عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام گفت: ساحت فرهنگی را نمیشود با ساحت امنیتی حل کرد، این یک ساحت دارد و آن یک ساحت.
به گزارش ایسنا، علی لاریجانی در ویژه برنامه سومین سالگرد شهادت سردار قاسم سلیمانی که از شبکه یک سیما پخش شد، با بیان اینکه تحولات فرهنگی آرام است و اصلاح آن هم آرام است، اظهار کرد: یعنی حواسمان باشد که یک مرتبه نمیتوانیم بگوییم پلیس بیاید در خیابان همه را حلوا کند. باید با ایجاد آرامش و اقناع در فرد باشد.
وی افزود: اینها همه فرمولبندیهای فرهنگی است یعنی ساحت فرهنگی را نمیشود با ساحت امنیتی حل کرد، این یک ساحت دارد و آن یک ساحت.
لاریجانی تاکید کرد: اتفاقاً شهید سلیمانی از معدود رجال نظامی بود که فرهنگ را میفهمید.
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام یادآور شد: حاج قاسم پذیرفته بود که یک تنوع فکری در جامعه وجود دارد، حالا این هم در بدنه جامعه هست و هم مسئولان کشور که برگرفته از همین جامعه هستند، این تنوع فکری را دارند. ضمن اینکه ایشان یک آدم آرمانی بود و برای خود یک مسلکی داشت ولی قبول داشت که این تنوع وجود دارد.
لاریجانی ادامه داد: بنابراین باید با همه این تنوع یک زیست سازگار سیاسی را تعریف کرد. او ضمن اینکه چارچوب فکری داشت و ارزشهایش برایش کاملاً مشخص بود ولی این را پذیرفته بود که در جامعه باید یک رفتار عقلایی با جریانهای مختلف را سامان داد.
وی گفت: به همین دلیل ارتباط برقرار میکرد؛ بله، دولتها متفاوت بودند و سلایقشان هم متفاوت بود و همهجا برایش جاده خیلی حرکت آسان نبود اما میتوانست افرادی را پیدا کند یا گفتوگو کند و آنها برای حل کردن مسائل واسطه شوند.
لاریجانی ادامه داد: او خودش حلال مسائل بود و بار را به مدیر ارشد کشور واگذار نمیکرد، یعنی مدام پناه ببرد به رهبری و بگوید شما دستور دهید. ممکن بود یکی دو مورد هم ناچار میشد ولی در کل خودش حل میکرد و این بسیار ویژگی خوبی است.
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام یادآور شد: یعنی مدیران مدام موضوع را به جای دیگر حواله ندهند. به هرحال رهبری در جاهایی باید دخالت بکنند اما نباید از ایشان مدام خرج کرد. ایشان بلد بود این کار را بکند و میکرد. نمونهاش هم زیاد است، در دولتهای مختلف که سلایق گاهی هم در مسائل برونمرزی اختلاف نظر وجود داشت، اما وقتی ایشان میآمد و توضیح میداد یا در شورای عالی امنیت ملی توضیح میداد، قدرت این را داشت که برای فکر خودش یار جمع کند.
وی با بیان اینکه شخصیت سردار سلیمانی در چارچوبهای متعارف داخلی نمیگنجید، تصریح کرد: او فرزند امام راحل بود و ترتیبیافته مکتب آیتالله خامنهای، بنابراین خیلی راحت در این دستهبندیها قرار نمیگرفت. شاید مرزبندی او اینطور است که آنجایی که منافع ملی کشور و صیانت از آرمانهای انقلاب اقتضا میکرد او وارد میشد، حالا ممکن بود از یک جریان هم به او خرده میگرفتند.
لاریجانی ادامه داد: یک نکتهای در شخصیت ایشان این است که ما در کشور دو سنخ سیاستمدار داریم - حالا سیاستمدار به معنای همین مجموعههایی که در این سالها فعال هستند - یک سنخ کسانی هستند که زندگی سیاسی را در یک مسیر تضاد قرار میدهند، شاید در گذشته مارکسیستها اینچنین بودند.
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام افزود: مارکس اصلا معتقد بود بدون تضاد، حرکت رخ نمیدهد، من نمیگویم این سنخ فعالان سیاسی از مارکس اقتباس کردهاند اما وقتی دستهبندی و قطببندی میشود و یکدیگر را به چالش میکشند، صحنه جذاب میشود اما جذابیت موقت است، در درازمدت یک آشفتگی اجتماعی ایجاد میکند.
لاریجانی تصریح کرد: گیر این شکافهای اینچنینی همین است که ظاهر اولیهاش جذاب است و پوپولیسیتی میشود و کشمکش خیابانی یا خانگی دارد ولی در درازمدت تبدیل به شکلافهای اجتماعی میشود و چون حرارتش کم به کینهها تبدیل میشود.
وی یادآور شد: یک گروه دیگر مدیرانی هستند که قدری دوراندیشانهتر فکر میکنند و منافع زودگذر را حتما ذبح میکنند برای منافع بلندمدت. اینها خصوصیت التیامبخشی دارند. یعنی قبول دارند در جامعه تکثر وجود دارد و باید آن را محترم بشماریم و به سمت وحدت ببریم.
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام با بیان اینکه سردار سلیمانی فهم درستی از موضوع داشت، تاکید کرد: او از جنس مدیرانی بود که التیامبخش بود و میخواست وفاق ایجاد کند. یعنی یک نوع وحدت در کثرت را دنبال میکرد. قبول داشت که جامعه را در نهایت باید یک فکر جلو ببرد اما دال بر این نیست که تکثر را نبینیم.
ادامه دارد...