«نوروز» و «رمضان» همواره از مناسبتهای حساس و تاثیرگذار برای تلویزیون است که اگر درست برنامهریزی شود، سکوی پرشی برای این رسانه محسوب میشود و اگر خالی از برنامههای جذاب باشد، با نقدهای جدی و در ادامه ریزش مخاطب مواجه خواهد شد. بر این اساس شروع سال ۱۴۰۲ به واسطه همزمانی این دو مناسبت حساس، برای مدیران صداوسیما آزمونی مهم تلقی میشود که در ادامه باید دید چگونه از پس آن برمیآیند؛ خصوصا که امسال تلویزیون خودخواسته هیچکدام از بِرندهای سابقش را هم در اختیار ندارد و برای ماندن در عرصه رقابت با رسانههای دیگر، نیازمند برگ برندهای است تا بالاخره خودی نشان دهد.
به گزارش ایسنا، «کلاه قرمزی»، «عصرجدید»، «خندوانه»، «دورهمی»، «پایتخت» و «زیرخاکی»، همگی زمانی از برندهای تلویزیون بوده اند که اتفاقا در این سالها و در همین مناسبتهای نوروز و رمضان توانستند جور برنامههای کم مخاطب را به نوعی بکشند و آمار بینندههای تلویزیون را جابه جا کنند. حال باید دید در سالی که صداوسیما ریسک کنار گذاشتن این بِرندها را به جان خریده است، آیا برگ برندههای جدیدی را برای مخاطبان و منتقدانش رو میکند یا باید روندی تخت و ساکن را در تلویزیون شاهد باشیم که فرصت به دست آمده را از دست رفته میبیند. هرچند از همین حالا میتوان فصل جدید «نون. خ» را به عنوان تک امید تلویزیون در این ایام به حساب آورد.
سالهاست تلویزیون با انتقادی مبنی بر کنار گذاشتن یک باره مجری ها، کاراکترها، برنامهها و برنامهسازانی که محبوب میشوند، مواجه است و در این راستا برنامههای زیادی مثل «نود»، «کلاهقرمزی»، سریال «پایتخت»، «دورهمی»، «خندوانه»، «عصرجدید» و ... بدون خداحافظی، از آنتن حذف شده اند. مجموعههایی که هر کدام سرمایهای عظیم برای رسانه ملی محسوب میشوند و سالها زمان و هزینه صرف شده است تا به جایگاهی برسند که تلویزیون بتواند از آنها در جهت تعامل بیشتر با مخاطب بهره ببرد. حالا مسئلهای که بیش از هر مقولهای مخاطبان تلویزیون را تحت تأثیر قرار میدهد، فقدان جرقهها یا اصطلاحا بِرندهایی است که بیننده را پای تلویزیون به تماشا ترغیب کند. پس میتوان گفت در شرایط فعلی که صداوسیما با چالش جذب مخاطب مواجه است، دستکم یا باید تلاش کند تا جایگزینهای جدیدی را برای رفتهها معرفی کند و یا اینکه با سازش و تعامل با برنامهسازانِ کهنهکارتر، به بازتولید برندهای مطرحش بپردازد.
اما تلویزیون در مقطعی با همزمانی دو مناسبت مهم مواجه شده است که در این ماهها اصراری به تولید و پخش بِرندهایش نداشته و خبری هم از همکاری دوباره با چهرههایی که زمانی توانستند محبوبیت این رسانه را در بین مخاطبان بازگردانند، به گوش نمیرسد. ضمن اینکه مدتی است روندِ در پیش گرفته شده توسط مدیران تلویزیون، از سوی مخاطبان و بعضا برنامه سازان قدیمی با گله و انتقادهایی همراه شده است و از آنجا که اصطلاحا ویترین هر رسانهای سریالها و در مجموع برنامههای سرگرم کننده اش به حساب میآید، به نظر میرسد با آغاز سال، مسیر سختی پیش روی صداوسیما باشد.
از جمله منتقدان اخیر عملکرد تلویزیون، جلیل سامان کارگردان ـ سریال «زیرخاکی» ـ است. مجموعهای که در این سالها توانسته بود ناجی صداوسیما در مقاطع حساس باشد، اما امسال خبری از تولید و پخش آن نبود. سامان اخیرا با مقایسهای درخصوص آمار پخش مخاطبان بالای سریال زیرخاکی در زمان پخش خود با سریالهای فعلی صدا و سیما، اینگونه نسبت به وضعیت موجود سازمان صدا و سیما واکنش نشان داده است.
این کارگردان که در حال حاضر سریال جدیدی برای تلویزیون ندارد، فصل سوم «زیرخاکی» را نوروز ۱۴۰۱ آماده پخش کرد و توانست در میان دیگر سریالهای مناسبتی آمار موفقی را ثبت کند. گواه موفقیت این سریال همین که در این سالها بارها فصلهای مختلفش همانند مجموعه «پایتخت» از شبکههای تلویزیونی بازپخش شده است و در هر تکرار هم بیننده دارد.
جلیل سامان به تازگی در اظهارات منتقدانه دربارهی اوضاع فعلی صداوسیما چنین گفته است: به قول یکی از دوستان گرچه تلویزیون سالهاست در اوج عزت نبوده اگر دشمنان میخواستند برنامه ریزی کنند که تلویزیون به این حضیض ذلت بیفتد، به این سرعت نمیتوانستند که دوستان توانستند.
این کارگردان در بخشهایی از اظهارات خود در صفحه شخصی اش در فضای مجازی تصریح کرده است که صداوسیما مدت هاست مرجعیت خبر و سرگرمی را از دست داده است؛ در حالی که میتوانست یکی از ارکان فرهنگ و اقتصاد و آرامش روانی جامعه باشد.
هرچند اظهارات منتقدانه جلیل سامان و هنرمندان دیگری نظیر او، از سوی عدهای اینگونه تاویل میشود که در جستجوی پیشنهادی دوباره از سوی تلویزیون هستند، اما همان طور که در بالا اشاره شد تلویزیون اگر قصد کنار گذاشتن قدیمیها به انگیزه ایجاد فضای بیشتر برای جوان ترها را دارد، دومناسبت مهم پیش رو ـ رمضان و نوروز ـ فرصت خوبی است تا خود را به مخاطبان و منتقدانش اثبات کند.