کودک دو ساله در این سن خواستهها و بهانههای زیادی دارد این بهانهها دلایلی دارد که والدین باید بدانند و با رفتار صحیح کودک خود را آرام کنند.
به گزارش نمناک، جالب است بدانید در سن دو سالگی و پس از آن شخصیت کودک به حالت منسجم و مشخص در میآید، ولی با این تفاوت که نقص بزرگی را از خودش به نمایش میگذارد چرا که کودک در این برهه زمانی توانایی تنظیم و تفکیک خواستههای متضاد ذهن خود را ندارد چرا که با جذب جهتهای مختلف در آن واحد قادر به تصمیم گیری نبوده به دلیل آن که نمیخواهد در زمان کم دچار پشیمانی شود؛ بنابراین در حالت کلی میتوان بیان کرد تکلیف کودک دو ساله با خودش روشن نیست و دقیقاً نمیداند چه خواستهای دارد، ولی از طرفی هم متوقع و بی ثبات نیز است با وجود اینکه دقیقا روی خواستههای خود متمرکز نیست، ولی برای دستیابی به آنها به شدت مصر است.
در این میان و با شرایط به وجود آمده مهمترین چیزی که مدنظر است عکس العمل والدین میباشد که میتواند به بهانه گیریهای کودک کمک کند و یا حتی آنها را تشدید کند. حال سوالی که وجود دارد این است که در مقابل بهانههای کودک دو ساله بهترین رفتاری که والدین باید از خود نشان دهند چه رفتاری است؟
با وجود اینکه تغییرات رفتاری در هر سنی در کودکان بروز میکند، ولی سختترین شرایطی که برای یک کودک به وجود میآید در دو سالگی او اتفاق میافتد چراکه فرزند شما از خواستههای خود اطلاع ندارد.
بسیاری از کودکان در این سن سعی میکنند با والدین خود مخالفت کنند به عنوان مثال زمانی که بهانه گیری و گریه میکند اگر به آنها بگویید هر کاری که دلت میخواهد بکن و یا حتی گریه کن اشکالی ندارد باز به آنها برمی خورد و اینها را نیز قبول نمیکند مشکلی که وجود دارد این است که والدین این رفتار کودکان را با عنوان لجبازی مطرح میکنند در صورتی که در این سن کودکان درکی از معنای لجبازی را ندارند پس علت این امر چیست؟
مطمئنا تردید و سردرگمی در هر مرحله سنی وجود دارد و کم و بیش هم آن را تجربه کردند، ولی یک تفاوت اصلی وجود دارد که در بین دو و سه سالگی کودک در پیدا کردن راه حلهای مختلف ناتوان است و یا اینکه به خاطر ترس از دست دادن از هیچ امکانی صرف نظر نمیکند به خاطر همین است با بی اهمیتترین چیزها در زمان خیلی کم عصبانی و خشمگین میشود و به همین منوال سعی در ایجاد حرکات نمایشی کرده و به اصطلاح عام با حملات مزاجی والدین را دچار گرفتاری و تنگنا میکند.
تضاد و دودستگی که بین نگرانی از دست دادن محبت مادر استقلال کامل در کودک وجود دارد زمینه ساز بسیاری از تنشها همچون تحریک پذیری و عدم اطمینان در او میشود مشکلاتی که در مورد آنها راه حل فوری موجود نیست.
بیشتر والدین برای اینکه احساس کودکشان را که دچار بحران شده است تخریب نکنند زحمات بسیار زیادی میکشند، اما بیشتر آنها به طرز ناباورانهای شکست میخورند چنانچه کودک از کم تحملی و درک پایین والدینش نسبت به بلاتکلیفی خود مطلع شود رفته رفته احساس ناکامی در او قوت میگیرد؛ بنابراین تکلیف چیست و چه کاری بایستی انجام داد؟
بسیاری از والدین درگیر سوالات زیادی در مورد بهانه گیریهای کودکانشان هستند و همیشه به دنبال راهکارهایی برای حل این معضل هستند. مدام به این فکر میکنند که آیا بدخلقیهای کودکشان و حملات مزاجی آنها را یک روند عادی و معمولی تلقی کنند یا نه؟ نگران شوند یا نه؟
برای آرام کردن فوری آنها اقدام به دادن وعده و وعید و یا تهدید کردن با فریاد و ضرب و شتم بکنند؟ در ادامه ما شما را با طرز رفتارهایی آشنا میکنیم که تاثیر بسزایی در طولانی مدت روی رفتار کودکان دارد و حس اطمینان آنها کمتر لطمه میزند پس با ما در این بخش از نمناک همراه باشید.
