با شنیدن قصهها، افسانهها و خرافات محلی قدیمی و رفتن به مکانهای وهمآور و ترسناک ایران، میتوانید سفری سرشار از هیجان را نیز تجربه کنید.
به گزارش کجارو، از ترسناکترین مکانهای ایران میتوان از تالاب ارواح مازندران، قلعه جنی کیش، کویر ریگ جن، دریاچه تخت سلیمان، دره ستارگان قشم، بوینی یوغون، باغ سنگی سیرجان، قلعه زاهدان کهنه، جهنم دره، گورستان جن، گورستان ایستاده کودکان، غار قاتل و قنات قصبه نام برد.
برای تجربه ترس و هیجان، حتما نیاز نیست که پای فیلمهای ترسناک بنشینید؛ با گوش دادن به قصهها، افسانهها و خرافههای محلی قدیمی و رفتن به مکانهای وهمآور و خوفناک نیز میتوانید سفری سرشار از هیجان و دلهره را داشته باشید.
در این مطلب، با سفری به فضای وهمانگیز گورستانهای قدیمی، قلعههای متروکه و کلبههایی که قصهها و افسانهها از در و دیوارشان سرازیر میشوند و مناطقی که برداشتن هر گام در جایجای آنها ترسناک و نفسگیر است، همراه شما خواهیم. اگر روحیه کنجکاو و هیجانطلب دارید با ما همراه باشید تا یکی از جذابترین ماجراجوییهای عمر خود را در ترسناکترین مناطق گردشگری ایران تجربه کنید.
دریاچهای در ۱۲ کیلومتری نوشهر در استان مازندران قرار گرفته که از گذشتههای دور، اسم عجیب و ترسناکی را به خود اختصاص داده است. ترکیب درختان مرده وسط دریاچه، مِهی که بیشتر اوقات روی دریاچه را گرفته است و صدای حیوانات وحشی منطقه، همگی شما را یاد فیلمهای تخیلی و ترسناک میاندازد و این ویژگیها باعث میشود تا این دریاچه لقب «تالاب ارواح» را به نام خود کند.
اهالی اطراف دریاچه، چیزی از ارواح ندیدهاند؛ اما بر این باورند که ساکنان گذشته حتما بنا بر اطلاعاتی این نام را برای این دریاچه برگزیدهاند. دریاچه ارواح نوشهر یکی از مهیجترین جاهای دیدنی مازندران محسوب میشود؛ پس اگر برای هیجان و ماجراجویی آمادهاید، توصیه میکنیم بار و بندیل سفرتان را ببندید و راهی این دریاچه مرموز و سحرآمیز شوید.
در جزیره کیش در نزدیکی کشتی یونانی، قلعهای کوچک و مخروبه قرار گرفته که شاید کمتر کسی به آن نگاهی بکند؛ زیرا همه در عجله برای رسیدن به کشتی یونانی، از مشهورترین جاهای دیدنی کیش، هستند. این قلعه در میان ساکنان منطقه به «قلعه جنی» شهرت دارد و اگر شب هنگام بخواهید به دیدن این قلعه بروید، هیچکس به شما کمک نخواهد کرد؛ زیرا اهالی منطقه، بر این باور هستند که جنها در این قلعه زندگی میکنند.
با دور شدن خورشید از جزیره و حکمفرمایی تاریکی، این قلعه به محیطی وهمانگیز تبدیل میشود. صداهای چاه آبی نزدیک به قلعه و وزش باد، بر ترسناکی این محیط افزوده است.
کویر بهخودیخود سرشار از رمز و راز است. ریگزار ترسناک و خارقالعادهای به نام «ریگ جن» در منطقه کویری سمنان در ۱۷۰ کیلومتری تهران قرار گرفته که هر موجود زندهای را که به آن سفر میکند، به کام مرگ میکشاند.
این منطقه که یکی از داغترین نقاط روی زمین محسوب میشود که از تپههای شنی و باتلاقهای نمک پوشیده شده و آن را به یکی از صعبالعبورترین نواحی جهان تبدیل کرده است. در طول قرنها، هرگز کسی موفق به گذر از این ناحیه نشده است و هیچ جانوری نیز در آن زندگی نمیکند. بهدلیل وقوع اتفاقات بیپاسخ و بدونمنطق فراوان در این منطقه، عنوان «مثلث برمودای ایران» را به آن دادهاند.
