هر هفته مهمان یکی از محلههای تهران میشویم تا هم داستان شکلگیری محله را برایتان تعریف کنیم و هم از ماجراهای خواندنی ساخت بناهای تاریخی و مهم، چهرههای معروف و سرگذشت شخصیتهای تأثیرگذار و نامداران برایتان بنویسیم تا هویت محلهتان را بیشتر از گذشته بشناسید.
به گزارش همشهری آنلاین، محلهگردی این هفته ما در محله نازیآباد منطقه ۱۶ است که نامش برای خیلیها آشناست. محلهای قدیمی که نهتنها در تهران، بلکه در کشور هم شناخته شده است، چراکه خیلی از چهرههای معروف سیاسی، مذهبی و ورزشی و هنری ساکن همین محله بودهاند؛ از عزتالله ضرغامی تا منصور ارضی، اکبر عبدی، امیر قلعهنویی و حمید استیلی. جوانان این محله نقش ویژهای در دوران انقلاب اسلامی و مبارزه با حکومت پهلوی داشتند و پس از پیروزی انقلاب در جایگاههای مختلف سیاسی، امنیتی، فرهنگی و اجتماعی برای استواری و پایداری پایههای نظام تلاش کردند.
نوع معماری و هندسه شهری نازیآباد یک تفاوت عمده با دیگر محلههای جنوب شهر دارد. کوچهها و خیابانهای این محله، حولوحوش میدانهای کوچک و بزرگ محلی شکل گرفتهاند؛ میدانهای سرسبزی است که به نوعی پاتوق اهالی محسوب میشود، برای همین زندگی اجتماعی در این محله پررنگتر و از نشاط بیشتری برخوردار است. چهار بازارچه در نازیآباد ساخته شده است؛ بازار اول در منتهیالیه خیابان مدائن، بازار دوم در وسط نازیآباد، بازار سوم در خیابان نیاکان [شهید برادران احدی]و بازار چهارم در خیابان شهید رجایی. جلوی بازارها دو پیادهرو ساختهاند؛ یکی روباز و دومی سرپوشیده. پیادهروهای سرپوشیده بازار سوم و چهارم با سردریهای هلالی شکل، به نوعی حال و هوای بازار بزرگ تهران را تداعی میکند.
نازیآباد از محلههای اصیل و قدیمی جنوب تهران است که در دهه ۳۰ شکل گرفت؛ محلهای که در دلش چند خردهمحله ازجمله هزار دستگاه، فرهنگیان، گلابدره، بازار اول، بازار دوم با داستانهای متفاوت و خواندنی را جای داده است؛ اینکه در هزار دستگاه، ۹۹۹ تا واحد مسکونی ساخته شده و معلوم نیست واحد هزارم چرا ساخته نشده یا اینکه این محله را نازیهای آلمانی ساختهاند. در نازیآباد اغلب کسبه و مشتریها با هم آشنایی و سلام و علیک دارند و به تعبیری هنوز روح محله و بچهمحل بودن در آن جاری است.
نازیآباد چند مسجد دارد، اما یکی از مساجدش را نه فقط اهالی که همه مردم تهران میشناسند. این مسجد که کلنگش در اوایل دهه ۳۰ توسط آیتالله کاشانی در خیابان مدائن زده شده، در مناسبتهای مهم سیاسی و اجتماعی مثل انتخابات همیشه مورد توجه خاص رسانهها بوده و بهخاطر گزارشهای زندهای که از آن در تلویزیون دیدیم به چشم همهمان آشناست. صفوف نماز در مسجد حضرت رسول فشرده است و اگر موقع اذان برای اقامه نماز برسید، جا برای ایستادن و نماز خواندن پیدا نمیکنید.
اما درباره اینکه چرا اسم محله نازیآباد شده ۲ روایت وجود دارد. منوچهر والیزاده، صداپیشه پیشکسوت در اینباره میگوید: روایت نخست این است که آلمانیها این محله را در دوره رضاخان ساختند و نام آن را نازیآباد گذاشتند؛ درحالیکه طبق اسناد این محله خیلی پیشتر از سر کار آمدن رضاخان به همین نام بوده؛ بنابراین این گفته درست نیست. روایت دوم که معتبر است و در کتابهای تاریخی هم آمده، این است که ناصرالدینشاه قاجار دلبسته خانمی به نام نازخاتون میشود و او را به همسری میگیرد. از قضای روزگار این خانم در این محله عمارتی داشته و شاه هم باقی املاک و زمینهای اطراف عمارت را پشت قباله نازخاتون میاندازد. نازخاتون این زمینها را که از جنوب به دریاچه عظیمآباد میرسید بهدست رعیت میدهد تا در آن کشت و زرع کنند. کمکم زمینها رونق پیدا میکند و اسم نازخاتون هم روی زبانها میافتد و از آن روزگار به این محدوده نازیآباد میگویند. در دوره پهلوی اول کمکم زمینهای کشاورزی نازیآباد تفکیک شد تا خانهها ساخته شوند و یک محله شکل بگیرد.
لابد شما هم زیاد شنیدهاید که خیلی از فوتبالیستهای معروف کشور بچه نازیآباد بودند. محدوده بازار دوم قبلا همان زمینهای خاکی معروف نازیآباد بوده که خیلی از لژیونرهای امروز و بازیکنهای تراز اول تیم ملی فوتبال مثل فرشاد پیوس، حمید استیلی، امیر قلعهنویی و... در آن فوتبال بازی کردهاند. وقتی با چند تا از قدیمیهای محله گپ میزدیم فهمیدیم خیلی از بزرگان و رجال سیاسی کشوری و لشکری بچه نازیآباد بودند و هنوز هم هستند؛ مثل ضرغامی، رئیس سابق صداوسیما که هنوز هم بعضی وقتها از بازارچههای معروف نازیآباد خرید میکند. در عالم هنر هم برای نازیآبادیها جا هست؛ چون کسی مثل اکبر عبدی را دارند.
نازیآباد از آن محلههایی است که حتی دشمنان ما هم آن را خوب میشناسند و برای همین در دوره دفاعمقدس این محله یکی از هدفهای اصلی موشکبارانهای صدام بود. اهالی میگویند صدام و فرماندهانش فهمیده بودند که خیلی از سرداران و فرماندهان جنگ و نیروهای سرنوشتساز جبههها از بروبچههای نازیآباد هستند و به خیال خودشان با بمباران این محله میخواستند روحیه این جوانان را تضعیف کنند؛ جوانانی مثل شهید صنیعخانی که بزرگشده نازیآباد است.
جوانان نازیآباد این بخت را دارند که یک پاتوق درست و حسابی داشته باشند؛ یک جایی که اسمش فرهنگسرای بهمن است؛ محلی که قبلا کشتارگاه تهران بود و فضای نامناسب اطرافش محله را از ریخت انداخته بود، اما حالا بیا و ببین که به جای کشتارگاه که فقط بوی نامطبوع از آن به مشام میرسید، یکی از فعالترین مراکز فرهنگی پایتخت فعالیت میکند و سینمایی با سقف متحرک را در خود جای داده است.