دبیرکل جبهه پیروان خط امام و رهبری معتقد است باید زمینه های مشارکت و رقابت فراهم باشد تا انتخابات شکل جدی تری به خود بگیرد.
به گزارش وطن امروز، بخشهایی از گفتگو با محمدرضا باهنر دبیرکل جبهه پیروان خط امام و رهبری را بخوانید.
آقای باهنر به عنوان اولین سؤال، چون الان بحث نظارت بر انتخابات به عنوان یکی از مؤلفههای ایجاد رقابت مطرح است؛ به نظر شما وظایف نهادهای نظارتی برای برگزاری یک انتخابات پرشور چیست؟
برای برگزاری یک انتخابات پرشور باید یکسری رقابت شکل بگیرد. در متن رقابت است که مشارکت بالا میرود، البته نمیخواهم بگویم عامل اصلی است، اما رقابت تا حدی میتواند مشارکت را افزایش دهد. عدم مشارکت به عواملی نظیر وضعیت اقتصادی، سیاسی و میزان امیدواری به آینده ارتباط دارد که مسؤولان باید تلاش کنند این مسائل را حل کنند. برخی از این مسائل در کوتاهمدت قابل حل است و برخی نیز باید یک چشمانداز امیدبخش برای مردم داشته باشد تا برای حضور پای صندوقهای رای تحریک شوند.
ما در عرصه سیاسی کشور ۳ جریان اصولگرایی، اصلاحات و اعتدالیون را در کشور داریم و قاعدتا باید رقابت بین این ۳ گروه باشد. در هر یک از این جریانها رفتارهای افراطی و تفریطی دیده میشود. مثلا برخی اصلاحطلبان بر طبل تحریم انتخابات میکوبند و مدعی هستند انتخابات فایده ندارد و شرکت نخواهیم کرد، اما یک عده از اصلاحطلبان نیز اعلام کردهاند اگر نیروی تاییدشدهای داشته باشیم، وارد رقابت میشویم که این قدم مثبتی به شمار میرود. اخیرا خبرهایی شنیدیم که برخی جریانهای تندرو و افراطی اصلاحطلبان گفتهاند اگر موقعیتی پیدا کنیم، در انتخابات شرکت میکنیم که نکته خوبی است.
از این طرف نیز برخی افراطی هستند، یعنی به دنبال بالا رفتن مشارکت هستند، اما معتقدند مشارکت باید در حدی بالا برود که به نفع ما باشد و ما رای بیاوریم. میزان مشارکت در انتخابات پیش رو خیلی مهم است. حتی مقام معظم رهبری در ابتدای سال به این موضوع اشاره و در سخنرانی اخیرشان هم بر مشارکت بالا در انتخابات تاکید کردند. پشت این نکته، فلسفه و منطقی قوی وجود دارد و ژرفنگری مقام معظم رهبری را میرساند.
عملکرد هیاتهای اجرایی و هیاتهای نظارت را چگونه ارزیابی میکنید؟
با توجه به قانون جدید انتخابات، هیاتهای اجرایی و هیاتهای نظارت فرصتی نسبتا طولانی برای بررسی صلاحیتها داشتند و بررسی کردهاند. یک عده هم از فرصت اعتراض استفاده کردهاند. توقع و خواهش من از نهادهای نظارتی این است که یکسری اشخاص را که صالح نبوده و برانداز و فتنهگر هستند و قانون اساسی را قبول ندارند، تایید نکنند؛ طبیعی است در هیچ جای دنیا چنین افرادی را در مراکز قدرت و تصمیمگیری راه نمیدهند.
یک زمانی در هیاتهای نظارت گفته میشود فلانی تایید صلاحیت شده و زمانی میگویند عدم صلاحیتش احراز شده؛ بالاخره ما نفهمیدیم ایشان صلاحیت دارد یا ندارد. این مورد قبول نیست. هیات نظارت باید مشخص کند داوطلب صلاحیتش احراز شده یا نشده است. اینکه بگویند صلاحیت فلان کس برای ما محرز نشده، باعث میشود خیلیها حذف شوند که خود این مساله منجر به کاهش مشارکت میشود.
نهادهای نظارتی باید وظایف قانونی و حقوقی خودشان را انجام دهند، یعنی اگر کسی صالح نیست نباید صلاحیتش تایید شود، اما وقتی میگویند صلاحیت فلانی برای ما احراز نشد، این مقوله را باید رفته رفته حذف کنند. اصلاح این مساله میتواند مشارکت را متحول کند.
وضعیت اردوگاه اصولگرایان را چگونه میبینید؟ آیا طیفهای مختلف اصولگرایی به فهرست مشترک خواهند رسید؟
تعداد زیادی از اصولگراها ثبتنام کردهاند. ما حدود ۱۹۰ حوزه انتخابیه داریم که تک نفره هستند، یعنی یک کرسی دارند. هر مقدار که از حوزههای بزرگ مثل اصفهان، تبریز، تهران و... فاصله بگیریم و به حوزههای انتخابیه تکنفره نزدیک شویم، تاثیر جریانات سیاسی کمتر میشود و از آن سو تاثیر اشخاص حقیقی بالا میرود. مثلا در شهری که یک نماینده داشته باشد، اگر ۲۰ نفر هم کاندیدا شوند، مردم به چهرههای مطرح و شناخته شده رای خواهند داد و دنبال حامی شخص مورد نظر نیستند که کدام جریان سیاسی حامی او است؛ بنابراین اگر هر کدام از داوطلبان شهرهای دارای یک کرسی حذف شوند، یک عده از نزدیکان آنها پای صندوق رای نمیآیند، فلذا جریانات سیاسی بیشتر در حوزههای انتخابیه بزرگ که بیش از ۳-۲ نماینده دارند، موثرند.
