روسيه و ايران همچنان در صدر اخبار بين المللى قرار دارند. حرکات مارپيچ روسها غربىها را هم متحير کرده است. يک روز کرمليننشينها دست ايران را در نيروگاه بوشهر مىگيرند و روز ديگر دميترى مدودف رئيس جمهورى روسيه قلم در جوهر غربىها فرو مىبرد و تحريمهاى تسليحاتى ايران را امضا مىزند. در اينچنين فضايى غرب نمىداند که مسکو مانند چين شمشير از رو با تحريمها بسته است و يا مانند قاره سبز قرار است در کنار واشنگتن بايستد تا زمانى که به قول امريکايىها، ايرانىها در حوزه هستهاى تغيير رفتار دهند. هنوز تحليلگران مسائل روسيه در خصوص حرکت دوگانه مدودف و پوتين در جامه نخست وزير روسيه مىنويسند و اين بار هم آسيا تايمز به واکاوى علت اين حرکت روسها مىپردازد و بدبينى که گريبان ايرانىها را در مواجهه با همسايه هم مرز شمالى گرفته است:
نشانهها همگى دال بر اين است که مسکو اکنون و در اين برهه زمانى در کنار واشنگتن براى رويارويى با ايران ايستاده است. ايرانىها مدتهاست که به روسها به چشم شرکايى قابل اطمينان نگاه نمىکنند. علاوه بر همراهى روسها در تحريمهاى تسليحاتى ايران با غرب، تهران اکنون به گونهاى متفاوت به روسها مشکوک شده است. برخى رسانهها از تحقيقات ايران از چند تکنسين روس در نيروگاه بوشهر در خصوص حملات سايبرى به کامپيوترهاى صنعتى ايرانى خبر مىدهند. ايران چند ماهى است که درگير حملات سايبرى و بدافزارى به نام استاکس نت است. گفته مىشود که اين ويروس به کامپيوترهاى نيروگاه بوشهر هم نفوذ پيدا کرده است. هر چند ايرانىها اين اخبار را تکذيب مىکنند و تعلل در به کار افتادن نيروگاه بوشهر را مشکلات فنى ديگر مىدانند.
ويروس استاکس نت با اتصال يک يو اس بى ساده به سيستم راه پيدا مىکند و پس از آن از قابليت هوشمندى بالايى براى تخريب کل سيستم و سيستمهاى متصل به آن برخوردار است. پيش از اين قرار بود که فعاليت نيروگاه بوشهر با همکارى روسها از سال جارى آغاز شود اما ايرانىها ادعا مىکنند که به دليل نشتى به وجود آمده در اين سيستم نمىتوانند تا سال آتى فعاليت خود را از سر بگيرند. هنوز هيچکس نمىداند که چه گروه يا کشورى در پشت پرده حملات سايبرى گسترده به سيستمهاى صنعتى ايران قرار دارد. گمانهزنىها و تحقيقات ادامه دارد و همزمان هم هيچکس مسئوليت اين حملات را نمىپذيرد. برخى انگشت اتهام خود را به سمت اسرائيل دراز مىکنند و البته در غرب هم عدهاى روسها را نشانه رفتهاند. در ميان اين گمانهزنىها ايران به شدت نگران از دست دادن روسيه است. تهران تمام تلاش خود را مىکند تا از تنش در رابطه با کرملين پرهيز کند. گفته مىشود که مسکو به آغوش کاخ سفيد پناه برده است و دستان اروپا را در همراهى استراتژيک در دست دارد. تهران اما نه مىخواهد و نه مىتواند اين طلاق سياسى را از زوج اقتصادى و استراتيک خود باور کند. برخى ادعا مىکنند که روسها تحت فشار شديد واشنگتن و تلآويو وادار به رها کردن دست تهران شدند اما چه کسى مىتواند خاندان پوتين و مدودف را وادار به انجام کارى کند؟
يک تحليلگر مسائل روسيه مقيم ايران که خواست نامش فاش نشود در گفتگو با آسيا تايمز مىگويد: مناسفانه ما با دو مسکو به جاى يک مسکوى واحد روبهرو هستيم. يک مسکو با ما دوست و صميمى است و ديگرى سر عناد و دشمنى دارد. بر همين اساس است که روسها با يک دست تعارف مىکنند و با دست ديگر پس مىکشند.
در ايران برخى بستههاى پيشنهادى و البته تشويقى امريکا به روسيه را دليلى مىدانند براى همراهى کرملين با کاخ سفيد. گويا واشنگتن وعده داده است که در صورت همراهى روسها با خود در تحريم ايران، عضويت در سازمان تجارت جهانى را در دستان مسکو نشينها بگذارد. نشريههاى اسرائيلى نيز اين ماجرا را بسط و گسترش دادهاند و از آن با عنوان توافقنامه مخفى يا همان معامله پشت پرده ميان روسيه–آمريکا نام مىبرند. روسها اما اين اتهامها را رد مىکنند. نماينده روسيه در سازمان ملل حتى پا را از اين هم فراتر نهاد و به صراحت از غرب به دليل تشديد تحريمها يکجانبه عليه تهران انتقاد کرد. اين دلدارى اما براى ايرانىها چندان قابل توجه نبود. اين قبيل حرکتها تنها دليل محکم ديگرى است که روسها به آغوش غرب فرورفتهاند و اکنون هرزچندگاهى سر بلند مىکنند و با جملهاى دل نگران ايران را ارام مىکنند.
