نگاهی به تاریخ سینما و تلویزیون این حقیقت را نشان میدهد که عروسکها در رکورد شکنیها موفقتر از بازیگران بودهاند و در برخی فیلمهای رکورد دار حضور عروسکها یا عروسکی بودن ژانر باعث شده تا گیشههای سینماها شاهد رونق و استقبال مخاطبان شود.
به گزارش همشهری، در چهار پنج دهه اخیر بارها شاهد آن بودهایم که فیلمها و برنامههای عروسکی جذاب تولید و پخش شده است که برخی از آنها آنقدر دوستداشتنی بودهاند که سر از بازاهای غیر سینمایی در آورده و در دورهای باعث سرمایهسازی صنایع دیگر شدهاند.
به عنوان مثال پدران و مادران اوایل دهه هفتاد به خوبی یاد دارند که یکی از خریدهای آنها برای سرگرمی فرزندانشان، عروسک کلاه قرمزی یا بعدتر مجید دستاش درازه و زیزیگولو بوده که این امر نشان میدهد تولید کنندگان این برنامهها توانسته بودند برای کودکان کاراکترهای فانتزی جذابی خلق کنند.
اوایل دهه ۶۰ بود که صدا و سیما با بهرهگیری از هنرمندان خلاق اقدام به تهیه برنامههای عروسکی کرده بود که برخی از آنها جذاب و موفق بودند و برخی در همان ابتدای پروژه تعطیل شدند. یکی از سرگرمیهای کودکان و نوجوانان در اواخر دهه پنجاه و اوایل ۶۰ تماشای برنامههای عروسکیای بود که در سیما تولید میشد. کاراکترهایی، چون زبان دراز، سر روشن، موش و کرکس در برنامه بچهها مواظب باشید.
هادی و هدی
هاچین و واچین
خونه مادر بزرگه
مجید دستاش درازه
این استقبال به حدی بالا بود که کمکم پای کاراکترهای دیگر در برنامههای تلویزونی باز شد. ساخت برنامههای عروسکی از کلیله و دمنه که سه عروسک شیر، شتر و روباه جذابیتهای خاص خود را داشت. بعدتر هادی و هدی، آسمون و ریسمون، مدرسه موشها و چند برنامه دیگر در همین حوزه تولید و پخش شد.
گفتنی است برخی شخصیتهای عروسکی در برخیبرنامهها دیگر به جذابیتهای این حوزه رونق بخشید. شخصیتی مثل «کله» در سریالهای محله برو بیا و محله بهداشت. از دیگر عروسکهای جذاب در دهه ۶۰ دو شخصیت چاق و لاغر بودند که این دو کاراکتر سالها باعث خنده و هیجان کودکان و نوجوانان میشدند. جالب اینجا بوده که هر عروسکی که توانسته بود بیشتر در دنیای فانتزی غرق شود برای کودکان جذابیت بیشتر داشت.
چاق و لاغر دو شخصیت عروسکی در دهه ۶۰
محبوبترین شخصیتهای عروسکی سینما و تلویزیون چه سرنوشتی پیدا کردند؟ | چرا زی زی گولو عروسکی ویژه بود؟ | نخستین عروسکهایی که پا به سینما گذاشتند
مدرسه موشها
مدرسه موشها سری یک و دو که طی سالهای ۶۰ و ۶۴ از سوی مرضیه برومند ساخته شده بودند، شاید در نوع خود یکی از برنامههای ویژه و پرطرفدار عروسکی بوده که میتوان آنها را استثنایی و خاص قلمداد کرد. سوای موفقیت این برنامه در کشور و حتی خارج از ایران برای نخستین بار توانسته بود پای کاراکترهای جذاب عروسکیاش را به سینما بکشاند.
شهر موشها
مدرسه موشها سوای آموزش دادن به دانش آموزان در بحثهای مختلف موجبات سرگرمی آنها را نیز فراهم میکرد. ایده سینمایی شدن این برنامه در نوع خود حرکتی در خور بود که موجب شد تا بسیاری از خانوادهها که سینما رفتن جزو برنامههایشان نبوده، به این حرکت فرهنگی روی بیاورند و خانوادگی به سینما بروند.
