![پشت و رو استیضاح همتی پشت و رو استیضاح همتی](https://cdn.fararu.com/files/fa/news/1403/11/25/2440477_722.jpg)
مصاحبه اشپیگل با پرویز مشرف
فرارو- پاکستان مبارزان زیرزمینی را تعلیم داده است تا در کشمیر با هند مبارزه کنند. این نکته را «پرویز مشرف» در مصاحبه با «اشپیگل» اعتراف می کند. این مرد 67 ساله این را نیز توضیح می دهد که چرا می خواهد از انگلستان به کشورش باز گردد.
گفتوگوی اشپیگل با پرویز مشرف را در زیر بخوانید:
پاکستانی ها بعد از سیل وسیعی که در این کشور آمد از دولت ناتوان رئیس جمهور آصف علی زرداری از اینکه بتواند بر پیامدهای ناشی از این بلای طبیعی مسلط شود، دلسرد شده اند. آیا به زودی یک کودتای نظامی رخ خواهد داد؟
به نظر من، دوران کودتاهای ارتش دیگر سپری شده است. دادگاه عالی دیگر این امر را تاب نمی آورد حتی اگر مردم خواستار استیلای ارتش به عنوان قدرت نظام بخش باشند.
ارزیابی شما نسبت به عملکرهای جانشین خود، آصف علی زرداری و نخست وزیر او «یوسف رضا گیلانی» چیست ؟
من مایل به ارائه تفسیری درباره دولت کنونی نیستم. اما همه می توانند به چشم خود ببینند که این ها مشغول چه کار هستند. پاکستان از لحاظ اقتصادی در ورطه عمیقی فرو رفته است اما دیگر حوزه ها – از جمله حوزه های حقوقی و قانونی – نیز در خطر است، افراط گرایی رشد میکند و اوضاع سیاسی فلاکت بار است. دلیل اصلی برای این امر دست روی دست گذاشتن کامل این دولتی است که به شیوه دمکراتیک انتخاب شده است.
نظر شما درباه نقش ژنرال «اشفاق پرویز کیانی» فرمانده ستاد ارتش چیست که عروسک گردان اصلی در پس صحنه به شمار میرود؟
من او را از این رو به فرماندهی ستاد ارتش رساندم که تصور می کردم که بهترین است.
اگر رهبران سیاسی پاکستان قدرت خود را از دست بدهند معمولا به زندان می افتند یا کشته می شوند. چرا شما حزبی تأسیس می کنید و می خواهید به جای این که در شهر امن لندن از دوران باز نشستگی خود لذت ببرید، یک بار دیگر وارد معرکه شوید؟
انسان بدون خطر کردن نمی تواند پیروز شود. متأسفانه ما در پاکستان فرهنگ انتقام جویی و بد خواهی داریم. اما در حال حاضر محاکمه ای علیه من اقامه نشده است هرچند که دشمنانم نظیر نواز شریف مایل بودند جرمی را به من نسبت دهند، برای نمونه این که دست خوش فساد شده یا تقلب کرده ام یا چیزی مشابه آن. اما تاکنون موفق به اثبات یک چنین اتهامی نشده اند. حتی اگر چنین اتهامی هم اقاه شود، تن به محاکمه خواهم داد. آدم باید سرانجام خطری را به جان بخرد.
