سر انجام در انتهای هفته گذشته شاهد اتفاقی در فوتبال ایران بودیم که از مدتها قبل انتظار به وقوع پیوستنش میرفت. شیخ دیاباته، مهاجم مالیایی سابق استقلال و الغرافه بعد از چند مرحله مذاکره طولانی با باشگاه پرسپولیس و اخبار ضد و نقیضی که در خصوص توافق وی با این باشگاه به گوش میرسید به تهران آمد و قراردادش را با سرخپوشان امضا کرد تا بعد از لوکادیا، دومین مهاجم خارجی سرخپوشان باشد و خواستههای یحیی گل محمدی برای تقویت خط حمله تیمش تحقق پیدا کند. با وجود اینکه تصور ما از شیخ دیاباته که مربوط به دوران حضورش در استقلال است با عملکرد موفقی همراه بوده، ولی در خصوص تکرار این عملکرد در پرسپولیس از سوی او تردیدهایی وجود دارد.
دوران موفق دیاباته در استقلال زیر نظر استراماچونی و بعد از آن محمود فکری رقم خورد که با توجه به سبک بازی این تیم و پرس سنگینی که از نوک حمله انجام میدادند، نیاز به حضور یک مهاجم ایستا و چهارچوب شناس داشت که وظیفه موقعیتسازی برای او بر عهده سایر بازیکنان خصوصاً مهدی قایدی بود که سرعت و تکنیک بالایی داشت و ضعف شیخ در عبور از لایههای دفاعی را پوشش میداد، ولی همین بازیکن در زمان فرهاد مجیدی که تفکراتی دفاعی داشت و نیاز بود بازیکنانی رونده برای طراحی ضد حملات در ترکیب خود داشته باشد نتوانست انتظارات را برآورده کند و در نتیجه بازیکنی با خصوصیت کوین یامگا به جایش جذب شد که سرعتی بود و وظیفه طراحی ضد حملات استقلالیها را بر عهده داشت.
با بررسی شرایط پرسپولیس میتواند به این مهم پی برد که اگرچه سیستم مورد نظر یحیی مطابق با آنچه از فرهاد مجیدی در استقلال فصل گذشته دیده بودیم مبتنی بر دفاع و ضد حلمه نیست، ولی اینگونه هم نیست که خط هافبک این تیم خیلی بالا بازی کند و نیاز این تیم با یک مهاجم حاضر در باکس برای زدن ضربات نهایی برطرف شود و مهاجمان پرسپولیس هم در طول این سالها نفراتی بودند که قدرت حمل توپ، برداشتن یک مقابل یکها و قراردادن خودشان در موقعیتهای گل بودند و در همین بازی گذشته هم دیدید که لوکادیا بعد از پا به توپ شدن چند حرکت در محوطه جریمه پرسپولیس انجام داد و با برداشتن یک مدافع از مقابل خودش ضربه نهایی را زد و دروازه احسان مرادیان باز شد.
نکته بعدی ضعف دیاباته در بازی هوایی است که امسال پرسپولیس با در اختیار داشتن هافبکهایی مثل سعید صادقی در کنار سروش رفیعی و مهدی ترابی روی ارسالها و استفاده از ضربه سر نیاز به بازیکنی دارد که قابل اتکا باشد و نقشی را ایفا کند که دو فصل قبل شهریار مغانلو برایش بازی میکرد. دیاباته با وجود قد و قامت بلندی که دارد هیچ وقت روی هوا بازیکن موفقی نبوده و آمار گلزنیهای او نشان میدهد بیشتر باید روی بازی زمینی او حساب کرد تا استفاده از ضربات سر و توپهای هوایی.
مشکل بعدی دیاباته هم سن بالای اوست. این مهاجم ۳۴ ساله قطعاً کیفیت ۲-۳ سال قبل خودش در استقلال را ندارد و آخرین تجربه حضورش در الغرافه هم زیر نظر استراماچونی که همکاری خوبی در ایران با هم داشتند منجر به برآورده کردن انتظارات از سوی او نشد و بعد از جدایی از الغرافه هم در طول این چند ماه نتوانسته بود تیمی برای خودش پیدا کند و همین موضوع نگرانیهایی در مورد کیفیتش ایجاد میکند. ضمن اینکه چند ماهی است که دیاباته از میادین دور بوده و در اردو و تمرینات پیش فصل تیم هم حضور نداشته و این در شرایط سنی او ممکن است باعث شود مدت زمان رسیدنش به آمادگی کامل طولانیتر از حد معمول شود.
در هر صورت پرسپولیس با جذب دیاباته احتمالاً از هفتههای بعد از زوج او و لوکادیا در نوک حمله استفاده خواهد کرد و باید دید این دو بازیکن چطور با یکدیگر به بازی مشترک میرسند و شاید با توجه به برنامههای یحیی گل محمدی برای استفاده از دیاباته شاهد عملکرد موفقی از سوی او باشیم، هرچند شواهد نشان از یک خرید موفق ندارد، ولی جذابیت فوتبال به همین غیر قابل پیش بینی بودنش است.
ایلنا