قصهها و افسانههای بسیاری از گذشته مانده که میگوید این ریگزار نفرین شده و محلی برای زندگی اجنه است و ارواح پلید و شیاطین در آن فرمانروایی میکنند و اجازه ورود هیچ جانداری را به آن نمیدهند. حتی برخی از اهالی منطقه معتقدند که صدای صحبتکردن اجنه با یکدیگر را در این ناحیه شنیدهاند. برخی دیگر از محلیها نیز باور دارند که هرکس قدم به این بیابان بگذارد، توسط زمین بلعیده میشود و دیگر باز نمیشود.
با وجود این افسانهها و داستانها، اکنون این کویر شگفتانگیز و اسرارآمیز به یکی از جذابترین و مهیجترین جاهای دیدنی استان سمنان برای گردشگران علاقهمند به هیجان و وحشت تبدیل شده است.
دریاچهای زیبا، مرموز و خطرناک به نام «تخت سلیمان» در تکاب جای گرفته که یکی از پررمز و رازترین جاهای دیدنی استان آذربایجانغربی به شمار میرود.
به باور مردم محلی، این دریاچه با کوبیده شدن عصای «حضرت سلیمان» در زمین پدید آمده و گنجی باارزش و باستانی در عمق این دریاچه پنهان شده است؛ گنجی که در دوران مختلف، افراد جسور و ماجراجوی بسیاری را برای جست و جویش به دریاچه کشانده و دریاچه همه آنها را بلعیده و حتی جسد آنها نیز به خشکی بازنگشته است. افسانهها و باورهای محلی شنیدنی و جالب زیاد دیگری نیز درباره این دریاچه وجود دارد. عدهای دیگر از مردم نیز بر این باور هستند که این دریاچه محل تولد «زرتشت پیامبر» است.
افسانه تاریخی دیگری که درباره این دریاچه وجود دارد، این است که «کوروش کبیر» پس از پیروزی بر «کروسوس» پادشاه «لیدیه» که ثروتی افسانهای داشته، تمام خزانه و اشیای قیمتی او را بهعنوان نذر در این دریاچه ریخته است و پس از آن ساکنان این منطقه همیشه غنیمتهای جنگی و اموال ارزشمند خودر را نذر این دریاچه میکردند.
جزیره قشم سرزمین شگفتیها و دارای طبیعت مسحورکننده است. درهای زیبا و سحرآمیز به نام «دره ستارگان» در این جزیره شگفتانگیز قرار دارد که امروز بهعنوان یکی از زیباترین جاهای دیدنی قشم شناخته میشود. این دره علاوه بر طبیعت وصفنشدنی، حکایتها و افسانههای جذابی را برای ماجراجویان روایت میکند. بومیها معتقدند که احجام جادویی موجود در این دره، میلیونها سال قبل در اثر برخورد ستارهای به زمین یا توسط موجودات فرازمینی پدید آمدهاند.
همزمان با وزش باد و هجوم ماسه، نوایی وهمآور از دالانهای تو در توی این دره و از میان دیوارههای غولآسای تراشخورده، در سکوت بیابان شنیده میشود. مردم محلی جزیره با تاریک شدن آسمان گذرشان به این دره نمیافتد و معمولا با لبخند مسافران غریبه را از رفتن به این دره خوفناک در تاریکی منصرف میکنند؛ زیرا آنها معتقدند، شبها، ارواح، اجنه و موجودات فرازمینی در این دره رفت و آمد دارند.
تنها با تماشای اشکال عجیب و غریبی که بر اثر فرسایش هزاران ساله از هر صخره دریا، مجسمهای حیرت آور و عظیم الجثه ساخته است، کاملا غافلگیر و حیرتزده خواهید شد.