پدر و مادر بایستی صبورانه در مقابل رفتارهای پسر یا دخترشان عکس العمل نشان دهند دختر و پسر به دلیل اقتضا سنی مدام در حالت ناراحتی و تردید به سر میبرند بایستی این فرصت را به آنها بدهند تا خشم شان را تخلیه کنند چراکه هم در حالت عصبانی هستند و هم نمیدانند که چه خواستهی دارند پس حق این را دارند که سردرگم بوده و در تصمیم گیری دچار مشکل شود.
تلاشتان این باشد که زمانی کودک شروع به بهانه گیری کرد این عمل را تکرار کنید بی آنکه از ایجاد ناکامی در کودک بترسید، با قاطعیت او را از انجام کار افراطی یا بد باز دارید، او را در آغوش فشار دهید و سپس به حال خود بگذاریدش این عمل نیز در جای خود عملی قاطعانه است.
این کار ممکن است خسته کننده و طولانیتر به نظر والدین و کودک برسد و آزمون سختی میتواند برای روحیات آنها باشد، ولی چنانچه با آرامش و اطمینان رفتاری در پیش گرفته شود به مقدار زیادی از مشکلات و حملات مزاجی تا اتمام سه سالگی کاسته میشود.
تنها راه کارهایی که برای توقف بهانههای کودک دو ساله میتوان پیشنهاد داد این است که در ادامه مطلب ما را همراهی کنید تا بتوانید با به کارگیری آنها رفتار درستی با کودک خود داشته باشید.
سعی کنید کنترل خود را از دست نداده و صبر و شکیبایی پیشه کنید و به هیچ عنوان او را تنبیه نکنید.
تلاشی برای آرام کردن سریع نداشته باشید چرا که این کار نتیجه عکس میدهد.
چنانچه خواسته مشخصی دارد و این خواسته هیچ آسیبی به خود و دیگران نمیزند آن خواسته را برآورده کنید.
چنانچه به طور نامشخص بهانه گیری میکند و خودش هم اطلاعی از خواسته هایش ندارد بهترین راهکاری که میتوان انجام داد پرت کردن حواس کودک است. به طور مثال او را تشویق به انجام کار یا بازی که دوست دارد بکنید و یا خاطره و اتفاقی که برایش اتفاق افتاده است را یادآوری کنید. چرا که با وجود اینکه بهانه گیری کودک در دو سالگی بسیار شدید است، ولی در این سن به راحتی میتوان حواس آنها را پرت کرد.
پیشنهاد کارهای جدید و لذت بخش و بازیهای متنوع را به او بدهید.
به هیچ عنوان اقدام به تنبیه فیزیکی کودک نکنید و از داد و بیداد اکیدآ خودداری کنید.
قاطعانه برخورد کنید و چنانچه چیزی یا کاری از او منع کرده اید مصممتر از قبل رفتار کنید و به هیچ عنوان نیازهایی که از طرف کودک غیرمنطقی به نظر میرسد را برطرف نکنید سپس اقدام به آغوش گرفتن او بکنید و در ادامه به فعالیت خود ادامه دهید.
زمانی که کودک به آرامش رسید و از بهانه گیری فاصله گرفت با او صحبت کنید و بگویید که هیچ کدام از خواسته هایش را به خاطر گریه و فریاد برآورده نخواهید کرد و زمانی که داد و بیداد میکند به خاطر گریهها و فریاد هایش نمیتوانید تشخیص دهید که چه خواستهای دارد پس باید آرام باشی.
تلاش کنید زمانی که فرزندتان با هم سن و سالهای خود دعوا میکند دخالتی نداشته باشید و اجازه بدهید که مشکلات را خودشان حل و فصل کنند.
چنانچه مشاهده کردید بهانه گیریهای کودک تان با رفت و آمد بیش از حد خانواده شوهرتان و دخالتهای بیجای آنها بیشتر میشود بایستی به گونهای با آنها رفت و آمد داشته باشید که ارتباط با آنها آسیبی به تربیت فرزندتان نزند.
مهمترین چیزی که در این میان وجود دارد برقراری ارتباط عاطفی شما با کودکتان است بنابراین باکیفیتترین زمانی را که حال خوبی دارید و میتوانید با کودک خود بازی کرده و ارتباط بگیرید را انتخاب کنید و ساعاتی با او همراه شوید. (این مطلب شاید به نظر ساده برسد، ولی تکنیکی است که در حل مشکلات کودکان بسیار اهمیت دارد.)
