عضو شورای مرکزی حزب موتلفه اسلامی میگوید: در حالی که شکست قالیباف از قبل معلوم بود و نتیجه انتخابات قبلی مجلس آن را به وضوح اثبات کرده بود و او باید از آن عبرت میگرفت و برای ثبت نام در انتخابات ریاست جمهوری وسوسه نمیشد.
به گزارش خبرآنلاین، مصطفی میرسلیم از جمله افرادی است که میگوید بیش از نیمی از آرای قالیباف به سبد رأی پزشکیان ریخته شد، آرای لجبازانه.
میرسلیم بر این باور است که قالیباف از جلیلی دلچرکین است چرا که اگر جلیلی انصراف میداد، آرای او به نفع قالیباف ریخته میشد.
در ادامه گفتگوی مصطفی میرسلیم، نماینده مجلس یازدهم و عضو شورای مرکزی حزب موتلفه اسلامی را میخوانید:
آقای میرسلیم ۱۶ میلیون رأی برای پزشکیان تا چه اندازه قابل پیشبینی بود؟ ترکیب آرای او به چه صورت بود؟ آیا آرای خاموش وارد میدان شدند؟
رأی آوری پزشکیان قابل پیشبینی بود، مرکز پژوهشهای مجلس پیش بینی دقیقی کرد بود که با کمتر از ۳ در هزار اختلاف محقق شد. آراء او در دور اول اغلب به اصلاحطلبان برمیگردد. در دور دوم ۶۰٪ از آرای قالیباف را به خود اختصاص داد زیرا بسیاری از طرفداران قالیباف به اشتباه جلیلی را مقصر شکست قالیباف میدانستند در حالی که شکست قالیباف از قبل معلوم بود و نتیجه انتخابات قبلی مجلس آن را به وضوح اثبات کرده بود و او باید از آن عبرت میگرفت و برای ثبت نام در انتخابات ریاست جمهوری وسوسه نمیشد.
فقط درحدود ۴۰٪ از هواداران او، حرف او را گوش کردند و رأی خود را به جلیلی دادند. این ترکیب عددی نسبی آراء، بعد از آن که مقام معظم رهبری ازعدم حضور کافی مردم در پای صندوقها، ابراز ناخشنودی کردند، تغییر نکرد ولی در کل آراء خاموش در حدود ۲۰ درصد حضور مردم را افژایش داد، البته با حفظ نسبتهای دو نامزد که این نتیجه از لحاظ جامعهشناسی انتخابات هم مورد تأیید است. اضافه میکنم که در مناظرات دور اول، بد اخلاقی و بیادبی یکی از نامزدها که محبوبیت لازم را در شهر تهران هم ندارد، به نفع پزشکیان تمام شد.
به نظر شما چند درصد از آرای قالیباف به نفع پزشکیان ریخته شد؟
به نظر میرسد شصت در صد آراء قالیباف، به نوعی لجبازانه، به سمت پزشکیان رفت. توجه داشته باشید که نامزدها در مناظرات تا حدود زیادی مراعات معیارهای اخلاقی را کردند ولی نباید توقع داشته باشیم که رفتار و گفتارشان کاملا معصومانه باشد؛ هر کدام به نوعی مرتکب خطا شدند، بعضی بیشتر و بعضی کمتر. در جمهوری اسلامی این توقع وجود دارد که نامزدها برای کسب رأی، اخلاق را فدا نکنند.
قالیباف بعد از پایان دور اول انتخابات در بیانیهای حمایت خود را از جلیلی اعلام کرد اما شاهد این امر بودیم که بسیاری از حامیان او و حتی ستادهایش در استانها در دور دوم به نفع پزشکیان فعالیت کردند، این رفتار حامیان قالیباف که بخشی از بدنه اصولگرایی هستند، چه پیامی دارد؟ آیا تصمیم شخصی رؤسای ستادش بوده و یا امری سازمان یافته بوده است؟
پیام آن روشن است: بیتوجهی به اصول. ما میگوییم اصولگرا هستیم ولی در شعار و در عمل اصول را زیر پا میگذاریم زیرا فعالیت حزبی به مفهوم واقعی کلمه در جامعه ما رایج نشده و در بسیاری از موارد انگیزههای شخصی بر تصمیم درست حامیان غلبه میکند. بعید است این رفتار کاملا سازماندهی شده بوده باشد.
قالیباف در دور دوم در مورد حمایت از جلیلی فقط بیانیه داد اما دیداری با او نکرد، آرای قالیباف به جلیلی کمک کرد؟
به نظر میرسد قالیباف و طرفدارانش مقصر ریزش آراء خود را جبهه پایداری و آقای جلیلی تلقی میکردند و از آنها دلچرکین بودند و نظر سنجیها نشان میداد که در صورت انصراف قالیباف تعداد کمی از آرای او به نفع جلیلی ریخته میشود ولی در صورت انصراف جلیلی تعداد بیشتری از آرای او به سمت قالیباف برود یعنی به نظر میرسد پایبندی طرفداران جلیلی به اصول بیشتر از هواداران قالیباف باشد و انگیزههای این دو گروه مشابه هم نبوده و نیست.
از نظر شما ۱۳ میلیون رأی که جلیلی آورده، در نتیجه فعالیتهای خود او است و حتی در حال حاضر هم میتواند آنها را مدیریت کند و بخش بزرگی از آرای جلیلی به دلیل رقابت با اصلاحات به سبد جلیلی ریخته شد؟
اغلب آراء جلیلی متکی به فعالیتهای خود او و از روی شناخت و اعتقاد است؛ بنابراین طرفداران جلیلی کمتر به خاطر جذابیتهای مادی و فرصتطلبی به او نزدیک شدهاند و حتی قابل مدیریت هستند و پزشکیان باید از این ویژگی مثبت داهیانه استفاده کند و چنان افراد متعهد به پیشرفت کشور و کارشناسان منسجم برخاسته از آنها را به نفع عموم مردم و به دور از تنگ نظریهای گروهکی به کار گیرد تا بهتر بتواند موفقیتش را در خدمت به مردم تضمین کند، به ویژه که خود او شخصا فاقد هرگونه تشکیلات سیاسی و حزبی است و بارها تاکید کرده که مشتاق استفاده از کارشناسان است.