طی سالهای گذشته در ضلع جنوبی میدان پارکینگ طبقاتی و مجتمع تجاری ساخته شده است؛ مجموعهای از تضادها در کنار امامزاده که این محله را بیش از پیش در منطقه یک خاص کرده است.
به گزارش همشهری آنلاین؛ در این میدان از روزهای قدیم چاهی وجود داشته که البته تبدیل به آبنمای کوچکی شده است. علاوه برآن در این محله قناتی برای مصرف آب آشامیدنی اهالی وجود داشته که امروزه به خاطر خشک شدن آب قنات بر روی آن مسجدی به نام مسجد قنات ساخته شده است. با وجود گسترش ساختوساز هنوز هم میدان امامزاده قاسم بافت قدیمی و مذهبی خود را حفظ کرده؛ یک فرشفروشی که سالیان سال است در این میدان مشغول به کار است؛ نانوایی و کفاشی کوچکی که وجود دارد و البته گرمابه امامزاده قاسم نشان از این دارد که هنوز مردم و اهالی اصالت و سنت خود را حفظ کردهاند. به سراغ اهالی میدان امامزاده قاسم (ع) رفتیم تا خودشان از محله بگویند؛ از خاطرات سالهای دور در کوچه پسکوچهها تا مشکلات امروزی.
«هادی ایجادی» متولد محله امامزاده قاسم است و میگوید: «من نسل ششم از خانواده ایجادی هستم که در این محله زندگی کردم و پسرم نسل هفتم از این خانواده است. این محله بهترین محله شمیرانات بود؛ در میدان امامزاده قاسم (ع) که میایستادید کل تهران زیر پایتان بود و از آنجا حتی میشد تا شاه عبدالعظیم (ع) را دید.» ایجادی درباره چشمانداز این روزهای محله امامزاده قاسم (ع) میگوید: «حدود ۵ سال است که ساختمان بلندمرتبهای کنار میدان ساخته شده که نمای بصری میدان و محله را زشت و ورودی و خروجی آن را هم باریک کرده که باعث میشود عبور و مرور ماشینها به سختی انجام شود.»
او میگوید: «خاطرم هست زمانی که بچه بودیم سنگ بزرگی گوشه میدان امامزاده قاسم (ع) بود که روی آن مینشستند تا ماه کامل را برای عید فطر ببینند.» «امامزاده قاسم در زمان قدیم ییلاق تهرانیها بود سیاستمداران و بازاریهای بزرگ تهران در این محله ساکن بودند و این محله تابستانها برو بیایی داشت.» اینها جملات یکی دیگر از اهالی میدان امامزاده قاسم (ع) است میگوید: «این محله دوران اوج خودش را پشت سر گذاشته و باید دید با سیاستهای جدید در چه زمانی دوباره به نقطه اوج خودش میرسد.»
امامزاده قاسم؛ از آن دست محلههایی است که ساکنان قدیمی آن نسل اندر نسل ساکن آن هستند و از این محله مهاجرت نکردهاند. وجود باغها و سبزهزارهای محله و خوش آب و هوا بودن ویژگیهایی بوده که اغلب باعث میشود مردم به این نقطه از شهر مهاجرت کنند و تعداد خانوارها و جمعیت ساکن در آن بیشتر شود. از طوایفی که در محله امامزاده قاسم ساکن بودند میتوان به طایفه اسفندیاری، آمریا و رضوانی اشاره کرد.
«محمد جعفر اسفندیاری» که از ساکنان قدیمی محله امامزاده قاسم است، میگوید: «ییلاق تهران، محله شمیرانات بود و خوش آب و هواترین نقطه شمیرانات کوههای امامزاده قاسم (ع)؛ تهرانیها ۳ ماه از سال را به این محله ییلاق میکردند آن هم با ۳۰ تومن. این محله به «تهرون قشنگه» معروف بود؛ چون از میدان امامزاده قاسم (ع) که به تهران نگاه میکردی شهر بسیار زیبا بود.»
یکی از اهالی محله در ادامه میگوید: «اما امروز از همین نقطهای که ایستادیم تنها ساختمان زشت و بدقوارهای میبینید که نه از لحاظ معماری مهندسی درستی دارد و نه ساخت آن دردی از اهالی محل دوا کرده؛ تمام چشماندازی که از تهران داشتیم را از ما گرفته است.» اسفندیاری که سالهاست در این میدان زندگی میکند؛ عصا به دست در گوشهای از میدان میایستد و برای صحبت و درد دل درباره محله ما را به سمت نیمکتهای میدان راهنمایی میکند و میگوید: «رمقی برای ایستادن ندارم؛ اینجا که بشینیم دقیقاً همانجایی است که سال ۵۴ مغازه دو نبشی در میدان امامزاده داشتم.
اسفندیاری از روزهای دور امامزاده قاسم میگوید: «قبل از سال ۵۴ بود؛ قرار شد خیابان ۶ متری به ۱۷ متری تبدیل شود؛ خیابان تعریض شود و پیادهراه درست کنند؛ خانه و مغازه من همین جا بود که ایستادیم که در این طرح خراب شد. آن زمان لبنیات اسفندیاری معروف بود؛ چندین مغازه دیگر هم بود، اما خدا را شکر از قدیم، چون کار را به بهترین نحو انجام میدادیم اهالی محل قبولمان داشتند.»
او میگوید: «بعد از تعریض خیابان و خراب کردن سوپرمارکت اسفندیاری به پیشهای که در بازار داشتم ادامه دادم و از سال ۴۸ همچنان در همین محله و در کوچه رستگاران ساکن هستم.»
