تصمیمات خلق الساعهای که هر از گاهی از سوی نهادها و مسوولان مختلف بازار سرمایه را مورد هدف قرار میدهند از جمله ریسکهای داخلی موجود در اطراف بورس تهران است که هر یک به نوبه خود و از جنبهای خاص مانع از رشد بیشتر قیمتها در بازار سهام میشوند.
این روزها رکود و رخوت در صحنه معاملات بورس تهران به عادت و سنت همیشگی تبدیل شده است و تابلوی معاملات و نقشه بازار، سهامداران را هرروز میهمان رنگ سرخ میکند و نشانی از تمایلات به سمت ارتفاعات بالاتر در بازار مشاهده نمیشود.
به گزارش دنیای اقتصاد، تداوم روند نزولی در تالار شیشهای سبب شده است جریان پول در بازار نیز با حالتی مأیوس و ناامید نظاره گر دادوستدهای روزهای اخیر بورس تهران باشد. سرمایهگذاران حقیقی همچنان به خارج کردن پول از بازار ادامه میدهند و ارزش معاملات خرد بازار سهام نیز رکودی بودن اوضاع بورس را مخابره میکند.
در جریان معاملات روز گذشته، شاخص کل برای سومین روز متوالی در مدار نزولی قرار گرفت و در سطح ۲ میلیون و ۲۶۸ هزار واحدی، کار خود را به اتمام رساند. شاخص کل که بعد از زدودهشدن سایه ریسک سیستماتیک، تا سطح ۲ میلیون و ۳۱۶ هزار واحدی نیز پیشروی کرده بود، در روز گذشته نیز ۰.۵۴ از ارتفاع خود را از دست داد تا از سقف تاریخی خود در کانال ۲ میلیون و ۵۰۰هزار واحدی، دورتر شود.
نماگر هموزن نیز که نشانی از اثرگذاری یکسان کلیه نمادهای معاملاتی است و چهره بازار را به نحو مطلوبتری نشان میدهد، با افت ۰.۸ درصدی همراه شد. این شاخص نیز برای سومین روز متوالی در مسیر نزولی قرار گرفت. در فرابورس نیز شاخص کل این بازار با افت ۰.۷۵ درصدی همراه شد. در جریان دادوستدهای روز سهشنبه بورس تهران، ۲۴۸ میلیارد تومان پول حقیقی از گردونه معاملات سهام خارج شد. ارزش معاملات خرد بازار نیز که شامل سهام و حق تقدم میشود، در روز گذشته رقم ۳ هزار و ۱۱۱ میلیارد تومان را ثبت کرد.
بازارهای داخلی کشور (بازار سهام، سکه و طلا، خودرو و مسکن) در بازه زمانی بلندمدت همواره با توجه به وضعیت تورم عمومی کشور و قیمت دلار، خود را با تغییرات این متغیرها همراه کرده اند. همسو با افزایش قیمت دلار و ثبت تورمهای بالا در اقتصاد کشور، بازارها نیز شاهد تاخت وتاز قیمتی و رشدهای افسارگسیخته بودهاند.
حتی گاهی برخی از بازارها موفق به سبقتگرفتن از تورم و دلار میشوند که این موضوع علاوه بر حفظ قدرت خرید سرمایه گذاران آن بازارها، بازدهی مثبت حقیقی را برای فعالان آنها به ارمغان میآورد. حال در این میان، گاهی بنا به دلایل مختلفی مانند تصمیمات تاثیرگذار سیاستگذار، محدودیتهای ایجادشده از سوی نهاد قانونگذار و چشم انداز منفی که نسبت به آینده بازار موردنظر وجود دارد شاهد جاماندگی قیمتی در بازارها بوده ایم، اما نکته حائز اهمیت این است که اگرچه در کوتاه مدت، بازارها در اثر عوامل منفی مختلف تاثیرگذار، قادر به حرکت موازی و همسان با سایر بازارها و تورم نیستند، اما در بلندمدت بازارها خود را از قید و بند این جاماندگی و عقب نشینی قیمتی رها میکنند و نماگرها و قیمتهای بازارها خود را با تغییرات تورم و دلار همگام میکنند.
براساس آمار موجود، بازار سهام همچنان نسبت به رشد قیمت اسکناس آمریکایی واکنش درخوری نشان نداده است و میتوان گفت که این بازار دیر یا زود در راستای جبران جاماندگی خود نسبت به دلار حرکت خواهد کرد. نکته قابل ذکر این است که در شرایط کنونی، تمایلات فروش در بازار بیش از میل به خرید است که این موضوع موجب عقب نشینی نماگرهای تالار شیشهای و قیمتها در روز گذشته شد. فعالان بازار سهام فعلا امیدی به افزایش قیمتها در این بازار ندارند و نقدکردن سهام را به کاهش ارزش سبد سهام خود ترجیح میدهند.
تصمیمات خلق الساعهای که هر از گاهی از سوی نهادها و مسوولان مختلف بازار سرمایه را مورد هدف قرار میدهند از جمله ریسکهای داخلی موجود در اطراف بورس تهران است که هر یک به نوبه خود و از جنبهای خاص مانع از رشد بیشتر قیمتها در بازار سهام میشوند. اختلاف بیش از ۵۰ درصد میان دلار نیمایی و دلار بازار آزاد و نرخ بهره بالا نیز از جمله عوامل مهم دیگری است که بازار را تحتالشعاع قرار میدهد.
به نظر میرسد تا زمانی که بخش اعظم این موانع و مشکلات حلو فصل نشوند، روند صعودی قدرتمندی در بازار شکل نخواهد گرفت که جاماندگی قیمتها را جبران کند. همچنین نبود اعتماد در بازار نیز از دیگر عواملی است که مانع از ورود جریان پول به بازار میشود.
همانطور که در گزارش روز گذشته «دنیای اقتصاد» نیز اشاره شد: متاسفانه در سالهای اخیر اعتماد، به حلقه مفقوده بورس تهران تبدیل شده است و همین موضوع باعثشده تا بازار سهام بعد از گذشت بیش از ۳سال که از ریزش قیمتها در تالار شیشهای میگذرد، همچنان به روند آتی این بازار و مکانیزمهای آن اعتماد کمی داشته باشد؛ بهگونهای که هر روند صعودی که در بازار سهام شروع میشود، سهامداران در انتظار فرارسیدن فرجام زودهنگام آن و سقوط آزاد قیمتها هستند و در مقطع کنونی کمتر کسی پیدا میشود که افق سرمایهگذاری خود را بلندمدت قرار دهد. بی اعتمادی بهگونهای باعث تزریق بدبینی مفرط به جریان معاملات سهام میشود و در اذهان سهامداران رخنه و رسوخ میکند که کمتر کسی در تالار شیشهای پیدا میشود در شرایط کنونی افق سرمایهگذاری خود را در این بازار بهصورت بلندمدت قرار دهد.