آقای باهنر درباره موضوع ائتلاف هم بگویید. به صورت خاص برنامه جبهه پیروان خط امام و رهبری برای انتخابات مجلس چیست؟ آیا به صورت مستقل وارد عرصه انتخابات میشوید یا قائل به ائتلاف با سایر طیفهای اصولگرا هستید؟
ما همواره دنبال وحدت هستیم. شورای ائتلاف، شورای وحدت، جبهه ایستادگی و جبهه پایداری و سایر جبههها برای ورود به انتخابات اعلام آمادگی و فعالیتهای خود را آغاز کردهاند. ما امیدواریم و علاقهمندیم جریانهای اصولگرایی به صورت متراکم به لیست واحد برسند. سابقه نشان داده است اگر کاندیدایی در تهران، خارج از لیست باشد، هر چقدر هم آدم مشهوری باشد، رای نخواهد آورد.
ممکن است کسی خارج از لیست، ۴۰ یا ۵۰ هزار رای بیاورد، اما در تهران حداقل باید ۵۰۰ - ۴۰۰ هزار رای داشته باشد که اگر در لیست نباشد، راه دیگری ندارد، فلذا باید در تهران ۲ یا ۳ لیست قدرتمند و قوی از طیفها و جناحهای مختلف سیاسی داشته باشیم تا رقابت جدی شکل بگیرد. برخی در اردوگاه اصولگرایان مدعیاند و دلایلی دارند که میگویند باید در لیست باشند. مثلا شخصی وزیر بوده یا سابقه نمایندگی دارد یا حزب قویای دارد و مدعی این است باید در لیست باشد. با توجه به اینکه تهران ۳۰ کرسی دارد، باید افرادی که در تهران ثبتنام کرده و تایید صلاحیت شدهاند، پالایش شوند تا به ۳۰ نفر برسند.
فعلا جریانهای مختلف اصولگرایی با هم کلکل میکنند تا سهمشان در لیست بیشتر شود. جبهه پایداری هم گفته میخواهد لیست جداگانه ارائه کند. تحلیلم این است که اگر اصلاحطلبان به یک لیست واحد برسند، اصولگراها هم سهمیهبندی میکنند و لیست مشترک میدهند. امیدواریم یک لیست ۳۰ نفره از آن در بیاید. اگر لیستهای اصولگرایان متفرق شود، ممکن است آرا انشقاق یابد و شکست بخورند.
مناسبات شما با حزب اعتدال و توسعه چگونه است؟ آیا امکان یا احتمال ائتلاف با این حزب وجود دارد؟
ما از حزب اعتدال و توسعه خواستیم در انتخابات شرکت کنند و لیست دهند، اما بنده که در لیست روحانی نمیروم، آقای روحانی هم به لیست من نمیآید. اینها رقبای ما هستند. ما رقیبانمان را تشویق کردیم که بیایند و کاندیدا شوند نه اینکه بگوییم بیایید ائتلاف کنیم. اصولگرا با میانهرو و اصلاحطلب که نمیتواند ائتلاف کند. اگر اصلاحطلبان و میانهروها به مجلس بیایند ما ناراحت نمیشویم، ولی بالاخره با ایشان رقابت میکنیم. اگر اصلاحطلبان یک لیست قدرتمند داشته باشند، ما و تیپ بنده که ۴۰ سال مهر اصولگرایی به پیشانیمان خورده با اینها ائتلاف نخواهیم کرد. دعوت ما برای رقابت بود نه ائتلاف.
برخی اصلاحطلبان معتقدند نهادهای نظارتی باید عوامل دخیل در فتنه ۸۸ را تایید کنند؛ آیا این مساله عقلانی بهنظر میرسد؟
برخی دوستان تند ما بودند که میگفتند باید برویم و آن ۱۳ میلیون نفری را که به موسوی رای دادند پیدا کنیم و ببینیم چه کسانی هستند، اما بنده گفتم اتفاقا اینکه در انتخابات شرکت کردند و رای دادند کار خوبی کردند. بالاخره به یک کاندیدایی رای دادند که توسط شورای نگهبان تایید شده است. هفته بعد از انتخابات مقام معظم رهبری یک خطبهای خواندند و گفتند دیگر فتنه نکنید.
بعد از فرمایش رهبری، کسی که به اردوگاه مهندس موسوی رفته، مجرم است، لذا قبل از آن هر کس به موسوی رای داده مجرم نیست. بنده در راهپیمایی ۹ دی حضور داشتم و اتفاقا خیلی از کسانی که در راهپیمایی حضور داشتند، به موسوی رای داده بودند و او را به عنوان کاندیدای نظام قبول داشتند، اما به عنوان یک برانداز قبول نداشتند و حتی در مقابل او ایستادند، لذا کسی که در فتنه ۸۸ و بعد از انتخابات دخیل بوده، مجرم است، اما کسانی که برای موسوی ستاد انتخاباتی تشکیل دادند و در چارچوب عمل کردند، مجرم نیستند.
برخی نفرات تند و تیز که به قول خودشان طرفدار نظام هستند، میگفتند باید برویم کسانی را که برای موسوی ستاد تشکیل دادند و برای او تبلیغ میکردند پیدا کنیم، البته کسانی که بعد از انتخابات و فرمایشات مقام معظم رهبری به اردوگاه فتنهگران رفته و مساجد و حسینیهها و پایگاههای بسیج را به آتش کشیدند و در خیابانها لشکرکشی کردند، مجرم هستند.