یکی از بزرگترین مشکلات اهالی امامزاده قاسم (ع)؛ ساختمانی است که چند سالی است در اطراف میدان امامزاده قاسم (ع) ساخته شده است؛ تقریباً تمامی اهالی محله از وجود این ساختمان شکایت دارند و حتی یکی از ساکنان میگوید: «اگر بنا به خراب کردن ساختمان باشد تا دوباره میدان امامزاده قاسم (ع) به شکل سابق برگردد یک سوم هزینه آن را میدهم. ساختمانی که نه تنها نمای زیبایی ندارد بلکه باعث کمعرض شدن ورودی و خروجی میدان هم شده و از لحاظ مهندسی شهری هیچ توجیهی برای آن وجود نداشته است.»
یکی دیگر از مشکلات اهالی مشکل فاضلاب است؛ مرد جوانی که در سوپرمارکت یک سمت میدان امامزاده قاسم کار میکند میگوید: «کانال و لولهکشی درستی برای فاضلاب انجام نشده؛ فاضلابهای خانگی در کوچه و خیابان جاری است و حدود یک ماهی است که برای سامان دادن به وضعیت فاضلاب محله شهرداری اقدام کرده است، اما همانطور که میبینید هنوز تمام نشده است.»
«عبداالله اسفندیاری» حدود ۶۰ سال است که ساکن امامزاده قاسم (ع) است. او میگوید: «در تمام دنیا و در همین تهران خیابانهایی که دارای شیب هستند و میدان در آنها وجود دارد؛ میدان را صاف نمیکنند؛ میدانهایی مثل کاج و ونک و... همگی در شیب قرار گرفتهاند؛ اما تنها میدانی که آن را صاف کردند و باعث شد ورودی و خروجی میدان باریک و قسمتی از آن مانند پرتگاه شود؛ میدان امامزاده قاسم شمیرانات است.»
هادی ایادی میگوید: «از زمانی که خاطرم است این گرمابه اینجا بود و با پدرم به اینجا میآمدیم.» او به سقف خشتی گرمابه اشاره میکند و میگوید: «سقف این خانه را استاد مهدی پدر استاد حسن؛ پدر پدربزرگ من زده است. به گفته قدیمیها این گرمابه بیشتر از ۱۵۰ سال عمر دارد.»
مسئول گرمابه میگوید: «گرمابه برای آقایان هنوز از ساعت ۶ صبح تا ۸ شب باز است و فعالیت میکند.»
اسفندیاری میگوید: «گرمابه امامزاده قاسم متعلق به اهالی محل بود و مالکی نداشت؛ سود کسب آن متعلق به اهالی محله بود. آن زمان یکی از خیران حمام را برای اهالی ساخته بود و حق کسب و پیشه و اداره کردن آن به عهده استاد زینالعابدین اصفهانی (رابودان) بود.»
یکی از اهالی محله امامزاده قاسم معتقد است؛ این محله با توجه به واقع شدن در ارتفاعات قابلیت این را دارد که به قطب گردشگری منطقه تبدیل شود. او میگوید: «محلههایی مانند محله امامزاده قاسم که در ارتفاع هستند؛ بهترین فرصت برای تبدیل شدن به منطقه گردشگری را دارند. کارهایی مانند ساخت سورتمه تهران؛ توسعه ساخت پارک از جمله این فرصتهاست که باید استفاده شود.
یکی از اهالی محله میگوید: «این میدان ریه تنفسی تهران بود؛ پر بود از باغ و سبزهزار، اما الان تمام آن سبزهزارها از بین رفته. امروز تمام آن باغها تبدیل به ساختمانهای چند طبقهای شده که البته با وجود ارتفاعات و پلکانی شدن محله و خانه؛ هنوز زیباییهای خاص خودش را دارد.»
همانطور که در بالای صحن امامزاده نوشته شده است این امامزاده، قاسم بن حسن بن زیدبن حسن مجتبی از فرزندان با واسطه امام حسن (ع) است که میگویند پدرزن حضرت عبدالعظیم (ع) است. این امامزاده که تحت تعقیب بنی امیه و بنی عباس بود، به سمت شمیران برای مخفی شدن عزیمت میکند و در روستای «دژعلیا» مخفی میشود که سرانجام توسط عباسیون به شهادت میرسد و اهالی محله، امامزاده را در همان روستا به خاک میسپرند. طبق اسناد به دست آمده این بقعه در سال ۳۷۰ه. ق توسط عضدالله دیلمی ساخته شد که عدهای نیز قدمت بقعه را به دوران صفوی منسوب میکنند.
البته در زمان صفوی، حرم مورد مرمت و بازسازی قرار میگیرد و شاه تهماسب صفوی در سال ۹۶۳ه. ق به مناسبت سی وسومین سالگرد سلطنتش، صندوق چوبی را روی مرقد امامزاده میگذارد؛ اما ساختمان اصلی حرم در دوره قاجاریه، زمان سلطنت فتحعلی شاه توسعه مییابد و ایوان بزرگی که امروزه همچنان پابرجاست و نمایی به سمت مرکز تهران دارد، در این دوره ساخته میشود و به دستور ناصرالدین شاه، گنبد کاشیکاری شدهای بر فراز بارگاه نصب میشود که تا امروز چندین بار مورد مرمت و بازسازی قرار گرفته است. حیاط این امامزاده بر مبنای طرح توسعه حرم تعریض شده و در چند سال گذشته، پیکر مطهر چند شهید در آنجا آرام گرفته است.