فرارو-سپاه پاسداران سهشنبه شب (۲۷ دی ماه) به مواضع جیشالعدل در داخل خاک پاکستان حمله کرد. این حمله در شرایطی انجام شده که یک روز قبل، دوشنبه (۲۶ دی ماه) حملات سپاه به عراق و سوریه انجام شده بود. بامداد پنجشنبه(۲۸ دی) ۳ پهپاد ارتش پاکستان به روستای مرزی ایران حمله کردند و انفجارهایی در نقاط مرزی ایران و پاکستان و در داخل خاک ایران رخ داد. دولت پاکستان با انتشار بیانیهای مسئولیت آنها را به عهده گرفت. بلافاصله، ایران این حمله را محکوم کرد و خواستار توضیح فوری پاکستان شد.
به گزارش فرارو، سخنگوی وزارت امور خارجه پاکستان بر تلاشهای این کشور برای همکاری با ایران تاکید کرد و گفت: «ایران کشور برادر ما است و پاکستان به حاکمیت و تمامیت ارضی همسایه خود احترام میگذارد. ما هیچ تمایلی به تشدید تنشها نداریم و با توجه به روابط برادرانه میان دو کشور انتظار میرود هیچ اقدامی برای تحت تاثیر قرار گرفتن صلح و امنیت در منطقه انجام نخواهد شد.»
سعید ایروانی، نماینده ایران در سازمان ملل نیز در رابطه با حملات ایران به مواضعی در سوریه و عراق، نامهای را به شورای امنیت تقدیم کرد. در بخشی از متن این نامه نوشته شده است: «ایران حقوق ذاتی خود را که توسط قوانین بینالمللی به رسمیت شناخته شده است، برای حفاظت از حاکمیت، امنیت ملی و شهروندان خود در برابر هرگونه تهدید یا حمله، تکرار میکند. عملیات ضد تروریستی جمهوری اسلامی ایران ضروری و متناسب با هدف قرار دادن دقیق پایگاههای گروههای تروریستی و رعایت کامل تعهدات بین المللی ایران به ویژه حقوق بشردوستانه بین المللی انجام گرفته است.»
احمد وحیدی، وزیر دفاع ایران نیز در این باره گفت: «ما به حق حاکمیت کشورها، منافع کشورها، حقوق و قوانین آنها و تمامیت ارضی همه کشورها احترام میگذاریم، بهویژه همسایگانمان. اما به هیچ وجه نمیپذیریم کسی در مرزهای ما شیطنت کند و حتماً برخورد میکند. ما انواع موشکهایی در بردهای مختلف زیر ۲ هزار کیلومتر داریم که یکی از آنها خیبرشکن است. هرزمان لازم باشد از آنها استفاده میکنیم. این موشکها بردها، تواناییها و سر جنگیهای مختلف دارند. ما یک قدرت موشکی در دنیا هستیم.»
بر اساس بیانیههای ۴ گانه سپاه پاسداران، حملات به مواضع تروریستی در عراق و سوریه، برای هدف قرار دادن سران گروههای تروریستی انجام شده است. با این وجود طرف عراقی درباره این حملات ابراز نگرانی کرده است. فواد حسین، وزیر خارجه عراق درباره این حملات گفت: «مردم ما بهای تنش بین ایران و آمریکا را پرداخت میکنند. حمله تهران به اربیل نقض قوانین بینالمللی است و عراق به شورای امنیت شکایت میکند.»
در کنار این تحولات، آتش جنگ در غزه همچنان شعله ور است و تنشها بین ایالات متحده و یمن نیز کاهش پیدا نکرده است. حسین امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه ایران، در گفتگو با سی ان بی سی گفت: «آمریکا و جو بایدن نباید سرنوشت خود را به بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر رژیم صهیونیستی گره بزنند. حمایت کامل واشنگتن از تلآویو ریشه اصلی ناامنی در منطقه است. امنیت دریای سرخ برای ایران حائز اهمیت است. تهران میخواهد آمریکا جنگ در غزه را متوقف کند. مردم یمن و دیگر کشورهای منطقه که از مردم فلسطین دفاع میکنند طبق تجارب و منافع خود عمل کرده و از ما فرمان و دستوری نمیگیرند. موشک باران اماکن جاسوسان موساد و تروریستهای داعش در راستای مبارزه با تروریسم و دفاع مشروع بوده است. ما در مورد تامین منافع ملی خود هیچ محذوریتی با هیچ کشوری نداریم.»