بایستی با شناخت کودک خود و با بکارگیری مهارتهای لازم در جهت تربیت صحیح مسیر درست برای تخلیه هیجانات کودکتان در پیش گرفته و او را به سمت و سوی آن مسیر هدایت کنید.
همیشه سعی کنید رفتارهای صحیح او را بیشتر مورد توجه قرار دهید و به نوعی برجستهتر نشان دهید تا کودک تشویق شود به جای اینکه از کلمات منفی "نه" و "نکن" استفاده کنید تلاش این باشد که جملات مثبتای به کار ببرید به عنوان مثال به جای اینکه این جمله را " نه الان وقت شکلات خوردن نیست" به کار ببرید از جمله " بعد از این که غذا خوردی میتونی شکلات بخوری" استفاده کنید و یا مثلا به جای اینکه بگویید " باید غذاتو بخوری" جمله " دوست داری اینجا غذاتو بخوری یا جلوی تلویزیون" بنابراین میتوان گفت به این شکل دستورات خود را بیان کرده و اجرایی کنید.
پیشنهاد ما این است که سعی کنید به رفتارهای نادرست کودکتان بی اعتنایی کنید تا او نتواند از توجه کردن شما به رفتارهای غیر منطقی اش سوء استفاده کند. به عنوان مثال زمانی که فرزندتان خواستهای مثل (درخواست یک اسباب بازی) از شما دارد و شما بنا به دلایلی خواسته او را نادیده میگیرید، اما او همچنان پافشاری کرده و هر لحظه به شدت رفتارش میافزاید و شما نیز مصممتر میشوید، ولی جالب اینجاست که او برای رسیدن به خواسته اش شروع به جیغ زدن و گریه کردن میکند به قدری که شما را وادار میکند تا به یکباره از موضع خود عقب نشینی کرده و مجبور به انجام کاری کنید که قبلاً از آن امتناع میکردید، اما باید بدانید که این رفتار شما در یادگیری کودکتان تاثیر منفی میگذارد او یاد میگیرد که هر خواستهای که داشته باشد را با جیغ زدن و پافشاری میتواند به دست بیاورد و این زنجیره رفتاری هر چقدر که تکرار شود همانقدر به عادتهای غلط در فرزند شما قوت میدهد، شاید اگر در همان وهله اول خواسته او را برآورده بکنید آسیب آن کمتر از زمانی باشد که پس از گریه و جیغ و داد آن را برآورده میکنید.
در موقعیتهای مختلفی که کودکتان اقدام به جیغ زدن میکند تا به اهدافش برسد سعی کنید در برخی موارد به جای این که او را به شکل رفتاری و کلامی تنبیه کنید از روش محروم سازی برای کاهش رفتار ناصحیح او استفاده کنید به طوری که در هنگام داد و فریاد او اجازه بازی کردن با اسباب بازی هایش را ندهید و حتماً برایش توضیح دهید که به چه دلیل از بازی کردن محروم شده است.
در این روش اقدام به دور کردن اسباب بازیها از او بکنید، ولی توجه داشته باشید که مدت زمان آن زیاد نباشد چرا که در این حالت کودک فراموش میکند که دلیل این رفتارتان با او چه بوده است و از او قول بگیرید که در صورت تکرار نکردن کارش اشتباهش به او اجازه بدهید تا به محل بازی بازگشته و با اسباب بازی هایش بازی کند.
هر چند آرامش والدین در تربیت کودک بسیار مهم است، اما بایستی به این نکته توجه داشته باشید که با افزایش سن کودک، او به برخورد مقتدرانه و جدیت بیشتری نیاز دارد و بایستی در مقابل رفتارهای ناصحیح او با جدیت رفتار کرد، کودک باید بداند که پدر و مادرش هر چه قدر هم مهربان باشند، ولی در مقابل رفتارهای نادرست او واکنش مناسب نشان میدهند و به هیچ عنوان با رفتارهایش نمیتواند به آنها جهت دهد.
بایستی بدانید که تفاوت بسیاری در روحیات و شخصیت هر کودکی با کودک دیگر وجود دارد بنابراین قبل از هر عکس العملی سعی کنید علایق و درونیات کودکتان را بشناسید و بدانید که بهانه گیریهای او را چه رفتارهایی تشدید میکند.
هر چند با بهانه گیریهای کودکان شرایط سختی برای یک مادر ایجاد میشود، اما پیشنهاد ما این است که صبر پیشه کنید چراکه فرزندان شما عامدانه این رفتارها را از خود نشان نمیدهند و فقط یک بچه هستند.