماه دسامبر، دونالد ترامپ، رئیس جمهور وقت آمریکا، بیت المقدس را به عنوان پایتخت رژیم اسرائیل اعلام کرد و فرایند صلح را در هم شکست.
میدل ایستای در بخش دیگری یادداشت خود آورده، بیانیه پکن در میانه جنگ غزه منتشر شد، در آن بازه زمانی این گمانه زنی مطرح بود که ایا توافق پکن برخلاف توافقهای پیشین میتواند به شکاف حاکم بر گروههای رقیب پایان دهد یا نه.
برای دهه ها، فلسطینیها در باب اهدافی چون آزادی فلسطین و احیای حقوق فلسطینی ها، به ویژه حق بازگشت آوارگان، که پس از نکبت ۱۹۴۸ در قطعنامه ۱۹۴ سازمان ملل متحد به رسمیت شناخته شده بود، متحد بودند. در واقع هدف اصلی از تأسیس سازمان آزادیبخش فلسطین در سال ۱۹۶۴ تحقق این اهداف بود. با این حال، از سال ۱۹۷۴، ساف به رهبری فتح، روندی سیاسی را با محوریت تأسیس کشور فلسطین انتخاب کرد.
این روند با امضای توافقنامه اسلو در سال ۱۹۹۳ به اوج رسید، زمانی که یاسر عرفات، رهبر وقت فتح حضور اسرائیل در ۷۸ درصد ازسرزمینهای فلسطین را به رسمیت شناخت و در مقابل به حاکمیت فلسطین بر ۲۲ درصد سرزمینهای اشغالی چون غزه، کرانه باختری و شرق بیت المقدس تن داد.
حال برای بیش از ۳۰ سال، عباس، جانشین عرفات از سال ۲۰۰۵ به عنوان رئیس سازمان آزادیبخش فلسطین، تشکیلات خودگردان و فتح، نتوانسته به یک راه حل سیاسی مناسب دست یابد، در حالی که اسرائیل کنترل خود را بر کرانه باختری تثبیت کرده است. شهرک نشینان اسرائیلی از سال ۱۹۹۳ به بیش از ۷ برابر یا حدود ۸۰۰ هزار نفر رسیده اند. این در حالی است که در سالهای اخیر، اسرائیل سیاست تهاجمی را در بیتالمقدس، بهویژه در مسجد الاقصی یا حرم الشریف در پیش گرفته است.
جدای از اختلافات ایدئولوژیک و سیاسی بین جناحهای فلسطینی، یکی دیگر از دلایل مهم شکست آنها در آشتی، مداخله حامیان فتح بوده که میخواهند منافع خود را تامین کنند. در هر توافق وحدتی، اسرائیل، ایالات متحده و متحدان عرب قادر به کنترل تشکیلات خودگردان نیستند تا به مقامات این نهاد برای تأمین معاش اقتصادی و مشروعیت سیاسیشان کمک کنند.
در چنین شرایطی حماس و جهاد اسلامی روند معیوب اسلو را که به کلی در ایجاد کشور فلسطینی در اراضی اشغالی ۱۹۶۷ شکست خورد، رد کرده اند. این در حالی است که محمود عباس بر ادامه مسیر پافشاری دارد.
در جلسات قبلی، عباس اصرار داشت که همه جناحها، بهویژه حماس و جهاد اسلامی، سه شرط را بپذیرند: ۱) به رسمیت شناختن همه توافقهایی که تشکیلات خودگردان با اسرائیل امضا کرده، از جمله هماهنگی امنیتی که در خدمت حفاظت از اشغال است. ۲) اسرائیل را به رسمیت بشناسد و راهبرد صرفا مذاکره برای راه حل موسوم به دو کشور را علیرغم شکستها و برنامههای غیرقابل اجرا تایید کند. و ۳) با دست کشیدن از تجهیزات نظامی خود یا حداقل قرار دادن آن در کنترل عباس، هرگونه مفهوم مقاومت مسلحانه را کنار بگذارند. این شرایط که بیش از ۳۰ سال است هیچ نتیجهای نداشته، مانع بزرگی برای دستیابی به مصالحه واقعی یا توافق بین طرفین بوده است.
حماس و هم جهاد اسلامی استدلال کردهاند که موافقت با چنین شرایطی به منزله دست کشیدن از اصل وجود و اهدافشان است. در چنین بنبستی، عباس به نظم منطقهای و بینالمللی تکیه کرد تا مشروعیتی را که در میان مردم خود نداشت، برایش محقق شود.
اعتبار او به عنوان رئیس تشکیلات خودگردان در سال ۲۰۱۰ از میان رفت و از آن زمان او از برگزاری هر گونه انتخاباتی که برایش باخت سیاسی به دنبال داشت، خودداری کرد. از سال ۲۰۱۱، تمام توافقات مورد مذاکره جناحهای فلسطینی، به ویژه فتح و حماس، خواستار برگزاری انتخابات جدید بود که اندکی بعد توسط عباس لغو شد.
از آنجایی که تلاشها برای آشتی در گذشته با شکست مواجه شده، دلیل بسیار کمی وجود دارد که انتظار داشته باشیم مذاکرات جدید میان رهبران فلسطینی در شرایطی کنونی بعد از هفتم اکتبر نتیجه بخش باشد. مذاکرات اخیر پکن در سایه جنگ غزه انجام شد.
به نوشته میدل ایست آی، عباس در تلاش برای بازگرداندن مشروعیت خود، نمایندگان خود را به پکن فرستاد تا بدین گونه بتواند اندکی مشروعیت به دست آورد. از همین رو به نظر میرسد که او به جای پذیرش شکست یا دنبال کردن استراتژی جایگزین، به دنبال بقا است.
تشکیلات خودگردان و عباس در واکنش به حملات اسرائیل منفعل بودند و نتوانستند برای توقف کشتار گامی جدی بردارند. تشکیلات خودگردان حتی در این ده ماه جنگ هماهنگیهای امنیتیاش را با اسرائیل متوقف نکرد.
مدتها پیش از عملیات طوفان الاقصی در ۷ اکتبر، دولت ترامپ و پس از آن دولت بایدن برای پیشبرد توافق عادیسازی بین عربستان سعودی و اسرائیل که فلسطینیها را به حاشیه رانده و مشکلات آنها را نادیده میگرفت، خیزی جدی برداشتند. با ظهور اخیر جهان چندقطبی به رهبری ایالات متحده و چین، چین تلاش کرده است تا به زیان ایالات متحده، خود را به عنوان یک بازیگر بین المللی قابل اعتماد و قدرت بزرگ مسئول جلوه دهد.
در شرایط کنونی و در حالی که نظم جهانی وارد عصری تازه میشود، چین تلاش دارد تا نقشی متفاوت در خاورمیانه ایفا کند. پکن که سال ۲۰۲۳ مقدمات عادیسازی روابط ایران و عربستان را فراهم کرد، اخیرا رهبری مذاکرات میان گروههای فلسطینی را عهده دار شده، با این همه گروهی با اشاره به شکافها بر این باورند که چین به واسطه مواضع متناقش محمود عباس شاید در این عملیات شکست بخورد.
علاوه بر این انتخاب یحیی سنوار به عنوان رهبر ارشد حماس نیز معادلات در این زمینه را پیچیدهتر کرده و احتمال اشتی میان فتح و حماس را کم رنگ نشان میدهد.