با ساخت و پخش فیلم عروسکی شهر موشها، پوستر این فیلم هفتهها و گاه ماهها روی بوردهای سینماهای سراسر کشور از شهرهای بزرگ گرفته تا کوچک نصب بود و سینماداران میلی به تغییر فیلم مدرسه عروسکها نداشتند.
دزد عروسکها
بعد از موفقیت برنامههای عروسکی ساخت و تولید عروسکهای تلویزیونی و سینمایی مورد توجه بیشتری قرار گرفت که در میان آنها دو تولید از همه موفقتر بودهاند که در این میان میتوان به فیلم سینمایی دزد عروسکها (تولید ۶۸) و ساخته محمد رضا هنرمند و بازیهای خوب اکبر عبدی و آزیتا حاجیان و برنامه تلویزیونی خونه مادربزرگه (تولید ۶۶) ساخته مرضیه برومند اشاره کرد. دزد عروسکها از ماندگارترین و رکوردارترین فیلمهای تولید بخش کودکان در سینما ایران است. زیرا این اثر در زمان پخش رکورد فروش بلیت در گیشهها را شکسته بود.
مرضیه برومند
طی این سالها برنامهها و شخصیتهای متعددی در زمینه آثار عروسکی ساخته و پخش شد که در این میان مرضیه برومند، ایرج طهماسب، حمید جبلی و حسن دادشکر از همه موفقتر بودهاند، اما درمیان همه برنامههای عروسکی باید به طور ویژه از کلاه قرمزی و پسر خاله یاد کرد.
زیرا این دوشخصیت عروسکی برای نخستین با تبدیل به شخصیتهای مجزایی از یک برنامه تلویزیونی تبدیل شده بودند که فیلمنامههایی صرفا حول محور شخصیت آنها نوشته میشد که در این میان فیلمهای سینمایی کلاه قرمزی و پسرخاله، کلاه قرمزی و سروناز و کلاه قرمزی و بچه ننه هم آثار موفق و هم مورد توجه مخاطبان بودند و حتی کلاه قرمزی و پرخاه و کلاه قرمزی و سروناز از پرفروشترین فیلمهای تاریخ سینمای ایران هستند که متاسفانه این پروژهها ادامه دار نشدند. جا داشت که کارگردانان دیگر از این شخصیتها برای فیلمهای دیگر دعوت به بازی میکردند تا ژانر سینمایی عروسکی ایران پایگاه و سابقه پربارتری پیدا میکرد.
کلاه قرمزی و پرخاله
کلاه قرمزی شخصیتی ویژه در سینما و تلوزیون ایران بوده و هست که این شخصیت توسط دو هنرمند مطرح یعنی ایرج طهماسب و حمید جبلی خلق شده بودند.
ایرج طهماسب و حمید جبلی
قبل از خلق این شخصیت، ایرج طهماسب سابقه اجرا در آسمون و ریسمون را در کارنامه خود داشت که پس از تعطیلی این پروژه، در برنامهای دیگر یعنی صندوق پستی اقدام به نو آوریهایی که که متاسفانه صندوق پستی چندان در حافظه عمومی ماندگار نشد. اما این برنامه یک ویژگی خاص داشت که در اینده برای این ژانر بسیار تاثیر گذار بود.
در چند برنامه پایانی صندوق پستی یک مهمان عروسکی به برنامه دعوت میشد که اسمش کلاه قرمزی بود. کلاه قرمزی در چند برنامه آخر آنقدر مورد استقبال کودکان و خانوادهها قرار گرفته بود که در نهایت توانست شخصیت خود را در سینما و تلویزیون به ثبت برساند.
ایرج طهماسب هنگام اجرای آسمون و ریسمون
زی زی گولو در سریال قصههای تابهتا هم از شخصیتهای عروسکی جذاب برای کودکان بود که از سوی مرضیه برومند ساخته و پخش شد. این برنامه عروسکی آنقدر جذاب بود که همزمان با پخش آن، بازارهای اسباببازی فروشی از وجود این عروسک جذاب اشباه شده بود.
کمتر کودکی بود که یک عروسک از زی زیگولو در بین اسباب بازیهایش نداشته باشد. از نکات قابل توجه این است که شخصیتهای زی زی گولو، کلاه قرمزی، پسرخاله و مجید دستاش درازه و این اواخر جنابخان از محبوبترین شخصیتهای عروسکی سینما و تلویزیون بین تولید کنندگان اسباب بازی در کشور بودهاند.