قلعه و منطقه باستانی «بوینی یوغون» واقع در روستای کور عباسلو اردبیل یکی دیگر از دست ساختههای متروک و مهجور مانده بشر و محلی برای داستانسرایی و قصهپردازی است. میگویند مردمانی که در قدیم به بازدید این قلعه باستانی میرفتند، بهطور مرموزی ناپدید میشدند؛ گویی که قلعه زنده است و آنها را میبلعد. کمکم با ناپدید شدن آدمها این قلعه به «قلعه آدمخوار» مشهور شد و داستانهای بیشماری از آن دهان به دهان در میان مردم پیچید.
راهی استان کرمان میشویم و به شهر سیرجان به باغی اسرارآمیز سفر میکنیم که خبری از سرسبزی در آن نیست. در نگاه اول شاید این باغ جالب و شگفتانگیز به نظر برسد؛ ولی با قدم زدن در میان درختان خشک که میوههای آن از جنس سنگ هستند، وحشت در دل شما ایجاد میشود. این باغ سنگی «باغ درویش خان» نامیده میشود و سازنده آن مزرعهداری به نام «درویشخان اسفندیار پور» است که حدود ۴۰ سال پیش پس از خشک شدن مزرعهاش، حالت طبیعی خود را از دست داد و به نشانه اعتراض درختان باغش را که دیگر خشک شده بودند، در جای دیگر کاشت و سنگهایی را که از کوههای اطراف جمع کرده بود، بهعنوان میوه درختانش به آنها آویزان کرد.
عدهای دیگر بر این باورند که درویشخان شبی خواب ساختن این باغ را میبیند و فردای آن روز به هنگام چراندن گوسفندان در بیابان، شهاب سنگی را میبیند که از آسمان به زمین میافتد و آن را به خانه برده و با آن باغش را میسازد.
درویشخان به سنگ اکتفا نکرد و مدتی نیز سر گوسفندان که توسط گرگ دریده شده بودند را به درختان آویخت که با اعتراض مردم، دست از این کار برداشت. لوله اگزوز ماشین، چرخ دندههای فرسوده، لاستیکهای نخنمای پنچر شده، پیت نفت، قوطی حلبی، آینه شکسته، شناور کولر، نی قلیان شکسته و بسیاری ضایعات دیگر نیز بر این درختان پدیدار شدند.
گفته میشود پس از مرگ درویش خان، یکی از درختان فرو میریزد و چندین مرد از روستای اطراف برای مجددا آویزان کردن سنگها و استوار کردن درخت به زحمت تلاش میکنند. سوال اینجا است که این پیرمرد در آخرین سالهای زندگی خود چطور قادر به جابهجایی درختان و سنگها بوده است؟ امروزه این باغ سنگی یکی از جاهای دیدنی سیرجان به شمار میرود.
خرابهها و قلعههای وهمآور دستسازی که توسط آدمیزاد بنا شدهاند، دارای رمز و راز فراوانی است. یکی از این قلعههای پر رمز و راز در ایران، «قلعه زاهدان کهنه» است که در ۲۷ کیلومتری شرق زابل سیستان و بلوچستان قرار گرفته است و در روزگاران قدیم یکی از شهرهای بزرگ ایران و مرکز سیستان بود.
این قلعه یکی از جاهای دیدنی استان سیستان و بلوچستان است و در دل آن داستانها و قصههای ترسناک بسیاری وجود دارد و گفته میشود که ارواح و اجنه در این قلعه حکمفرمایی میکنند.
در ناحیهای کوهستانی از شهر خوی واقع در آذربایجانغربی، منطقهای به نام «جهنمدره» قرار گرفته است. جهنمدره بهاندازهای برای بومیها حواشی دارد که کسی به هیچ عنوان برای گشتوگذار به این منطقه نمیرود. علت نامگذاری این منطقه، کوههای بلندی هستند که این منطقه را در بر گرفتهاند و منطقهای صعبالعبور را به وجود آوردهاند.
جهنم دره نیز از نظر وضعیت فیزیکی و نیز از نظر روانی، منطقهای منفور و خطرناک برای بومیان این منطقه محسوب میشود. افرادی نیز برای رفتن به این دره تلاش کردهاند که متاسفانه سقوط کرده و در برخی موارد بهعلت صعبالعبور بودن دره، جنازه آنها نیز پیدا نشده است.