چرا تصور می کنید مردم پاکستان منتظر بازگشت شما به حوزه سیاست هستند؟
من که زندگی زاهدانهای ندارم بلکه عده بسیاری را ملاقات می کنم. من دقیقا میدانم چه خبر است. در فیس بوک که هشت ماه پیش برای خود در آن صفحه ای باز کردم 310 هزار مورد ارتباط با صفحه ثبت شده است. در برنامه ای تلویزیونی که در آن من برای قربانیان سیل، پول جمع می کردم، صدها پاکستانی تلفن زدند 5/3 میلیون دلار پول جمع شد. فکر می کنید، مردم اگر از من متنفر بودند این همه پول می دادند؟
آیا چیزی هست که از آن پشیمان باشید، برای نمونه عملیات محرمانه «کارگیل» که در سال 1999 میلادی به درگیری مسلحانه با هند منجر شد، اصلاحات خود سرانه تان در قانون اساسی، اخراج قضات عالی رتبه که پیامدهای بسیاری به دنبال داشت، عدم مراقبت کافی از «بی نظیر بوتو» پس از بازگشتش یا ملایمت شما در قبال افراطیون دینی که همواره از آن انتقاد می شود؟
ظاهرا چیزی نیست که غرب پاکستان را به آن متهم نکرده باشد. اما هیچ کس از نخست وزیر هند نمی پرسد: چرا تجهیزات هسته ای برای خود دست و پا کرده اید؟ چرا غیر نظامیان بی گناه را در کشمیر به کشتن می دهید؟ این کسی را ناراحت نمی کند که در سال 1971 میلادی پاکستان تقسیم شد به این دلیل که نظامیان هند از بنگلادش حمایت کردند. امریکایی ها و آلمانی ها همیشه به سرزنش های بی ارزش اکتفا می کنند. همه می خواهند با هند قراردادهای راهبردی منعقد کنند و پاکستان هم همیشه کشور شرور است.
شما گروه های جنگ طلب زیرزمینی را ایجاد کرده و تمرین دادید تا در کشمیر با هند بجنگند.
آن ها را تعلیم داده اند و دولت هم چشم خود را بر این حقیقت بسته است.
اما این ها نیروهای امنیتی پاکستان بودند که شما تعلیم دادید.
غرب قطعنامه کشمیر را نادیده می گیرد و کشمیر از نظر پاکستان مهم ترین مطالبه است. ما از کشور های غربی به ویژه از امریکا و هم چنین کشور های صاحب نفوذی مانند آلمان انتظار داریم که معضل کشمیر را حل کنند . آیا آلمان چنین کاری کرده است؟
آیا حق پاکستان است که مبارزان زیرزمینی را تعلیم دهد؟
بله، این حق هر کشوری است که منافعاش را دنبال کند، آن هم زمانی که هند آمادگی آن را ندارد که در باره مسأله کشمیر در سازمان ملل بحث و این موضوع را به شکل صلح آمیزی حل و فصل کند.
وقتی ظاهرا حتی افسران عالی رتبه هم از اشاعه سلاح های هسته ای به خارج حمایت می کنند و به احتمال قریب به یقین شخصا هم از این معامله بهره مند می شوند چه طور می توان برنامه اتمی را امن خواند؟ «عبدالقادر خوان» ، دانشمند هسته ای مدعی است که ارتش پاکستان بر تبادل فن آوری به خارج، برای نمونه به کره شمالی و ایران نظارت داشته و آن را ساماندهی می کرده است.
این نادر است. کاملا غلط است. آقای خان انسانی بی شخصیت است.
امریکا در عوض اینکه بتواند بر سلاح های هسته ای نظارت داشته باشد، چه پیشنهادی ارائه داده است؟
اگر من زمانی به این فکر بیفتم که سلاح های اتمی مان را به امریکا تحویل بدهیم، خائنی بیش نخواهم بود. این قوا مایه غرور ما است و هرگز نباید در آن خللی وارد شود.
