محسن بهاروند، سفیر سابق ایران در انگلیس، در اعتماد نوشت: بدون شک ایران به دلیل موقعیت ژئوپلیتیک، منابع انسانی و طبیعی خود کشوری مهم و تاثیرگذار است. با این وجود واضح است که برخی کشورهای اروپایی و مسوولان اتحادیه اروپا در مورد نقش ایران و تاثیر کشور ما در مخاصمه اوکراین، گزافهگویی کرده و بر تکرار سخنان کذب، غیرواقعی و غلوآمیز خود در این رابطه اصرار میورزند. با فرض اینکه کشورهای مذکور به کذب بودن و غیر واقعی بودن اتهامات وارد کرده بر ایران درباره کمک نظامی به روسیه در جنگ اوکراین آگاهی دارند، سوال این است که با چه انگیزهای این کار را انجام میدهند؟
برخی کشورها از این جنگ و فضای ایجادشده پیرامون آن به عنوان ابزار در راستای اهداف سیاسی خود به شمول ایجاد فشار سیاسی و پروندهسازی برای ایران در راستای برنامههای آتی خود استفاده میکنند.
متاسفانه آنها تاکنون تا حدی موفق بودهاند، چرا که دسترسی آنها به ابزار و امکانات جریانسازی بینالمللی و تصویرسازی در اذهان و افکار عمومی جهان بیش از ماست، ضمن اینکه اظهارنظرهای مبالغهآمیز و هیجانی برخی مسوولان ناآگاه به مسائل سیاست خارجی نیز همواره تسهیلگر و تقویتکننده اقدامات دشمنان علیه کشور شده است.
تا آنجا که به ایران مربوط است، هدف اصلی امریکا و اروپا این است که با استفاده از انواع روشها از جمله سوءاستفاده از برخی اظهارنظرها یا ایجاد برداشتهای غیرواقعی از اقدامات معمول دیپلماتیک و مستندسازیهای غیر مسوولانه، ایران را به عنوان یک تهدید علیه صلح و امنیت بینالمللی و منطقهای معرفی کنند.
برای مقابله با چنین تهدید (فرضی)، طیفی از اقدامات چه در قالب شورای امنیت یا در سایر قالبهای دستهجمعی قابل توجیه است. مذاکره، تحریم اقتصادی، تحریم سیاسی تا اقدام نظامی برای رفع تهدید علیه صلح و امنیت بینالمللی با در نظر گرفتن شرایط و جزییات لازم مجاز تلقی میشود.
آنها ضمن اینکه واقعا مایل نیستند سایر کشورها با روسیه روابط و همکاری نزدیکی داشته باشند و به صورت طبیعی همه تلاش خود را برای منزوی کردن روسیه به کار میگیرند، اما به خاطر اختلاف با ایران در مورد پرونده هستهای و مسائل خاورمیانه نیاز به «تهدیدپنداری» ایران توسط جامعه بینالمللی، افکار عمومی خود و جهان دارند تا هر گاه که ضروری باشد بتوانند اقدامات خود علیه ایران را از نظر منطقی و حقوقی توجیه کنند.
از این رو است که امریکا و اروپا نسبت به دیپلماسی و مذاکرات دیپلماتیک از جمله در مورد پرونده هستهای نسبت به گذشته تمایل کمتری از خود نشان میدهند زیرا فکر میکنند «تهدیدپنداری» ایران انتخابهای متعددی برای ایجاد فشار بر کشور ما را در اختیار آنها قرار داده است.
چنانچه گفته شد این اقدامات سبدی از انتخابها شامل تبادلات دیپلماتیک، اقدامات قهرآمیز مانند تحریم تا اقدامات نظامی است که میتواند در راستای شرارتها و جنایات کشورهای غربی علیه منافع کشور ما مورد سوءاستفاده قرار گیرد. از این منظر ما در مقطع کنونی در یک وضعیت مخاطرهآمیز قرار داریم که البته مسوولان سیاست خارجی کشور حتما نسبت به آن آگاه هستند.
