معاون دفتر آب و خاک سازمان محیطزیست با اشاره به خطر نفوذ شیرابه زبالههای موجود در محلهای دفن پسماند به سفرههای زیرزمینی، این معضل را بسیار خطرناکتر از تشکیل ابر گاز متان دانست.
«تورج فتحی» معاون دفتر آب و خاک سازمان حفاظت محیط زیست در گفتگو با ایلنا با بیان اینکه یکی از مهمترین آلودگیهای محلهای دفع پسماند، آلودگی آبهای زیر زمینی است، اظهار کرد: اگر الان ناسا تصاویری بگذارد از تشکیل ابر ۵ کیلومتری گاز متان بر فراز متان باید گفت، آنقدری که آلودگی آبهای زیرمینی به دلیل این پسماندها اهمیت دارد، تشکیل این ابر گاز متان اهمیت ندارد.
وی افزود: محلهای دفن زباله همواره یکی از عوامل آلودهکننده آبهای زیرزمینی است. معمولا زبالهها چه در سایتهای دائمی و چه در محلهای موقت باشد، هر زمان انباشته و تلنبار شوند، شیرابه این زبالهها در بستر جایی که تخلیه میشوند به درون زمین و آبخوانها نفوذ کرده و در نتیجه سفرههای آب زیرزمینی را آلوده میکنند.
فتحی یادآور شد: بیشتر شهرهای بزرگ کشور مانند تهران، قزوین، مشهد، اصفهان، ارومیه، تبریز و ... در مناطق دشت قرار گرفتهاند. در بیشتر مناطق دشتی آبخوان و سفره آب زیرزمینی وجود دارد، بنابراین وقتی وزارت نیرو به متقاضیان حفر چاه مجوز میدهد به این موضوع توجه کرده و عمده چاهها در محدوده دشتها حفر میشوند، چرا که در محدوده دشتها آبخوان داریم و برای بهرهبرداری از آبخوانها از طریق چاه یا قنات حفر میکنند.
معاون دفتر آب و خاک سازمان محیط زیست ادامه داد: اگر محلهای دفن زباله در محدوده دشتها بر روی این آبخوانها قرار گرفته باشند به ضرس قاطع میتوان گفت که آلودگی آب زیرزمینی ناشی از شیرابه زبالههای انباشته در محل دفن وجود دارد. در واقع هر جایی که محل دفن زباله وجود داشته باشد و این محل روی آبخوان قرار داشته باشد، مخاطرات ناشی از نشت و نفوذ شیرابه زابالههای دفن شده در محلهای دفن وجود دارد، مگر اینکه محل دفع و دفن پسماند به صورت مهندسی و با زیرسازی مناسب ساخته شده باشد.
وی ادامه داد: به طور مثال با ۴۰ الی ۸۰ سانتیمتر لایه رُسی کمپکت شود یعنی ۱۰ سانتیمتر خاک رس ریخته و آن را با غلطک کوبیده و دوباره ۱۰ سانتیمتر ریخته و آن را کوبیده و آنقدر این کار را ادامه داده تا به ضخامت مورد نظر برسد. این فرایند باید ادامه داشته باشد تا ضخامت لایه خاک کمپکت شده و به ۴۰ تا ۸۰ سانتیمتر برسد. در این صورت احتمال اینکه شیرابه زباله به آبخوانها یا سفرههای آب زیرزمینی نفوذ کند، بسیار کم است.
فتحی با تاکید بر اینکه اگر تمامی کشور را بررسی کنیم، محلهای دفع و دفن زبالهای که به صورت مهندسی ساخته شده باشند، بسیار کم و در حد انگشتان دست است، افزود: در این میان شهر تهران یک استثنا است، چرا که محل دفن زباله شهر تهران در جایی قرار گرفته است که زیر آن آبخوان وجود ندارد.
چند سال قبل در محل دفن زباله تهران در کهریزک یک دریاچه چندهکتاری شیرآبه راه افتاده بود که دلیل راهافتادن آن هم عدم توانایی نفوذ به زمین بود، قطعا اگر میتوانست به زمین و سفرههای زیرزمینی نشت کند، هیچگاه این دریاچه تشکیل نمیشد؛ بنابراین محل دفن زباله تهران نخست یک سنگ بستر محکم رسی دارد و دوم اینکه آبخوان هم زیر آن وجود ندارد.
او ادامه داد: متأسفانه پایشی در محلهای دفن زباله پایشی انجام نشده است. این وظیفه سازمان محیط زیست است و باید این کار را انجام دهد تا مشخص کند که چه سایتی بر روی آبخوان قرار دارد و آلاینده آبهای زیرزمینی است. تقریبا محل دفن زبالهای در کشور نداریم که آبهای زیرزمینی آن به لحاظ آلودگی پایش شده باشند. استثنائا در سال ۹۹ یک سری پروتکلها به استانهای کشور برای پایش این آبها ابلاغ شد و ازآنها خواستیم که از شهرداریها بخواهند این کار را انجام دهند. قزوین از جمله این شهرها بود که پایش را انجام داد و سایت دفن زباله محمدآباد قزوین آلاینده آب زیر زمینی بوده و شیرآبههای آن به آبخوان نفوذ کرده و آب زیرزمینی را آلوده کرده است.
فتحی با بیان اینکه شیرآبهها گسترهای از خطرناکترین آلایندهها را همراه خود دارد، گفت: بنابراین ریسک نفوذ این شیرآبهها به آبهای زیرزمینی بسیار بالا بوده و اگر چنین اتفاقی رخ دهد، پاکسازی این آبها اقدامی فوقالعاده پیچیده، پرهزینه و زمانبر است و چندین سال طول خواهد کشید تا محلی که آبهای زیرمینی آن به وسیله شیرآبه آلوده شده، پاکسازی شود و در صورت پاکسازی هم هیچگاه این آب کیفیت اولیه را نخواهد داشت.
وی تأکید کرد: شیرآبه، تمامی بافت سنگها و خاک دربرگیرنده آبهای زیرزمینی را آلوده کرده و پیوندهای هیدروکسیلی را با مواد میزبان تشکیل داده و آلودگیها تا سالهای سال در این محیط باقی میماند.