این روزها امریکایی ها در افغانستان فردی تندرو اهل هامبورگ به نام احمد اس، 36 ساله را که عضو جنبش اسلامی ازبکستان است، دستگیر کرده اند که گزارش می دهد در پاکستان تعلیم دیده است و مدارک اثباتی از نقشه های حمله در اروپا را افشا کرده است. 9 سال بعد از 11 سپتامبر پاکستان هنوز هم احتمالا خاستگاه تروریسم جهانی است. به راستی چرا این طور است؟
ما هنگامی که آن روزها در سال های دهه هشتاد در افغانستان علیه شوروی جنگیدیم، جامعه پاکستان را بالغ بر ده سال مسموم کردیم. این یک جهاد بود و ما همه مبارزه جویان جهان را به این کشور کشیدیم. من از غرب و پاکستان در مقام قدرت های راهبر سخن می گویم. اما بعد غرب ما را با 25 هزار نیروی مجاهد القاعده تنها گذاشت بی آن که طرحی برای ادغام مجدد آنان در جامعه در سر داشته باشد. در همان حال که شما مشغول اتحاد مجدد آلمان بودید ما ناچار بودیم با این عده کنار بیایم. حالا شما از پاکستان انتظار دارید که این رخدادهای گذشته را با یک حرکت جادویی نیست و نابود کند. اما این کار وقت زیادی می برد.
مشکل را چطور می توان حل کرد؟
قدرت های غربی تا به این جا مرتکب سه خطای بزرگ شده اند. بعد از خروج نیروهای شوری از افغانستان آنان در سال 1989 میلادی منطقه را یک باره به حال خود رها کردند. بعدها یعنی بعد از 11 سپتامبر 2001 میلادی، آنان به جای این که پشتون ها را که می توانستند نبرد علیه طالبان را با موفقیت دنبال کنند، تقویت کنند، علیه طالبان وارد جنگ شدند. حالا هم یک بار دیگر می خواهند به نیروهای به اصطلاح متجدد طالبان وارد مذاکره شوند. از همین حالا می توانم به آنان بگویم که چنین نیروهای وجود خارجی ندارند . این را هم باید گفت که هرچند طالبان پشتون است، اما همه پشتون ها طالبان نیستند. آنان باید رهبران طایفه ای قدیمی پشتون را که پیمان عقیدتی با طالبان ندارند، تقویت کنند تا این عده حاکم بر افغانستان شوند و با طالبان مبارزه کنند. این همیشه توصیه اکید من بوده است. اما چهارمین و بی شک بزرگترین معضل این بود که بدون دستیابی به پیروزی از این کشور خارج شوند. در این حال حس جنگ خواهی مانند ویروسی در سراسر پاکستان، هند، کشمیر و شاید اروپا و امریکا پخش خواهد شد. من از این مورد مطمئن هستم.
به تازگی شیخ «فاتح المصری» ، رهبر القاعده پاکستان در حمله بمب افکن های امریکایی در شمال وزیرستان کشته شده است. بسیاری مبارزان القاعده در منطقه مرزی پاکستان و افغانستان در حفاظت شبکه ای موسوم به «حقانی» هستند. پاکستانی ها با قهرمانان سابق نظیر «جلال الدین حقانی» و پسرش «سراج» تا چه حد جدی مبارزه می کنند ؟
اگر این روزها از غرب می شنویم که نیروهای مستقل در افغانستان می خواهند هر چه سریع تر محل را ترک کنند، یعنی در سال 2011 میلادی، پاکستان باید در این زمینه فکر کند که با سناریوی پس از عقب نشینی نیروها چطور باید کنار بیاید. باید راهبردی برای حفظ حیات و مسلط شدن بر اوضاع وجود داشته باشد. افرادی نظیر سراج حقانی، «گلبدین حکمتیار»، «طالبان پاکستانی» و «ملاعمر» نیز جزیی از این اوضاع هستند. اگر نیروهای غربی بروند، ما با این ها تنها خواهیم ماند.
آیا وحشت آن را ندارید که با بازگشت به پاکستان همان سرنوشت «بی نظیربوتو» که تروریست ها او را طی سوء قصدی انتحاری به قتل رساندند، در انتظارتان باشد ؟
بله خطر آن هست، اما من را از نقشه ای که در سر دارم باز نمی دارد. هر چند در لندن اوضاع من خوب است و درآمده فوق العاده ای دارم، اما پاکستان وطنم است.