اما آنچه که بر حجم نگرانىهاى ايرانىها افزود، حرکت اخير دميترى مدودف در جامه رئيسجمهورى روسيه بود: ممنوعيت تحويل دادن موشکهاى اس سيصد به تهران. ايرانىها به خشم آمدند و روسيه را به گرفتن غرامت تهديد کردند. موضع مسکو اما کوچکترين تغييرى نکرد. روسها اما به راحتى ادعا مىکنند که مىتوانند ده درصد قرارداد 800 ميليون دلارى با ايران را به عنوان غرامت پرداخت کنند. همگان اما اين پيشنهاد را بازى زيرکانه روسها مىدانند در قبال ايران که هر روز حجم بيشترى از تحريمها را بايد تحمل کند. روسها در بد شرايطى ايران را تنها گذاشتهاند. برخى تحليلگران سخنان هفته گذشته احمدى نژاد که در آن با ادبياتى تند و تيز واشنگتن را مورد حمله قرار داد را نشانهاى از خشم تهران از حرکتهاى واشنگتن در جلب دوستانش خواندند.
در واشنگتن اما همگان از سياستى که در قبال روسيه و ايران اتخاذ کردهاند شاد و راضى به نظر مىرسند. باراک اوباما شاد از دراز کردن دست دوستى به سمت روسها چند ماه پيش از بحرانى شدن پرونده هستهاى ايران است. امريکا به ترکيه و سوريه به چشم متحدان ايران نگاه مىکند و حالا اصلىترين همراه ايران يعنى روسها را بر زده است تا در مقابل دمشق و آنکارا علم کند. در اين ميان عبدالله گل رئيسجمهورى ترکيه هم براى نخستين بار در سخنانى نسبت به برنامه هستهاى ايران ابراز نگرانى مىکند. البته وى همزمان بر لزوم همکارىهاى بيشتر سياسى و اقتصادى ميان آنکارا–تهران اصرار هم دارد. در اين ميان امريکايىها بازى با سوريه را هم آغاز کردهاند. ديدار هيلارى کلينتون با وليد معلم وزير امور خارجه سوريه نخستين ديدار ميان دو مقام عالىرتبه دو کشور بود.
بسيارى از تحليلگران ادعا مىکنند که با توجه به بحران در لبنان و سفر رئيسجمهورى ايران به اين کشور به نظر مىرسد که سوريه قرار است نقش نيرويى متعادل را در منطقه بازى کند. البته ايران در حال حاضر به همراهى دوستان با خود نياز دارد تا تبديل شدن دوستان قديمى به ميانجىگرهاى بينالمللي. شايد وقت آن فرا رسيده است که ايرانىها به صراحت توان سياسى خود در منطقه را به رخ امريکا بکشند. به عنوان نمونه مىتوانند به واشنگتن بفهمانند که در برابر ربودن دست روسها، ايرانىها هم مىتوانند در لبنان جبران مافات کنند.
غرب به شدت کار بر روى سوريه و ترکيه را براى فاصله گرفتن از تهران آغاز کرده است. تحريمها تنها در شرايطى جواب مىدهند که ايران بيش از پيش احساس انزوا کند. ايرانىها اما به اين قبيل حرکتهاى ايالات متحده به اسم تلاش براى مهار برنامه هستهاى ايران، به چشم تقلايى براى در هم شکستن اتحاد منطقهاى نگاه مىکنند.
روسها اما بايد مراقب باشند. تهران در حال حاضر سکوت کرده است اما به زودى مىتواند در حياط خلوت روسها در آسياى مرکزى تمام شيطنتهاى مسکونشينها را تلافى کند. ايران مىتواند در گرجستان از خجالت روسها درآيد و البته در انتقال خطوط گازى که روسيه در آن دست دارد هم دخالت کند. در منطقه خزر هم ايران مىتواند دست و پاى روسها را ببندد. اگر ايران مطمئن شود که روسيه رو بازى نمىکند بىشک تلافى خواهد کرد. در اين ميان ايرانىها به راحتى تخم مرغهاى خود را از سبد روسيه به سبد چينىها منتقل مىکنند. پکن و مسکو در حال حاضر به دليل همکارىهاى ميان روسيه و هندوستان رابطه چندان حسنهاى با هم ندارند. در حال حاضر بيشتر کمپانىهاى چينى سياست انتظار و نگاه کردن را در پيش گرفتهاند.
در تهران بسيارى از تحليلگران به روسيه هشدار مىدهند که رقصيدن به ساز امريکايىها تنها چند هفته خوشايند است و پس از آن جاى زخم فاصله گرفتن از ايران به عنوان متحدى منطقهاى در دل روسها خواهد سوخت.
مهم نيست که چه چيزى در ذهن روسها مىگذرد که اين واکنش را باعت شده است. مهم اين است که روسها با ايستادن در کنار غرب، در حقيقت تير به خودى و مصلحت و منافع ملى را شليک کردهاند. مسکو بايد هر چه سريعتر در مقام جبران برآيد. با سکوت روسيه، شک ايران بيشتر مىشود و مداوا کردن اين زخم دشوارتر.