زی زی گولو
وجود عروسکهای بازیگر پرتعداد است. برخی همیار مجریها باقی ماندند و برخی قصهها حول محور آنها میچرخیدند. در طول این سالها عروسکهای زیادی مثل قورباغه سبز، هاچین و واچین، ژولی پولی، سنجد، منگوله گوش میرزا، جنابخان و شخصیتهای ساخته شدهاند که هیچکدام آنها به اندازه عروسکهای یاد شده پیشین معروف و سیلبرتی نشدهاند.
نگاهی به سیر تاریخ برنامههای عروسکی نشان میدهد که بین عروسکهای یاد شده، کلاه قرمزی و پسرخاله از همه پرکارتر بودند. اغلب خانوادهها در این سالها منتظر نمایشهای جدید از این شخصیت عروسکی در برنامههای نوروزی بودند که متاسفانه در نوروز ۱۴۰۱ این شخصیتها به تلویزیون نیامدند.
در ماههای اخیر هم خداحافظی حمید جبلی صداپیشه پسرخاله و کلاه قرمزی از دنیای بازیگری و ساخت و تولید برنامه جدید توسط ایرج طهماسب این نگرانی را بین مخاطبان به وجود آورده که شاید کلاه قرمزی و پسرخاله هم جلوی دوربین ظاهر نشوند.
گفتنی است عروسکهای جدیدی که ایرج طهماسب با آنها برنامهای تازه ساخته بچه و پشه از دیگر عروسکها بیشتر مورد توجه قرار گرفتهاند با این توفیر که مخاطب آنها بزرگ سالانند و با دنیای کودکان و نوجوانان فاصله زیادی دارند.
پشه در مهمانی
سعید ابک، نویسنده، بازیگر، عروسک گردان و صدا پیشه درباره چرایی عدم توفیق برنامه عروسکی این سالها با ادوار گذشته به ویژه دهه ۶۰ و ۷۰ اظهار کرد: اینکه چرا برنامهها و شخصیتهای عروسکی این سالها با گذشته فاصله زیادی دارند و نتوانستند موفق عمل کنند به نظر میرسد برای رسیدن به پاسخ صحیح در این رابطه به خود هنرمند و هنرمندان رجوع کنیم و آثارشان را مورد توجه و نقد قرار دهیم. در یک کلام باید گفت که هنرمند کنونی شناخت درست و علمی از دیای امروز کودکان ندارد. این عدم شناخت درواقع حلقه اصلی رابطه بین زنجیره تولید تا جذب مخاطب است. یک حلقه در این میان گم شده که دلیل آن همین عدم شناخت است.
سعید ابک عروسکگردان و صدا پیشه
ابک ادامه داد: در شرایط کنونی قصه و سناریوی محکم و جذاب نوشته نمیشود. ما در این زمینه ضعف داریم. هنرمند امروز از کودکان و به تعبیری از نیاز کودکان عقبتر است. هرچه تولید میکند برآمده از دنیای کودکی خودش است و در نهایت مخاطب تولیداتش هم کودکی خود هنرمند است.
این هنرمند عروسکگردان بیان کرد: ما در قصههای کهن خود تمها و سوژههای بسیار خوبی داریم، اما بهرهگیری از این ظرفیت نیاز به دقت و مطالعه دارد تا در جذب مخاطبان این ژانر موفق باشد. در حال حاضر تولیدات کنونی به درد کودکان قبلی میخورد نه کودکان امروزی. در سینما و تلویزیون تحرکی برای ارتقا مشاهده نمیشود، اما در تئاتر شاهد رویکردهای خوبی هستیم
وی ادامه داد: برنامههای کنونی خیلی روتین و کلیشهای هستند. برنامه حول محور یک مجری و یک یا چند عروسک میگردد - و قبل از بیان جمله بعدی باید پوزش بطلبم، ولی یک واقعیت است- متاسفانه تعدادی کودک را هم برای تنوع دکور در برنامه دعوت میکنند که درکل میتوان گفت این برنامه صرفا فقط یک برنامه است و نتیجهای نخواهد داشت.