از طرف دیگر روسیه تحت فشار سیاسی و اقتصادی بیسابقهای قرار گرفته است. طبیعی است که این کشور نیاز به متحدانی دارد که بتواند با کمک آنها از تشدید انزوای بینالمللی خود جلوگیری کند؛ لذا روسیه نیز با انگیزهای کاملا متفاوت از امریکا و اروپا تلاش خواهد کرد که مستقیم یا غیرمستقیم ایران را به عنوان یک کشور موثر همسو و همجهت با خود معرفی کند.
ضمن اینکه ایران این پتانسیل را دارد که تمرکز غربیها بر جنگ اوکراین را دچار خدشه کند؛ لذا هر دو طرف مخاصمه با دو انگیزه متفاوت میتوانند برخلاف واقعیت روی زمین در مورد نقش ایران در این جنگ دچار مغالطه و مبالغه شوند.
از این نظر مبالغه یا کذبگویی در مورد نقش ایران، الزاما در راستای منافع اوکراین نیست، اما اوکراین نیز ناخواسته به این امر دامن میزند. کشاندن پای ایران به این قضیه باعث میشود که امریکا و اروپا به جای تمرکز بر حمایت از اوکراین در جنگ با روسیه، با سوءاستفاده از وضعیت اوکراین به دنبال تامین منافع خود در خاورمیانه باشند لذا بخشی از تلاش و منابع لازم را به جای تقویت اوکراین در خاورمیانه متمرکز کنند.
چنانچه به اقدامات ایران در رابطه با وضعیت بین روسیه و اوکراین توجه کنیم عدم صداقت امریکا و اروپا در مورد نقش ایران روشنتر خواهد شد.
ایران و روسیه دو کشور همسایه هستند که روابط دیرینهای دارند. دو کشور بهرغم اتفاقات خوشایند و ناخوشایند در طول تاریخ، دارای روابطی مستدام و مستمر بودهاند. طبیعی است که دو کشور در زمینه مبادلات تجاری، اقتصادی، فنی، تکنولوژیهای نو و سایر زمینهها همکاری داشته باشند. ضمن اینکه غرب با تحمیل تحریم و اقدامات تقابلی خود ایران را مجبور کرده است که برای تامین نیازهای ضروری خود به دنبال منابعی غیر از کشورهای غربی باشد.
بهرغم روابط نزدیک و دوستانه تهران و مسکو، ایران سیاست اصولی خود در این قضیه را حفظ کرد. ایران چه به صورت اقدام یکجانبه از طریق اعلام مواضع و چه در سازمانهای بینالمللی از جنگ حمایت نکرده است. یکی از سیاستهای اصولی ایران، حلوفصل مسالمتآمیز اختلافهاست. حلوفصل مسالمتآمیز طیفی از اقدامات را شامل میشود که یکی از این اقدامات مذاکره است. ما معتقدیم که کشورها همواره قادر هستند با بهکارگیری ابتکار دیپلماتیک از بروز مخاصمه مسلحانه جلوگیری کرده و هنگام بروز اختلافات آنها را به صورت مسالمتآمیز حلوفصل کنند.
دومین نکته این است که ایران صراحتا الحاق بخشی از خاک اوکراین به روسیه را با توسل به اقدامات قهرآمیز رد کرده و این الحاق را مورد شناسایی قرار نداده است. واقعا باید پرسید چند کشور غیر از کشورهای اروپایی و امریکا چنین موضعی را با صراحت اعلام کردهاند؟
ما همانطورکه روابط دوستانه با روسیه داریم با اوکراین نیز چنین روابطی داریم؛ لذا پس از انتشار این اخبار هیاتی از کشور ما با هیات نظامی - دیپلماتیک اوکراین مذاکرات یکروزهای داشته و مواضع ایران به صراحت برای آنها تبیین شده است.
