هر کدام از محلههای منطقه ۱۸ سرگذشت و تاریخچهای دارند که نشان میدهد گذشت زمان و اتفاقات مختلف باعث شده تا هویت محلی آنها شکل بگیرد. وقتی سرنخ این هویت را دنبال میکنیم به روایتی متشکل از قدمت، خاطرات و مهاجرت اقوام گوناگون میرسیم که قصه تولد یک محله را میسازند؛ این قصهها خواندنیاند.
به گزارش همشهری، روایتهای مختلفی درباره چگونگی شکلگیری یافتآباد وجود دارد. در گزارش این هفته به سراغ قدیمیترین محله منطقه ۱۸، یافتآباد، رفتهایم و کتاب تاریخچه شفاهی این محله را باز کردهایم تا داستان آن را با هم مرور کنیم.
برای نخستین بار یافتآباد همزمان با به حکومت رسیدن آقامحمدخان قاجار و پایتخت شدن تهران مورد توجه قرار گرفت. به عبارت دیگر، پس از فتح شیراز به دست آقامحمدخان، خانواده سلطنتی زند از شیراز به یافتآباد کنونی در تهران منتقل شدند تا تحت مراقبت قرار گیرند.
آنها ابتدا در قلعهای قدیمی تبعید بودند و در سالهای بعد، در اطراف همان محل سکونت یافتند. نام یافتآباد را برای نخستینبار این خانواده به این مکان نسبت دادند، اما برخی دیگر از شهروندان محله معتقدند که در یکی از سفرهای ناصرالدینشاه به عتبات شهرری، به دلیل تشنگی، شاه افرادی را برای پیدا کردن آب به اطراف میفرستد و پس از مدت طولانی یکی از قراولان با هیجان و شتاب در حالی که فریاد میزد: «یافتم»، «آب یافتم»، نزد شاه آمد و به همین دلیل نام این محل را یافتآباد نامیدند. البته روایت دیگری هم در این باره وجود دارد.
در برخی کتب تاریخی آمده که در دوران قاجار و پس از فوت محمدشاه قاجار، وقتی حکومت به دست ناصرالدینشاه میرسد، یک روز که در حال گذر از روستایی سرسبز و باصفا بوده از آنجا خوشش میآید. گفته شده که آن وقتها محله یافتآباد پر بوده از زمینهای سرسبز و خالی از سکنه. برای همین ناصرالدینشاه این زمینها را یکجا تصاحب میکند و چنین میشود که آنجا آباد میشود.
هنوز هم که هنوز است آثاری از دوران ناصری در یافتآباد به چشم میخورد، مثلا بنای قدیمی حمامی که در جنوب شرقی یافتآباد وجود دارد.
شاید برایتان جالب باشد که نام بیشتر محلههای یافتآباد به «آباد» ختم میشوند؟ زیرا در آن محل آبادی وجود نداشت و مردم برای ماندگار شدن آبادی تاکید داشتند، کلمه آبادی در اسم محلهها بیاید. به عنوان مثال، عربآباد، ترکآباد، ابراهیمآباد و ... از این محلهها هستند که ابتدا محل زندگی عشایر و مهاجران بودهاند و بعدها رونق و آبادانی را با خود همراه میکنند.
قدیمیهای یافتآباد شمالی، محل اسکان اولیه طوایف زندیه را محلی که امروزه به نوروزآباد معروف است میدانند. ظاهرا آنها به مرور زمان به مکانی که به فخرآباد معروف بوده رفتهاند و سرانجام مکان فعلی را برای سکونت خود انتخاب کردهاند.
بعداز فوت محمدشاه و پناهنده شدن میرزاآقاسی به شاهعبدالعظیم (ع)، ناصرالدین شاه قاجار این زمینها را تصاحب و نام آن را یافتآباد میگذارد و مالکیت روستا را به داماد خود (خاندان فرمانفرماییان) واگذار و او هم آن را میان ورثه خود تقسیم میکند.
از اسامی دیگر این روستا میتوان به «چهارده بنه» اشاره کرد. به این دلیل این نام را برای این محله انتخاب کرده بودند که در آن زمان ۱۴ سهمیه آب رودخانه کرج در اختیار ۱۴ خانوار از اهالی روستا بوده است. در واقع این ۱۴ خانوار فقط سهمیه آب داشتند و کشاورزی و یا رعیتی که نیاز به آب کشاورزی داشت باید آن را از یکی از این ۱۴ خانوار تهیه میکرد.
۴ شبانهروز آب، سهمیه قلعه بالا و ۴ شبانهروز دیگر سهمیه قلعه پایین بود و این سهمیهبندی بهطور کامل از سوی ساکنان ۲ قلعه رعایت میشد، از اینرو میتوان به «چهارده بنه» بهعنوان نامی دیگر از این محله اشاره کرد.
در آن زمان، فعالیت عمده مردم روستا کشاورزی و باغداری بود و از باغها خود محصولاتی مانند توت، سیب و سایر محصولات باغی برداشت میکردند و برای فروش به تهران میبردند. محصولات زراعی همچون گندم و جو و یونجه را هم برای مصرف خود و حیوانات میکاشتند.
مهمترین منبع آب کشاورزی محله آبی بود که به واسطه نهری از رودخانه کرج به این روستا میآمد، ولی پس از ساختن سد امیرکبیر روی رودخانه کرج، حق آب کشاورزی روستای یافتآباد قطع و چاهها تبدیل به تنها منبع تأمینکننده آب کشاورزی شدند. اما به مرور زمان و به دلیل بالا رفتن هزینهها، کشاورزی کلان این روستا رو به نابودی رفت و مردمی که تأمینکننده مایحتاج تهران بودند خود تبدیل به مصرفکننده شدند.
درسال ۱۳۸۷ یافتآباد به دو قسمت شمالی و جنوبی تقسیم شد. البته هنوز بقایای فعالیت کشاورزی در اراضی و زمینهای محله یافتآباد بهخصوص در اراضی غرب و جنوب این محله به چشم میخورد.
اکنون بیش از ۲۵۸ هزار زن و مرد در یافتآباد شمالی ساکن هستند، اما بر اساس اطلاعات دفتر توسعه محلی و طبق سرشماری سال ۱۳۳۵، یافتآباد ۱۹۲۲ نفر جمعیت داشت که از این میان ۹۹۷ نفر مرد و ۹۲۵ نفر زن بودهاند.
رشد جمعیت در یافتآباد با گذشت سالهای دهه ۴۰ روند پرشتابتری به خود گرفت. به اعتقاد معتمدان محله، این روستا در قدیم یکی از پایگاههای جذب جمعیت مهاجر شده بود و جمعیت آن در سال ۱۳۴۵ به ۴۱۱۵ نفر و ۸۸۲ خانوار رسید.