گورستانها پیشینهای طولانی در ترس دارند و همیشه در فیلمهای وحشتناک از جایگاه ویژهای برخوردار هستند. گورستانی عجیب و غیرمتعارف در روستای «تیس» بندر چابهار با نام «گورستان جن» قرار دارد که محلیهای روستا بر طبق باوری قدیمی که از والدین خود شنیدهاند، میگویند که زیر سنگ قبرهای این گورستان، اجساد اجنه دفن شدهاند، زیرا اندازه سنگ قبرهای این گورستان بسیار بزرگ و غیرطبیعی و روی آنها اشکال عجیبی به چشم میخورد.
افسانهها و قصههای عامیانه این منطقه میگویند که کسی تابهحال آدمیزادی ندیده که تیشه بردارد و برای دفن جسدش، سنگ سخت را بتراشد. جالب است بدانید که شبها صداهای عجیبی در این روستا شنیده میشوند. برخی از بومیهای روستا میگویند که این صداها، نالهها و گریههای اجنه بر سر قبر عزیزانشان است که تا صبح برای آنها عزاداری میکنند.
عدهای دیگر معتقدند که شاید حفرکنندگان، به خاطر حفظ مردگان از گزند جانوران و خورندگان زیرزمینی، رنج کندن سنگ را تحمل میکردند و گورهای اینچنینی میساختند تا به درگذشتگانشان احترام بگذارند. غروب که میشود، کمتر کسی جرات دارد که از نزدیک این گورستان عبور کند.
ارگ بم باشکوهترین و قدیمیترین سازه خشتی دنیا در شهر بم در استان کرمان است که هرساله گردشگران زیادی برای تماشای بقایای آن به دیدنش میروند؛ ولی کمتر کسی از راز هولناکی خبر دارد که این ارگ با خود حمل میکند. چندی پیش، پس از زلزله ویرانگر بم، باستانشناسان و کارشناسان، جسد مومیایی چند کودک و اسکلت نوزادهایی را در دیوارههای بلند و لابهلای حصارهای این ارگ باشکوه پیدا کردند.
باستانشناسان، اسکلت ۶۸ کودک و نوزاد را تشخیص دادند که بهصورت عمودی لابهلای دیوارهای خشتی و گلی ارگ بم دفن شده بودند، در مورد اینکه چرا جسد این کودکان لابهلای دیوارها دفن شده، باستانشناسان اختلاف نظر دارند. قصههایی در میان مردم بم رایج است که میگوید علت دفن این کودکان، حمله «آقا محمدخان قاجار» به بم و محاصره یک ساله ارگ توسط او است.
گویی ساکنان ارگ، چون راهی به گورستان بیرون شهر نداشتهاند، چارهای جز دفن اجسادشان در لابهلای دیوارها نداشتهاند. بین برخی مسنها نیز داستانهای ترسناکی هم از وجود موجودات عجیب و غریب و راه و رسم کشتن بچهها توسط آنها رایج است.
وقتی پای مرگ در میان باشد، آدمها میترسند و درباره عامل مرگ، قصهها و افسانههای زیادی روایت میکنند. در کرمانشاه غاری تاریک به نام «غار پرآو» قرار گرفته که انسانها را میبلعد و از مهمترین مکانهای گردشگری وحشت در ایران برای غارنوردان حرفهای است.
غار پرآو بزرگترین غار عمودی دنیا است که بهعنوان اورست غارهای جهان نیز شناخته میشود. این غار تاریک، سرد، عمیق و صعبالعبور است و به خاطر گرفتن جان پنج تن از غارنوردان، لقب «غار قاتل» را از آن خود کرده است.
گفته میشود پیکر دو تن از این غارنوردان هنوز در این غار ۷۰۰ متری قرار دارد و همین باعث ایجاد رعب و وحشت برای بازدید از این غار شده است. بازدید از غار پرآو برای مردم عادی و حتی کوهنوردان مبتدی بسیار خطرناک است و بههیچوجه توصیه نمیشود.
قناتی در شهر گناباد، به نام «قنات قصبه» قرار دارد که افسانههای زیادی از در و دیوار آن سرازیر میشود. بر طبق یک افسانه، این قنات به فرمان «بهمن» یکی از سلاطین قدیم ایرانزمین برای کفاره گناهی بزرگ احداث شده است.
