«۲ ریال میدادیم به درشکهچی تا ما را از پایین خیابان «پامنار» به بالای خیابان ببرد. سرتاسر این خیابان خانههای مسکونی و قدیمی بود. خانههای بزرگ و حیاطداری که هنوز هم اغلب آنها باقی مانده است. اما در آن اثری از ساکنان قدیمی محله نیست.
به گزارش همشهری آنلاین؛ بیشتر از ۲۰ سال است که اهالی قدیمی از اینجا رفتهاند. نه قصابی محله باقی مانده است و نه نانوایی و بقالی.» «محمد کاظمی» متولد خیابان پامنار است و در این خیابان بزرگ شده و حالا هم بعد از ۶۵ سال در همین خیابان مغازهای دارد و کاسبی میکند. از کاسبان قدیمی میگوید که دیگر خبری از آنها نیست. خیابان پر تردد پامنار حالا پر از موتورسیکلتهاست و خودروها برای پیدا کردن جای پارک در آن با هم رقابت دارند.
خیابان پامنار این روزها مرکز آهن و فلزات است؛ از قالبهای مختلف فلزی و مسی تا دستگیرهها و نردههای فانتزی برای راهپله خانهها و ادارهها. کاظمی میگوید: «پدرم اهل همین محل بود و در همین محل کودکی کرد. پدرم تعریف میکرد که خیابان پامنار حدود صد سال پیش بازاری سرپوشیده بود. چیزی مثل بازار عودلاجان که این روزها در همین نزدیکی قرار دارد. بعد از مدتی خانههای قدیمی کاهگلی، تخریب و به جای آن خانههای جدید ساخته شد. عقبنشینی خانهها همان و از بین رفتن سقف بازارچه پامنار همان. بعد از آن هم خانهها و مغازههای این خیابان یکبار دیگر عقبنشینی کردند تا عرض خیابان بیشتر شود.»
خیابان پامنار که مثل خط باریکی خیابان ۱۵ خرداد و امیرکبیر را به هم وصل میکند، تا ۳۰ سال پیش بخشی از محله عودلاجان بود و بعد از بین رفتن نام محله اهالی، این خیابان را به همان نام پامنار میشناسند.
مهمترین بنای خیابان پامنار مسجدی است که بهانه نامگذاری همین خیابان قدیمی شده است. مسجد «حضرتخدیجه» (س). مناره این مسجد روی ساختمان قرار ندارد و درست روی زمین جا گرفته است. بههمین دلیل به این خیابان، «پامنار» میگویند. خیابان پامنار بیش از ۲۲ مسجد و حسینیه در کوچهپسکوچههای خود جا کرده است. مساجد «سقفی»، «شاهآبادی»، «آیتالله کاشانی»، «حضرت خدیجه (س)»، «آقاخان» درست رو به خیابان پامنار دارند و از مهمترین مساجد شهر به شمار میروند. این مساجد در گذشته نامهای دیگری داشتند. مثلاً مسجد سقفی قبل از بازسازی توسط آیتالله سقفی به «تکیه میرزاصالح» مشهور بود و مساجد دیگر هم نامهای مخصوص به خود را داشتند. حضور این مساجد در محله پامنار بهانهای برای حضور شخصیتهای مذهبی و سیاسی در محله است.
«علیاکبر کاظمی» بزرگشده محله پامنار و از معتمدان این محله میگوید: «مرحوم استرآبادی، آیتالله کاشانی، پروین اعتصامی، شیخ حسین کنی، عطاءالله زاهد و افراد سرشناس دیگر در همین محله زندگی میکردند. این کوچه در دوره قاجار هممحل زندگی افرادی مثل میرزاآقاخان نوری و امیرکبیر و دیگر درباریان بود.» کوچههای بنبست کوچک و بزرگی در خیابان پامنار به نام همین افراد به چشم میخورد. این روزها اگر به جای خانههای این شخصیتهای تاریخی و سرشناس مجتمع تجاری ساخته نشده باشد از آن خرابهای بیش باقی نمانده است.
خانه آیتالله کاشانی یکی از خانههای قدیمی باقیمانده در خیابان پامنار است. از پشتبام مغازههای اطراف خانه میتوان به حیاط و حوض بزرگ خانه، بازسازی نیمهکاره رها شده آن، نقاشیهای قدیمی روی دیوار و... نگاهی انداخت. کاظمی میگوید: «این خانه قرار است که توسط خانواده آیتالله کاشانی به بنیاد آیتالله کاشانی تبدیل شود. ظاهراً این خانواده برای بازسازی خانه اقدام کردهاند، اما هنوز خبری از تکمیل آن نیست.» خانههای قدیمی زیادی با بادگیر و کلاهفرنگیهای فرسوده از پشتبام پیداست.
کاظمی میگوید: «این محله روزگاری برو بیایی داشت. یادم است که در زمان قدیم هر محله و کوچهای یک لوطی داشت که امین مردم بود و حامی مردم محلهاش. لوطی این محله دایی من، «لوطیاکبرخان» بود. آن روزها اگر کسی نگاه چپ به اهل محل میانداخت یا مزاحمتی برای مردم پیش میآورد خبری از حل اختلاف و دادگستری و پلیس نبود. همین لوطیها و معتمدان محل مسئله را حل میکردند و اگر پایش میرسید به خاطر اهل محل گرد و خاک هم به پا میکردند، اما نمیگذاشتند حقی از مردم ضایع شود.»
«فرهنگ صداقت» بیش از ۳۰ سال ساکن خیابان پامنار و از معدود اهالی محله است که هنوز خانه خود را ترک نکرده. او میگوید: «در گذشته از ابتدا تا انتهای کوچه را که راه میرفتیم با همه سلام و احوالپرسی میکردیم. همسایهها همدیگر را میشناختند و به هم اعتماد داشتند. مراسمی نبود که بدون حضور همسایهها برگزار شود. ناگهان موجی از فروش خانهها و املاک در این خیابان به راه افتاد و خیلیها از این محله رفتند و هرچه اصرار کردیم که بمانند به خرج آنها نرفت. خانهها را مفت و مجانی فروختند و محله پر از آدمهای غریبه شد.»
از خانههای فرسوده و مهاجرتهای بیرویه به این خیابان میگوید و بافت خیابان پامنار که به کلی تغییر کرده است: «اینجا محله خیلی خوبی بود. اما مغازهها و خانههای فرسوده و متروکه به محله آسیب زد و پای افراد معتاد و دزدان را به این خیابان باز کرد. با این حال هنوز هم هیچ کجای شهر تهران چنین محلهای را پیدا نمیکنید.»
کوچه پامنار چند حمام قدیمی داشت که اغلب آنها از بین رفت. یکی از حمامها باقی مانده، ولی درهایش همیشه بسته است و هیچ استفادهای از آن نمیشود. دیگر خبری از آبانبارهای قدیمی در این خیابان نیست و پامنار امروز با پامنار دیروز زمین تا آسمان فرق کرده است.