اگر خبرهای بورس یا حتی بازار خودرو را دنبال کنید حتما در جریان دعوای بزرگی که بر سر عرضه خودرو در بورس کالا به راه افتاده هستید. دعوایی که در یک سوی آن به طور خلاصه دولت قرار دارد که شامل وزارت اقتصاد، سازمان بورس کالا و از همه مهمتر خودروسازها میشود و سوی دیگر این دعوا شورای رقابت و مخالفان دیگری از جمله بعضی از نمایندههای مجلس قرار دارند.
به گزارش هفت صبح، دلیل ایستادن هر کدام از این مهرهها در این دعوا کاملا مشخص است، دولت به عنوان متولی خودروسازها هم سود این شرکتهای بزرگ را تامین میکند و از زیر فشار آنها در میآید هم بساط قرعهکشی که مخالفان ریز و درشت زیادی داشت جمع میکند و هم بعدا میتواند بگوید که در زمینه ساماندهی بازار خودرو قدمهای مهمی برداشته است که خب تا حدودی هم این گونه بوده است.
سازمان بورس هم که به عنوان متولی بازار این معامله رونق عجیب و غریبی پیدا میکند و خودروسازها هم که ناگفته پیداست سودی که قرار است دلالها از مابهالتفاوت بازار آزاد و کارخانه به جیب بگذارند خودش در جیبش قرار میدهد. دلیل مخالفت و نحوه بازی مخالفان هم کاملا مشخص است، شورای رقابت میگوید که ما متولی قیمتگذاری کالاهای انحصاری هستیم و از آنجایی که خودرو کاملا انحصاری است و تاریخ مصوبه بازدارنده ستاد هماهنگی اقتصادی هم گذشته پس ما باید آن را قیمتگذاری کنیم و خودروسازها حق ندارند با عوض کردن بازار و فروش در بورس به جای فروش معمولی خودروها را به قیمت آزاد و رقابتی به مردم بفروشند.
اما این بازی خیلی بزرگ که به بعضی عدد و رقمهای آن هم خواهیم پرداخت یک برنده دیگر هم دارد: بانکها که حالا با در معرض تهدید قرار گرفتن عرضه خودرو در بورس لب پرتگاه از دست دادن یک عایدی بزرگ مالی قرار گرفتهاند و امیدوارند با حمایت وزارت اقتصاد و وزارت صمت از این مهلکه عبور کنند.
سود بانکها از معامله خودرو در بورس از طریق کارگزاریهای فعال آنها در بورس کالاست که اصلا سود کمی هم نیست. نکته جالب اینکه در بورس کالا بر خلاف بازار سهام، به جای اینکه کارگزاریهای قدیمی و نسبتا خصوصی مطرح باشند و بیشترین معامله را انجام بدهند، فعالترین کارگزاریها کارگزاریهای بانکها هستند.
به دلیل احتمالی این موضوع هم میپردازیم، اما فعلا بیایید چند عدد و رقم را با هم مرور کنیم. اول اینکه میان میزان سود کارگزاری هم بین بورس کالا و بازار سهام (بورس) تفاوت فاحشی وجود دارد. در بازار سهام فارغ از جنس شرکتهایی که سهامشان جابهجا میشود، سود کارگزاری یک درصد از هر معامله است، اما در بورس کالا کارگزاریهای محصولات کشاورزی ۲.۲درصد از ارزش معامله را بر میدارند و غیر کشاورزیها ۱.۸درصد.
یعنی میزان سود کارگزاریهای بورس کالا دستکم نزدیک به دوبرابر کارگزاریهای بازار سهام است. حالا بیایید وارد معاملات بشویم. در سنگینترین عرضه خودروی دنا پلاس دستی سفید، در مجموع سه هزار و ۸۰۰ میلیارد تومان معامله شد که کارگزار آن بانک تجارت بود. این یعنی بانک تجارت از این معامله چیزی بیشتر از ۶۸میلیارد تومان سود کرده است. در یک روز و در واقع در چند ساعت.
در فرایندی که خریداران هم ازآن راضی بودند. در معامله دیگری که به سنگینترین عرضه هایما اس ۷ سفید مربوط بود در مجموع بیشتر از دو هزار میلیارد تومان معامله شد که ۱.۸ درصد آن چیزی در حدود ۳۶میلیارد تومان از این معامله به کارگزار آن رسید یعنی بانک تجارت. کارگزاریهای بعدی که بزرگترین سودها را در همین ماههای اخیر بردهاند هم به بانکها تعلق داشتهاند از جمله بانک پاسارگاد، پارسیان، سینا و….
اما در حالی که پرکارترین کارگزاری از نظر تعداد معاملات بانک پاسارگاد است، بانک تجارت سنگینترین معاملات را انجام داده و در تعداد معاملات کمتر، سودهای بسیار کلانی برده است. در این بین بعضی کارگزاریهای غیر بانکی هم دیده میشوند که مثل آپادانا که اسم پرتکراری دارد، اما معاملاتی که این کارگزاری آن را به عهده داشته بیشتر به خودروهای خارجی که در حجم کمتر عرضه شدهاند تعلق داشته و طرف حسابش شرکتهای واردکننده بودهاند نه خودروسازهای داخلی مانند ایرانخودرو.
ممکن است بپرسید دلیل حضور فعال کارگزاریهای بانکها در معاملات بورس کالا چیست و آنها چطور انتخاب میشوند؟ اساسا انتخاب کارگزاری برای انجام معامله در بورس کالا به عرضهکننده مربوط است، یعنی عرضهکننده تصمیم میگیرد که محصولش را از طریق کدام کارگزاری عرضه کند و این به قرارداد بین عرضهکننده و کارگزاریها بر میگردد پس بین کارگزاریهای مخلتف برای قرارداد بستن با شرکتهایی که عرضه سنگین میکنند رقابت بسیار عجیبی برقرار است و هرکدام بتواند بخش مربوطه را در شرکتهای عرضهکننده راضی به بستن قرارداد کند برنده این رقابت سخت خواهد بود حالا اینکه چه عواملی میتواند این مسئولان مربوطه را در شرکتی مانند ایرانخودرو راضی به بستن قرارداد با کارگزاریهای مختلف کند، موضوع دیگری است.
همین موضوع نشان میدهد که چرا برخلاف بازار سهام که کارگزاریهای خصوصی و معروف که بر پایه تبلیغات گسترده و سالها فعالیت، مشتری جذب کردهاند، در بورس کالا کله گندههایی که روابط بهتر و پشت گرمتر و دست بازتری دارند فعالانهتر حضور پیدا میکنند. البته این سود بزرگ فقط در مورد خودرو نیست بلکه عرضههای سنگینی در زمینه فولاد و سیمان و… اتفاق میافتد که معمولا کارگزاری این معاملات سنگین هم برعهده کارگزاریهای بانکهاست.