با توجه به این شرایط پرسشهایی مطرح است، از جمله این که ایران پس زا این حملات چه موقعیتی در منطقه خواهد داشت و آیا به درگیری جنگ بین المللی نزدیک شده ایم؟ عبدالرضا فرجی راد، استاد ژئوپلیتیک و تحلیلگر سیاسی در گفتگو با فرارو، به این پرسشها پاسخ داده است:
عبدالرضا فرجی راد به فرارو گفت: «بعد از حملههای تروریستی کرمان، ایران به دنبال این بود که به نوعی از افراد و گروههایی که به شکل مستقیم و غیرمستقیم با این حملات درگیر بودند، انتقام بگیرد. از همان ابتدا نیز این نکته مطرح شد که اسرائیل در این حملات دخیل است و این عملیات را به گروههای تروریستی محول کرده است. از یک طرف، ایران به دنبال راهکاری برای پاسخ بود و از طرفی دیگر، حفظ امنیت کشور، بسیار مهم است. گروههای تروریستی نیز در منطقه حضور دارند و در مرزهای شرقی و غربی کشور فعالیت میکنند. براورد دستگاه امنیتی کشور با گذشت چندین روز از این حملات این است که اسرائیل، پشت قضیه بوده و از گروههای تروریستی استفاده کرده است. بررسیهای وزرات اطلاعات هم نشان داده که بخشی از رشته فعالیت این افراد به کردستان عراق و بخشی به ادلب مرتبط میشود که گروههای تروریستی در آن تجمع کرده اند، به همین دلیل است که نیروهای امنیتی و نظامی ایران به این مواضع حمله کرده اند.»
وی افزود: «درباره این که چگونه باید با این نوع اقدامات تروریستی برخورد شود و آیا این برخورد کافی و به اندازه بوده یا خیر، باید بدانیم که تصمیماتی در این سطح در «شورای امنیت ملی» گرفته میشود و پس از مطرح شدن، توسط عالیترین مقامات کشور تایید میشود و اینگونه نیست که یک بخش نظامی، به تنهایی تصمیم گرفته باشد چنین کاری انجام دهد. درواقع با اجماع تحلیلها و نتیجه گیریهای خود به این اصل رسیده اند که باید تروریستها را تضعیف کرد و تا جایی که ممکن است با آنان مقابله انجام داد.»
فرجیراد ادامه داد: «سوریه در کنترل ایران نیست و گروههای تروریستی در این منطقه فعالیتهایی دارند و دولت سوریه نیز در این زمینه ادعایی ندارد. درباره عراق، واقعیت این است که عراق همسایه ما است و سالها با اقلیم عراق، رابطه خوبی داشتیم. همین گروهها نیز در اقلیم سر کار بودند و قدرت داشتند. اما وقتی آنان نیز احساس میکنند کشوری مثل اسرائیل دشمن اول ایران است و ایران و اسرائیل با یکدیگر تقابل جدی دارند، چه اصراری وجود دارد که با اسرائیل کار کنند؟ آن هم با توجه به این که همسایه بزرگی که چندین دهه با آنان تعامل دارند، ایران است. پرسش اصلی این است که این تاکید و اصرار اقلیم کردستان برای کار کردن با اسرائیل، چرا تا این حد پررنگ و زیاد است؟ من معتقدم این مسئله باید از طریق دیپلماسی و گفتگو حل شود. طی دو سه سال اخیر، اقلیم رابطه کمتری با ما داشته و رفت و آمد بین مقامات ارشد سیاسی بسیار کاهش پیدا کرده است. این در حالیست که کشورهای همسایه با آنان کار میکنند، بنابراین هم اقلیم باید، امنیت ایران را در نظر بگیرد و هم ایران باید به ثبات خود توجه کند.»