ابک درباره موفقترین برنامههای عروسکی تا به امروز گفت: کلاه قرمزی و پسرخاله از موفقترین برنامههای عروسکی تا امروز بودهاند. همه عناصر در این برنامهها موفق عمل کردهاند. از قصه گرفته تا صدا پیشگی و عروسکگردانی، خود عروسکها هم به شکلی هنرمندانه ساخته شدهبودند؛ همه این عوامل باعث شد تا همه نسلها با این شخصیتها ارتباط برقرار کنند و دوستشان داشته باشند.
وی افزود: اوایل اجرای برنامه، عروسک کلاه قرمزی خیلی ساده بود و ایراداتی داشت، اما مردم آن ایرادات را نمیدیدند و به مراتب آن ایرادات رفع شد و شکلی پیدا کرد که امروز میشناسیم. این تکامل در همه بخشهای برنامه وجود داشت. از دیگر برنامههای عروسکی هم میتوان به مدرسه موشها اشاره کنم که در جذب مخاطب موفق بود. باید ذکر کنم که شاید مدرسه موشها برای نسل کودک امروز جذابیتی نداشته باشد، اما با این وجود کودکان میتوانند پای برنامه بنشینند و آن را تماشا کنند. از نکات مهم در مورد کلاه قرمزی این است که این شخصیت برای کودکان امروزی هم جذاب و در کل محبوب همه نسلهاست.
این صدا پیشه به مساله ضعف مدیران حوزههای مربوط در تولید برنامههای عروسکی اشاره کرد و گفت: وقتی یک برنامه عروسکی و شخصیت عروسکی موفق است، باید شرایط را برای تداوم تولید آن فراهم ساخت، چون آن برنامه و شخصیتها یک سرمایه محسوب میشوند و عدم بهرهبرداری از سرمایهها به ضعف مدیریت آن برمیگردد.
به نظر کلاه قرمزی ظرفیت ادامه تولید برای سالهای آتی را دارد. برای مثال باید بگویم که یک برنامه عروسکی پرمخاطب تحت عنوان ماپتها در آمریکا سالهاست که برنامه اجرا میکند و همچنان مخاطب دارد.
با وجود اینکه کارگردان اصلی آن فوت کرده، اما تیم با ترمیم خود به ساخت برنامه ادامه میدهد. به نظر کلاه قرمزی ظرفیت ادامه تولید را دارد.
ابک درباره یکی از شخصیتهای عروسکی که متاسفانه از همه ظرفیتهای آن بهره برداری نشده اشاره کرد و گفت: زی زی گولو از کاراکترهایی بوده که متاسفانه علیرغم همه ظرفیتهایی که داشته مورد استفاده قرار نگرفته و به تعبیری سر از موزه عروسکها درآورده است.
این صدا پیشه تشریح کرد:زی زیگولو با آن فانتزیای که داشت سریعا مورد توجه قرار گرفت و دوستداشتنی شد. شخصیتی بوده که دنیارا وارونه میدیده و از این زاویه دید بوده که نشان میداد بسیاری از ما آدمها اشکالاتی داریم که میتوان آنها را رفع کرد. این برنامه از نظر آموزشی و تربیتی ظرفیتهای بسیار بالایی برای کودکان داشت. به نظرمن بهرهگیری از این دست ظرفیتها به هوشمندی مدیریتی بر میگردد.
این هنرمند درباره خلق شخصیتهای جدید پشه و بچه گفت: این روزها دائما در فضای مجازی سکانسهایی از این دو شخصیت دائما به اشتراک گذاشته میشوند که نشان میدهد جذابیتهایی برای مخاطبان دارد، اما همانطور که خود ایرج طهماسب در جایی گفته بود مخاطب این عروسکها کودکان نیستند، اما از نظر هنری هم به قوت و قدرت کلاه قرمزی و پسرخاله نیستند.
پشه و بچه بیشتر جذابیتهای کلامی دارند و آنچه مورد توجه هست صدا پیشگی و کلام آنهاست. به نظر من این شخصیتها تاریخ مصرف دارند و در دورهای خارج میشوند، مگر اینکه تحولی در اجرا رخ بدهد.
لقمه چهره شناخته شده در فضای مجازی
در این سالها عروسک دیگری به نام در فضاهای مجازی مورد توجه قرار گرفته که مخاطب این عروسک هم کودکان نیستند، اما این عروسک هم توانست بین عروسکهای سلبریتی جایی برای خود باز کند.