محسن هاشمی در روزنامه شرق نوشت: من در شهرستان رفسنجان در راهپیمایی ۲۲ بهمن حضور داشتم و جمعیت درخور توجهی از مردم هم در راهپیمایی امسال شرکت داشتند. باید ضمن قدردانی از حضور مردم، مسئولان به دو نکته توجه داشته باشند:
نخست اینکه حاضران در راهپیمایی همه مردم نیستند، مثلا در شهری مثل تهران، حتی اگر ۵۰۰ هزار نفر هم در راهپیمایی شرکت کرده باشند، حدود پنج درصد شهروندان تهرانی هستند، بنابراین باید به ۹۵ درصد دیگر مردم توجه داشت که البته نمیتوان همه آنها را مخالف دانست، اما بخش شایان توجهی نیز به دلایل مختلف از حضور در راهپیمایی خودداری کردند. دوم آنکه خواستههای همان بخشی از جامعه را نیز که در راهپیمایی حضور یافتند، نباید مصادره کرد و به معنای تأیید و حمایت از عملکرد مسئولان دانست.
اکثر راهپیماییکنندگان اتفاقا از اقشار پایینتر از متوسط جامعه هستند و بهشدت درگیر مسائل معیشتی و با این حال حفظ اصل انقلاب را بر هر چیز دیگر ترجیح میدهند و با هر اقدامی حتی شرکت در راهپیمایی سعی میکنند اصل انقلاب حفظ شود تا اصلاح صورت گیرد و مشکلات حل شود. برای اینکه موضوع روشنتر شود، به مثالی اشاره میکنم. همه کسانی را که در راهپیمایی ۲۲ بهمن شرکت کردند، میتوان به حاضران در کشتی تشبیه کرد که در توفانی گرفتار شده است و این سرنشینان با هر وسیلهای سعی میکنند از غرقشدن کشتی جلوگیری کنند و آب داخل کشتی را تخلیه کنند.
در این میان، برخی از ملوانان و پرسنل کشتی هم با بی توجهی مشغول سوراخکردن بدنه کشتی برای ایجاد تغییرات دلخواه در آن هستند که خود باعث میشود حجم زیادی از آب وارد کشتی شود و تلاشهای سرنشینان برای بیرونریختن آب از کشتی بیثمر شود. ناخدای کشتی نیز به پرسنل خود و مسیر ایمان کامل دارد و با خیال آسوده، به مسیر که در دل توفان است، میرود و اضافه بر توفان خطر حمله کشتیهای جنگی رقیب نیز سرنشینیان را نگران کرده است.
حال وضعیت راهپیمایی ما و سخنرانی جناب آقای رئیسی بیشباهت به این حکایت نیست. همه کسانی که دل در گرو انقلاب دارند، از جریانات سیاسی تا مردم عادی، از متدینین و سنتیها تا دانشگاهیان و هنرمندان، همه و همه تلاش میکنند با انگشتان یک دست خود جلوی سوراخهایی را که در بدنه کشتی ایجاد شده، بگیرند و با دست دیگر با سطلی آب را از درون کشتی خالی کنند تا خدای نکرده، کشتی آسیب نبیند؛ اما ملوانان که همان مسئولان باشند، در حوزههای مختلف سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی مشغول سوراخکاریهای جدید در بدنه کشتی هستند و رئیسجمهور نیز بهعنوان ناخدا، با ایمان کشتی را به سمت توفان و تله کشتیهای جنگی دشمن میبرد و به درستی مسیر اطمینان دارد. با وجود خدماتی که انقلاب در ۴۴ سال گذشته در حوزههای مختلف نظیر آموزش، صنایع مادر، راهها و سلامت به کشور ارائه داده است، جامعهای که خط فقر در آن ۱۵ میلیون تومان اعلام شده و اکثریت جامعه زیر این رقم درآمد دارند، یعنی در حال غرقشدن در مشکلات اقتصادی است.
جامعهای که هزینه اجاره خانه از حقوق کارگر و کارمند عادی بیشتر شده است، جامعهای که مصرف گوشت و مرغ و لبنیات آن در دو سال گذشته کمتر از نصف شده و بسیاری از مردم بهخصوص کودکان و سالمندان از سوءتغذیه رنج میبرند، جامعهای که وضعیت فرهنگی و اجتماعی آن در محدوده هشدار قرار دارد، بهعنوان یکی از بزرگترین منابع انرژی دنیا، در زمستان کمبود گاز دارد و در تابستان کمبود برق و در سراسر سال مشکل آلودگی هوا به دلیل زیرساختهای فرسوده، این جامعه، همان کشتی در حال حرکت است. حالا ناخدا به سرنشینانی که تا کمر در آب فرورفتهاند، از دهههای روشن بعد مژده میدهد و در کابین خود مراسم جشن پیشرفت و دعوت میهمانان ویژه برگزار میکند و اگر هم وجود مشکلی را بپذیرد، آن را گردن برخی سرنشینانی میاندازند که بیشترین تلاش را برای غرقنشدن کشتی دارند.
مسئولان محترم جمهوری اسلامی، بهویژه سران قوا:
اولا، بپذیرید که شاخصهای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی کشور در مرحله هشدار قرار دارد؛ پس لطفا از ایجاد سوراخهای بیشتر در بدنه این کشتی خودداری کنید.
ثانیا، مسیر حرکت کشتی را تغییر دهید و از رفتن به دل توفان و تله دشمن خودداری کنید.