هم میهن نوشت: گروهی از حقوقدانان، جامعهشناسان و حوزویان به درخواست سیدمحمد خاتمی پژوهشی را در خصوص مسئله حجاب و راهکارها تهیه کردهاند که ابتدای هفته جاری با مقدمه آقای خاتمی منتشر شد. این کنش از چند جهت حائز اهمیت است:
شاید این برای نخستین بار در کشور است که یک تیم همهجانبهنگر با نگاه به واقعیت سیاست و جامعه، اما تخصصی و حرفهای معضل پیچیده حجاب را بدون موجسواری یا موجسازی تبیین و تحلیل کرده است. این اقدام همچنین، بستری آرام برای «گفتگو» در باب این موضوع را باز کرده و توأمان راه را بر برخوردهای هتاکانه و پرخاشگرانه بسته است.
از همین رو، تندروها در اینسو و آنسو از آن راضی نخواهند بود، چون این پژوهش در مسیر تقابلی مدنظر آنها نیست. در مقابل، این پژوهش دست بخش میانه یا خاکستری جامعه که هم معترض است و هم راهحلهای براندازانه و خالصسازانه را قبول ندارد، پر میکند؛ چراکه هم تحلیل دارد، هم راهحل. هم پایی در سنت و پیشینه دارد، هم به واقعیت جامعه متکثری که به قول خاتمی در همین مقدمه «در هیچ گفتمان یکدستکننده نمیگنجد»، نظر دارد.
این متن، بهطور خاص راه و چارهای عقلانی، ممکن و سالم را برای زنان ایرانی (اعم از مذهبی و غیرمذهبی) و نیز بهطور اخصّ بخش مذهبی جامعه که به عبارتی عمده جامعه را تشکیل میدهند، اما در تلاطم حوادث سالهای اخیر دچار گنگی و انفعال شده، تعریف میکند؛ البته اگر در همهمه رادیکالیسم بتواند صدایش را به گوشها برساند. متن منتشرشده همچنین این امکان را فراهم میکند تا محوریت موضوع حجاب را از خارج به داخل کشور وارد کند و بر همین اساس، استراتژی براندازانه منازعهآلودِ مخربِ بیثمر، به رویکرد حل مسئلهایِ تفاهممحور تبدیل شود.
این پژوهش پشتوانه نظری خوبی برای تشکیلات اصلاحطلبان است که در سالهای اخیر از تئوریپردازی و کنش فعالانه در قبال تحولات زیرپوستی و عیان جامعه عقب ماندهاند، فراهم میکند؛ و البته میتواند زمینهساز بسط آن در حوزه سایر مسئلههای روز جامعه ایران هم باشد تا شاید ایده کلی اصلاحطلبی (به معنای کنش سیاسی مسالمتجویانه و تدریجی) در قرن جدید شمسی احیاء شود و از خاطره تبدیل به واقعیتی زنده شود.
این پژوهش تیمی، مرزبندی بارز-و البته فرخندهای- با برخی نوشتههای فردی بهظاهر اعتراضی، اما در واقع منفعلانه، رادیکال و یأسآوری دارد که در سالهای اخیر بخش غالب فضای مجازی را تسخیر کرده؛ نوشتههایی که عملاً تسهیلگر استمرار وضع موجود هستند، جنبه «بُریدن» از همه کس و همه چیز دارد، هیچ افق روشنی نمیگشاید و نویسندگانشان مخاطب را عصبیتر میکنند.