بر اساس داستان مشهور «دوازده رخ» در «شاهنامه فردوسی»، قدمت بنای این قنات به قبل از پادشاهی کیخسرو میرسد. جدا از این روایتها و داستانهای اسطورهای، بررسیهای باستانشناسان نشان میدهد که این قنات متعلق به دوران هخامنشیان است.
شاید در نگاه اول این قنات به نظرتان عجیب و ترسناک نیاید، ولی این قنات بزرگترین، طولانیترین و قدیمیترین قنات جهان است که از دالانهای تاریک و سیاهی که هنوز هم آب شهر را تامین میکنند، تشکیل شده است. هیچکس تصوری از انتهای این قنات ندارد و کارشناسان طول آن را ۳۵ کیلومتر تخمین زدهاند. دنیای عجیب و رازآلود قنات با آن دالانهای تودرتو، چاشنی ترس را برای هرکس به ارمغان میآورد.
اگر بهدنبال افزایش میزان آدرنالین هستید، شب هنگام به درهای مخوف در طبس سفر کنید. در این دره، شب هنگام، صداهای رعبآوری در فضا میپیچد و اسرار شگفتانگیزی را در خود جای داده است.
این دره که «کال جنی» نامیده میشود یکی از درههای منحصربهفرد ایران است که مانند سرزمین عجیبی از صخرههاست که دخمههایی در دل دیوارهها و اشکال عجیب و نامتجانسی را در خود گنجانده است. اهالی این منطقه این دره را خانه جن و ارواح میدانند و داستانهایی از ربوده شدن دختران جوان توسط اجنه در این دره برای شما تعریف خواهند کرد.
قدیمیترها بر این باور بودند که هیچکس نباید حتی به این دره نزدیک شود، چه برسد به اینکه درون آن قدم بگذارد. اگر زنی در قدیم فرزندی ناقص به دنیا میآورد او را به اجنه این دره مرتبط میساختند.
جنگلها همیشه یکی از مرموزترین و پر رمز و رازترین نقاط جهان هستند. جنگلی جیغ در مشهد قرار دارد که از غروب آفتاب تا طلوع خورشید صدای جیغها و نعرههای درختان آن، رعب و وحشت را در دل اهالی روستای سربرج برانگیخته است. به گفته برخی، صدای جیغ شبیه صدای زنی است که زنده زنده در حال سوختن در آتش است.
علاوه بر صدای فریادهایی که از این جنگل شنیده میشود، شکل و هیبت درختان این جنگل نیز وحشتآور است. با بررسیها و تحقیقات انجام شده معلوم شد این صداها و فریادها مربوط به جیرجیرکها یا ملخهایی است که در دل درختان خانه کردهاند.
ولی هنوز برخی از اهالی معتقدند که این صداهایی که از جنگل شنیده میشود، هیچ شباهتی به صدای جیرجیرک یا ملخ ندارد و این جنگل نفرین شده و محل سکونت اجنه است. برخی معتقندند که شیاطین و روحهای نفرین شده و سرگردان، شب هنگام در این روستا پرسه میزنند و این اصوات دلخراش را به وجود میآورند.
نکته قابلتوجه دیگر درباره این جنگل این است که رودخانهای که در این جنگل جریان دارد قبلا در فصولی از سال خشک بود، اما همزمان با شروع صداها از جنگل از سال ۱۳۹۰، این رودخانه همچنان در این جنگل جاری است.
دودکش جن در نزدیکی ماهنشان در استان زنجان، یکی از شگفتانگیزترین و پرقصهترین، پدیدههای ایران است. این پدیده، سنگ بزرگی درون یک دشت، با چند ستون بزرگ روی آن است که هرکدام سری قارچشکل و همچون آدمیان کلاه به سر دارد.
دودکش جن در اصطلاح زمینشناسی «هودو» (Hoodoo) نامیده میشود و در حقیقت بهنوعی از فرسایش گفته میشود که در اثر آن منارههای طویلی از رسوبات و سنگها از لایههای ابتدایی باقی میمانند.
