گرمای آب دیگ نفتی و خنکای نوشیدنیهای تگری در گرمابههایی که دیوارهایشان از خشت و گل بود، مراسم حنابندان و شادی جوانان و دورهمی خانمهای محل، خاطرات ساکن محله پونک از گرمابههایی است که روزگاری به آن تردد داشتند و این خاطرات هنوز زنده است.
به گزارش همشهری آنلاین، قدیمیترین گرمابه پونک را محلیها به اسم «خزینه» میشناسند. خزینه نه سردر داشت و نه نام خاصی که روی آن نوشته شده باشد. فقط بیرون آن ۳ گنبد نورگیر خشتی بود که درست بالای حمام، رختکن و توالت قرار داشت. شمال خزینه هم کوچه باریکی بود که اهالی از آن رفتوآمد میکردند. کوچه درست روبهروی در اصلی باغ خرابهده بود.
همان باغی که روستای خشت و گلی قدیمی پونک در آن ساخته شد و بعدها به دلیل بارندگی زیاد از بین رفت. اهالی قدیمی میگویند که داخل این باغ بزرگ، خانهای متعلق به غفار فرمانفرما، یکی از پسران فرمانفرما، ارباب اصلی پونک بود که بعدها دستور ساخت حمام دوم روستا را بالاتر از خزینه میدهد.
خزینه در گودی قرار داشت و با چند پله به پاگرد اول میرسید و بعد از گذر از سرویسهای بهداشتی به رختکن و حمام ختم میشد. ساعت ورود خانمها و آقایان به خزینه جداگانه نبود، اما ساعتهایی از روز بین خانمها و ساعتیهایی به آقایان اخنصاص داده شده بود. معمولاً صبحها خزینه پر بود از خانمها و بچههایشان که زمان زیادی برای شستوشو صرف میکردند و صدایشان از بیرون خزینه شنیده میشد.
حضور پونکیها برای ساخت بلوار و حمام پونک
در گذر زمان خزینه بهعنوان یکی از نخستین مکانهای عمومی روستای پونک کمکم فرسوده شد و از سالهای ۱۳۵۵ به بعد دیگر قابل استفاده نبود. اهالی مجبور بودند برای حمام کردن به روستاهای اطراف مثل باغفیض و طرشت بروند تا اینکه حمام دیگری در سال ۱۳۶۵ در کوچه پونه چهارم فعلی ساخته میشود.
زهرا فدایی، دختر آخرین کدخدای پونک میگوید: «فرمانفرما در آن زمان چند هکتار زمین را رایگان در اختیار اهالی پونک گذاشت تا در آن حسینیه، مدرسه، گرمابه و بوستان بسازنند. اسفند ۱۳۶۵ گرمابه با کمک اهالی با نام تعاون ساخته شد.
این حمام ۲ دستگاه عمومی و ۱۵ دستگاه نمره خصوصی داشت و همه اهالی از آن استفاده میکردند.» فدایی اضافه میکند: «بعد از انقلاب که آب پونک لولهکشی شد دیگر هرکدام از اهالی در خانه یک حمام ساختند و کمتر از حمام عمومی استفاده میکردند.»
افشین خراسانی، یکی از اهالی قدیمی پونک که مراسم حنابندانش در حمام پونک برگزار شده است، میگوید: «۴۰ ساله پیش که ۹ ساله بودم به همراه پسربچههای محل در آبانبار حمام که نیمهساز بود شنا میکردیم. بعد از ساخت آن هم بارها آنجا حمام رفتیم تا زمانی که مراسم حنابندان من سال ۱۳۷۳ آنجا برگزار شد.
در پونک رسم بود که داماد جدا از عروس مراسم حنابندان که شب قبل از عروسی است بگیرد. داماد هم دوستان صمیمی خود را جمع میکرد و آنها هم هزینه آن روز را متقبل میشدند تا او را با اصلاح صورت و کوتاهی مو برای مراسم عروسی آماده کنند.» خراسانی ۴۵ ساله اضافه میکند: «حمام پونک جزء داراییهای حسینیه محسوب میشد و تا قبل از لولهکشی آب همیشه شلوغ بود. اما بعد از آن کمکم خلوت و خلوتتر شد.»
نمایی از حمام که این روزها خاک میخورد
حمام پونک این روزها تعطیل و به انبار تبدیل شده است. اما تا ۲ سال پیش فعال بود و «علی پرویزی» آخرین فردی بود که در آن کار میکرد. او میگوید: «وسعت زمین حمام به ۸۰۰ مترمربع میرسید و دو در داشت. یکی برای ورود خانمها و دیگری برای آقایان. در گذشته داخل راهروی حمام پر از گل و گیاه و درخت پرتقال بود که همه آنها از بین رفتند. پونک بهترین آب را داشت و از قناتهای آن، همه درختها سیراب میشدند و بار میدادند. آب حمام هم از قنات پونک گرفته میشود و بقیه آن باغهای پایین را آبیاری میکرد.»
به گفته پرویزی، افراد زیادی از وزیر و نماینده مجلس گرفته تا آدمهای محلی به این حمام تردد داشتهاند. هنرپیشههای قدیمی زیادی به این حمام میآمدند. حتی بخشی از فیلم مشترک بین ایران و ترکیه در دهه ۷۰ به نام «توروس» یا همان مزد ترس همین جا فیلمبرداری شد. در واقع حمام پونک برووبیایی داشت، اما این روزها به مخروبهای تبدل شده است. «آمنه قاسمی» شورایار محله پونک میگوید: «حمام پونک جزو هویت این محله است. خیلی تلاش کردیم که آن را به مرکزی فرهنگی یا گردشگری تبدیل کنیم، اما نتیجه نداشت و این روزها این گرمابه خاک میخورد.»
نمایی از سکانس فیلم مزد ترس در مقابل حمام پونک
سکانسی از فیلم مزد ترس