این تحلیلگر مسائل سیاسی گفت: «نزدیک به یک سوم خاک اقلیم، که توسط داعش به تصرف درامده بود با کمک ایران تا حد زیادی از دست داعشیان آزاد شد. گرچه دیگر کشورها و خود عراقیها در این کار نقش داشتند، اما نمیتوان از نقش مهم ایران غافل شد. به همین دلایل است که این سوال همچنان تکرار میشود که وقتی ایران در مواقع حساس بارها برای اقلیم اقدامات مثبت انجام داده، چرا اقلیم واکنشهایی اینچنینی نشان میدهد. ممکن است ادعا شود که افرادی که مورد حمله قرار گرفته اند، ارتباطی با اسرائیل نداشته اند. اما باید گفتگو انجام شده و مشخص شود که ماجرا چیست. وقتی در کشوری مثل ایران بمب گذاری انجام شده و نزدیک به ۳۰۰ نفر، شهید و زخمی میشوند، ایران در قبال مردم خود مسئول است. پاکستان نیز موظف است مشخص کند که آیا میتواند امنیت مرزهای خود را کنترل کند یا خیر. بارها این اتفاق افتاده است که نیروهای نظامی ایران در مرزها، تحت حملات نیروهای تروریستی قرار گرفته و شهید و زخمی شده اند. بلوچستان پاکستان، سرزمین بزرگی است که همه اقلیم آن نیز، تحت کنترل پاکستان نیست. همه اینها باید حل شود و کشورهایی مثل عراق، پاکستان و افغانستان، به دنبال راهی برای کنترل باشند. اگر این کشورها از پس کنترل شرایط بر نمیآید، باید کمکهای ایران را بپذیرند. این گروههای تروریستی نه فقط برای ایران، بلکه برای بسیاری از کشورهای منطقه، ایجاد خطر میکنند.»
وی افزود: «این یک حقیقت است که مردم ایران از جنگ واهمه دارند. ما هشت سال جنگیده ایم و تجربه تلخی داریم. درست است که مردم نگرانیهایی از شکل گیری بحران و تنش در منطقه دارند، اما تامین امنیت همیشه کار حساسی است. نکته دیگر این که ایران متوجه همه جوانب و حساسیتها است و بهانهای دست دیگر کشورها نمیدهد که بخواهند به ایران حمله کنند. سفیر ایران در سازمان ملل نیز در نامهای به وضح مشخص کرده است که مواضع ایران چگونه است و چرا ایران این حمله را ترتیب داده است، درواقع تروریستی بودن فعالیت این گروهها، علت اصلی حمله بوده است. در این که اسرائیل در اقلیم، فعالیت میکند، هیچ شکی وجود ندارد. حضور اسرائیل در اقلیم برای ایران نیز تبعاتی داشته و خواهد داشت. حملات گروههای مسلح از عراق به ایران، بخشی از همین تبعات است؛ بنابراین ایران باید به فکر این شرایط باشد. ایران هنوز اقدام خاصی انجام نداده که بخواهد زمینه ساز ایجاد نگرانی برای مردم باشد. عمده نگرانی ملت ایران از حمله احتمالی آمریکا به ایران است. خود آمریکاییها اعلام کردند هیچ خسارت مالی و جانی را در جریان این حملات تجربه نکرده اند. درواقع آمریکاییها هدف نبوده اند، بلکه افرادی که حمله تروریستی را تنظیم کرده بودند مورد هدف بودند.»
این استاد ژئوپلیتیک گفت: «من معتقدم قرار نیست بابت این حملات ایران، هیچ کشوری به ایران حمله کند. اما باید بپذیریم که به هر حال، منطقه پر آشوب است و ممکن است یک اتفاق یا یک اشتباه، آتش یک جنگ کوتاه مدت را بر پا کند. اگرچه حقیقت این است که ایران مسئول کارهای حوثیها در یمن نیست. درواقع برای کنترل شرایط و پیشگیری از هرگونه درگیری و جنگ، راحتترین کار این است که جنگ در غزه به اتمام برسد، تا در دریای سرخ و باب المندب نیز، آرامش برقرار شود. قطعا اگر اسرائیل به سراغ حمله مستقیم به حزب الله برود، احتمال جنگ افزایش پیدا میکند. غزه یک سرزمین محاصره شده است، اما شرایط لبنان متفاوت است. لبنان به سوریه، سوریه به عراق و عراق به ایران متصلند و هر نوع حمله در این زنجیره، تبعاتی دارد و تنشی به مراتب قویتر از تنش در غزه را رقم خواهد زد. من فکر میکنم آمریکاییها از همه این موضوعات مطلعند و تمایلی ندارند این تنشها رخ دهد. آمریکاییها تا کنون نخواسته اند بیش از حد به مسائل منطقه ورود کنند.»