محمدمهدی فروردین رییس فراکسیون ورزش مجلس یازدهم میگوید: مهاجرت و پناهندگی ورزشکاران ایرانی که در ایام هم بیشتر شده است، ریشه در عملکرد مدیران باشگاهها، فدراسیونها، استانها و به تبع آن، وزارت ورزش و جوانان متولی اول ورزش کشور از گذشته تا امروز دارد. از اینرو، این افراد باید موضوع را ریشهیابی کنند و در ادامه، پاسخگوی این وضعیت باشند تا ببینیم چه کردهاند که یک ورزشکار از بدو شروع فعالیتش تا رسیدن به مرحله حرفهای و قهرمانی به این نقطه میرسد که مهاجرت کند!
به گزارش رویداد ۲۴، فروردین میگوید: ورزشکاران از روز اول با هزار آرزو و انگیزه وارد عرصه میشوند و زمانی که به تیم ملی دعوت میشود، اشک شوق میریزد، اما الان چه شده که حاضرند کشور را ترک کنند و مسیر پناهندگی را برای ادامه فعالیت قهرمانی خود انتخاب کنند؟
او میگوید: مشکلات مدیریت ورزشی و ضعف در ساختار ورزش کشور، کاری کرده که نتوانیم پاسخگوی نیازهای این قشر تاثیرگذار و قابل احترام باشیم. ما نباید ورزشکاران را در لحظهای که اقدام به پناهندگی میکنند، قضاوت کنیم و باید برگردیم به گذشته آن ورزشکار تا مشخص شود او چه نیازها و خواستههایی داشته که نسبت به آن بیتوجهی کردیم.
عضو کمیسیون فرهنگی مجلس میگوید: بین ورزشکاران کسانی داریم که پایبند به آرمان و اهداف خودشان هستند، شاید به هدفشان نرسند، اما دست از تلاش برنمیدارند و با کمبودها، حاضرند کنار بیایند، ولی چه بسا همه ورزشکاران این روحیه را نداشته باشند بنابراین باید طوری عمل کنیم و برنامه بلندمدت داشته باشیم که به خودشان اجازه ندهند حتی فکر جدایی از کشورشان را داشته باشند نه اینکه با منابع کشور به جایگاهی برسند، سپس ایران را ترک کنند و بهانه آنها هم این باشد که مورد بیاحترامی قرار گرفتند یا آنطور که باید و شاید حقوقشان پرداخت نشده است.
فروردین میگوید: ورزش، یک صنعت است، اما ما برای این صنعت برنامهای نداشتهایم که بخشی از آن برمیگردد به خلاءهایی قانونگذاری برمیگردد که به قبل مربوط میشود و مسئولان گذشته باید پاسخ دهند چرا تا این اندازه تاخیر شده است. البته به ورزشکاران این نوید را میدهیم که در بالاترین سطح قانونگذاری برای حمایت از ورزشکاران، قانون تصویب شود.
رئیس فراکسیون ورزش مجلس میگوید: ۹۰ درصد کار قانونگذاری پیش رفته و قانون «حمایت از ورزشکاران» در کمیسیون فرهنگی به تصویب رسیده و منتظریم برای تصویب نهایی و تبدیل به قانون به صحن بیاید؛ این قانون هم حمایت مالی از ورزشکاران دارد و هم به دغدغههای زیرساختی که ورزشکاران دارند، میپردازد.
او در پاسخ به اینکه «تا امروز برخی ورزشکاران به واسطه اتفاقاتی که در کشور افتاده یا از دنیای ورزشی خداحافظی کردند یا به کشور دیگری پناهنده شدند. چه کسانی مسئول هستند؟» اینگونه پاسخ داده است: زمانی گفته میشد ورزش کشور نیاز به نهادی مستقل دارد و به همین دلیل وزرات ورزش و جوانان به صورت مستقل تاسیس شد، اما برنامههای قوی و کار کارشناسیشده برای حمایت از ورزشکاران تنظیم و اجرایی نشد و میبینیم ورزشکاران، باشگاهها و فدراسیونهای ما سرگردان هستند.
فروردین میگوید: از طرف دیگر اساسنامهها بعضاً یا دچار اشکال هستند یا اگر هم اشکال ندارند، اجرا نمیشود. البته نمیشود گفت، چون چند ورزشکار اخیراً پناهنده شدند، پس وزیر ورزش و جوانان باید به عنوان مقصر اصلی، استیضاح شود، زیرا این اشکالاتی که گفتیم، ریشهای است، اما اعتقاد دارم باید برای وزارت ورزش و جوانان دستورالعملهایی را تعریف کنیم که هر شخصی به عنوان وزیر در این جایگاه قرار میگیرد، براساس قوانین و دستورالعملهای حمایت از ورزشکاران کارش را دنبال کند.
رییس فراکسیون ورزش مجلس میگوید: در هر حاضر، مشکلاتی که برای ورزشکاران به وجود آمده که گاهی در قالب پناهندگی این افراد خود را نشان میدهد، هم ریشه در کمبود و مشکلات مالی و مادی دارد و هم ریشههای عدمرعایت حقوق معنوی ورزشکاران در آن دیده میشود.
به اعتقاد من، ورزشکارانی هم که خیلی نیاز مالی نداشتند به واسطه ناراحتیهایی که از یکسری رفتارهای مدیران ورزشی داشتند، روی به چنین رفتارها و اعتراضاتی آوردند. البته باید بگویم برخی ورزشکاران، ذاتشان، ذات خرابی است و هر کاری با آنها بکنید و حتی احترام هم به آنها بگذارید، قدرنشناسی آنها به قوت خود، باقیست. از طرفی، خیلی از ورزشکاران ما قدرشناس بودند و هستند و با کمبودها هم، خودشان را سازگار کردند و وظیفه ما است که روی این ورزشکاران سرمایهگذاری کنیم و قدردان آنها باشیم.