دژی نیز در زیر این پدیده از دوران ساسانیان به یادگار مانده که «تخت دیو» یا «قلعه بهستان» نامیده میشود. مردم محلی جایگاه این سنگ بزرگ را جایی که جنها در آن زندگی میکنند، میدانند و بر این باورند که موجودات زنده نمیتوانند شب را در کنار آن سپری کنند.
کول خرسان یا دره ارواح، درهای اعجابآور و اسرارآمیز در استان خوزستان است که پیمایش مسیر سخت و هراسآور آن، هیجان و شگفتی را برای شما به ارمغان میآورد. چشمهها از دیوارهای این دره شگفتانگیز میجوشند و درختان بادام کوهی، نخلها و درختان وحشی انگور، تصاویر خیالانگیزی را پدید آوردهاند.
در راه عبور از این دره متحیرکننده، گاهی دیوارههای ۲۰۰ متری عظیم به هم نزدیک شده، راه باریک شده و آسمان گم میشود و آنوقت است که در این فضای وهمانگیز و نفسگیر، دلهره به سراغتان میآید. شاید به همین دلیل است که نام دیگر این دره را «دره ارواح» گذاشتهاند.
منطقه جنگلی و اسرارآمیز هفتدغنان در روستای صومعهسرا در استان گیلان سالها است که مقصد ماجراجویان و گردشگران فراوانی است. محلیان صداهای زیادی از این جنگل شنیدهاند و میگویند، بهتر است تا شب نشده این منطقه را ترک کنید. ولی اگر برای تجربه وحشت و دلهره به این ناحیه سفر کردهاید به قسمتشرقی روستا بروید، جایی که هوا ناگهان سنگینتر میشود و وجود کلبهای متروکه و پرماجرا که افسانههای محلی زیادی در دل آن گنجانده شده به این فضای سنگین میافزاید. بر طبق باور محلیها، اگر تنها بتوانید یک شب در این کلبه وحشت انزلی دوام بیاورید، ارواح شما را ثروتمند خواهند کرد.
با وجود این خرافات، سالها است که هیچیک از بومیان و محلیها حاضر نیستند حتی برای ثروتمند شدن، به این خانه نزدیک شوند. دلیل ترس از این کلبه جنگلی سرنوشت شوم و هولناک کسانی است که برای ثابت کردن شجاعت خود یک شب را در این کلبه مرموز و نفرینشده سر کردهاند. روایت میشود که عدهای نیز قربانی شده و جان خود را در این کلبه از دست دادهاند. از همان موقع تا الان هیچکس اجازه ورود به این کلبه جنگلی را ندارد و تنها از دور میتوانید این کلبه جنگلی را نظاره کنید.
گورستانی به نام «سفیدچاه» در بهشهر مازندران قرار گرفته که از نظر ظاهری تفاوتهایی با دیگر گورستانهای کشور دارد. خاک این گورستان سفید است، سنگ قبرهای آن همه بهصورت عمودی هستند و بعد از نام و نام پدر، شغل افرادی که فوت شدند بهصورت نمادین روی این سنگها تراشیده شده است. دسترسی به این قبرستان از طریق شهر گلوگاه در حدود ۳۰ کیلومتری بهشهر امکانپذیر است. از گلوگاه باید بهسمت سفیدچاه بروید و درست در ابتدای ورودی شهر به این قبرستان برمیخورید.
افسانههای بومی و محلی زیادی از این گورستان روایت میشود. بومیان خاک سفید این گورستان را جادویی میدانند و باور دارند که به خاطر این خاک سفید، جنازه مردهها از بین نمیرود.
برخی محلیها میگویند که اجنه در این قبرستان رفت و آمد دارند. شبها، اطراف قبرستان مه گرفته و بسیار ترسناک میشود، و میگویند که ممکن است بهخاطر مه، راهتان را شبها در این گورستان گم کنید.
جعبهای چوبی و بسیار قدیمی در این گورستان وجود دارد که توسط مردم نگهداری و حفاظت میشود. مردم محلی اعتقاد دارند که این جعبه طلسمشده و توسط اجنه نیز محافظت میشود و اگر این جعبه از گورستان خارج شود، شومی را با خود بههمراه میآورد.
سپاسگزارم.