به رغم توافق دو هیات برای تداوم مذاکره برای رفع سوءتفاهمات بین دو کشور دولت اوکراین تاکنون برای برگزاری دور دوم و دورهای دیگر مذاکرات اعلام آمادگی نکرده است. به نظر من طرفهای ثالث در عدم برگزاری جلسات بین ایران و اوکراین مقصر هستند و طبق آنچه گفته شد در انجام مذاکرات اخلال ایجاد میکنند تا موضوع حلوفصل نشده و «تهدید پنداری» ایران همچنان تداوم داشته باشد.
ایران تلاش خود را برای ایجاد توازن در روابط خود با اوکراین و روسیه به کار برده است. رهبر معظم انقلاب به عنوان فرمانده کل قوای مسلح ایران نیز در آخرین سخنرانی خود به صراحت اعلام کرد که ایران در مخاصمه روسیه و اوکراین دخالت ندارد. این سخن وقتی اهمیت بیشتری مییابد که ایشان با همان صراحت حمایت ایران از جبهه مقاومت را که برای امریکا دارای اهمیت بیشتری است، اعلام کردند. ولی امریکا و اروپا با بیمسوولیتی بر مواضع ضدایرانی خود اصرار میورزند، چون هدف دیگری را از این کار پیگیری میکنند و طرح دخالت ایران در مخاصمه روسیه و اوکراین، بهانهای بیش نیست.
کارشناسان ایرانی به اهداف طرفهای غربی در بیان این موضوع واقف هستند. روشن است که وقتی طرف اروپایی در کنار مواضع کلی خود، بر این موضوع که پهپادهای ایران برای حمله به افراد و اماکن غیر نظامی به کار میرود تاکید میکنند به این دلیل است که در آینده نزدیک قصد دارند با فراهم کردن برخی مستندات خودساخته، دیوان بینالمللی کیفری را وادار کنند که علیه برخی مقامات ایرانی نیز طرح شکایت کند. این اقدام سوءاستفاده از پروسه قضایی و برخلاف همه ارزشهای اعلامی اروپا در مورد حاکمیت قانون است. چنانچه گفته شد ایران و روسیه از دیرباز مبادلات تجاری، اقتصادی، سیاسی، امنیتی و نظامی داشتهاند. این همکاریها مربوط به سالهای گذشته است. نمیتوان از ایران انتظار داشت که به خاطر منافع دیگران، منافع ملی خود در روابطش با روسیه یا سایر کشورها را نادیده بگیرد. چنانچه روسیه از پهپادهای شناسایی و پایش ایران علیه اهداف نظامی یا غیرنظامی در هر مکان و زمانی استفاده کرده مسوولیتی متوجه ایران نیست، زیرا ایران دخالتی در این مخاصمه ندارد که بتواند تعیین کند که علیه چه هدفی باید اقدام شود.
امروزه بزرگترین جنایات علیه اهداف غیرنظامی یا توسط امریکا یا توسط اسلحه امریکایی و اروپایی در فلسطین، یمن و سایر نقاط جهان توسط جنایتکاران و تروریستها صورت میگیرد. آیا این به معنی دخالت مقامات این کشورها در اقدامات تروریستی، قاچاق مواد مخدر و ... است؟ با منطقی که توسط برخی مقامات غربی به کار گرفته میشود پاسخ مثبت است. از نظر نگارنده ایران تهدید نیست و نمیخواهد باشد. ایران همواره بر حلوفصل مسالمتآمیز مخاصمهها اصرار دارد. در عین حال تجربه نشان داده که ایران همواره سعی دارد اصول کلی سیاست خارجی و منافع ملی خود را نیز حفظ کند. از این رو میتوان به طرفهای غربی توصیه کرد که به جای بهکارگیری روشهای تقابلی و زمینهسازی برای ایجاد تنش در آینده به نفع همه طرفهاست که ضمن احترام متقابل و شناسایی حق همگان در تامین منافع ملی، میتوان ابتکارات دیپلماتیک را جایگزین مقابله بیحاصل کرده و با طراحی یک سناریوی برد-برد وارد مذاکرات برای حلوفصل اختلافات شد.