کیهان نوشت: زمانی که کابل ۱۵ اگوست ۲۰۲۱ (۲۴ مرداد ۱۴۰۰) سقوط کرد و طالبان قدرت را در افغانستان به دست گرفت کارشناسان بر این باور بودند که یکی از خطرات جدی دولت نوپای گروه طالبان استیلای پاکستان بر تمامی مناسبات سیاسی، اقتصادی و امنیتی افغانستان است.
طی روزها و هفتههای قبل از سقوط کابل و حتی بعد از آن و زمانی که درگیریها در دره پنجشیر ادامه داشت پاکستان تمامقد در حمایت از گروه طالبان وارد میدان افغانستان شد. بسیاری از رسانهها در همان زمان گزارش دادند جنگندهها، بالگردها، پهپادها و کماندوهای ارتش پاکستان در سقوط پنجشیر و تثبیت قدرت طالبان در این منطقه نقش موثری داشتهاند.
برخی رسانهها نیز اعلام کردند این سازمان اطلاعاتی پاکستان بود که زمینه پیشرویهای گسترده و سریع طالبان را در سراسر افغانستان فراهم کرد.
روابط با پاکستان بهعنوان یک شمشیر دولبه عمل کرده است. از طرفی پاکستان تنها حامی جدی و مهم منطقهای گروه طالبان بهشمار میرود و بدون همراهی پاکستان طالبان مشکلات عدیدهای را برای تثبیت موقعیت خود خواهند داشت.
از سوی دیگر پاکستان به طالبان نه به چشم یک دولت بلکه بهعنوان یک گروه آلتدست نگاه میکند و انتظار دارد سیاست داخلی و خارجی طالبان کاملاًً در جهت منافع پاکستان تنظیم شود و همین مسئله گروه طالبان را بهشدت تحت فشار قرار داده است.
طالبان برای اینکه خود را در نزد افکار عمومی افغانستان بهعنوان یک دولت مستقل جا بیندازد ناگزیر است که مرزبندی خود را با دولت پاکستان مشخص کند. تنشهای اخیر در روابط بین دو طرف را نیز میتوان در همین راستا ارزیابی کرد.
دولتمردان پاکستان با حملات گسترده به مناطق مرزی افغانستان سعی در ارسال پیام واضح و مشخصی به گروه طالبان دارند آنها میخواهند به سران این گروه یادآوری کنند که با کمک چه کسی در کابل بر تخت نشستهاند و اتخاذ سیاست مستقل منهای پاکستان چه عواقب خطرناکی میتواند برای این گروه داشته باشد.
از سوی دیگر مسئله احیای داعش و حملات مداوم این گروه تکفیری در مناطق مختلف افغانستان نیز تردیدها در مورد ادعاهای طالبان در مورد مهار داعش در افغانستان را افزایش داده است.
سران طالبان طی ماههای گذشته بارها اعلام کردهاند که داعش خطری جدی برای امنیت افغانستان محسوب نمیشود و در اخبار و گزارشهای رسانهای درباره نقش و جایگاه این گروه تروریستی اغراق میشود، اما حملات گسترده تروریستی در ولایتهای افغانستان طی روزها و هفتههای اخیر به خوبی نشان میدهد که داعش سعی در احیای موقعیت خود در افغانستان دارد.
بحران اقتصادی و ناتوانی طالبان در مدیریت بحران، بهترین فرصت برای گروههای تروریستی مثل داعش برای سربازگیری و جذب نیرو است. جغرافیای افغانستان همراه با یک دولت درهم شکسته طی سالهای اخیر کاملاًً این شرایط را برای گروه تروریستی داعش و فراهم کرده است.
طالبان تعهد داده است که خاک افغانستان پایگاه هیچ گروه تروریستی نشود و مجبور است با داعش مبارزه کند. اما دولت نوپای طالبان توان و منابع این کار را ندارد ثانیاً بسیاری از نیروهای میدانی داعش و القاعده طی سالهای اخیر جذب طالبان شدهاند و در صورت تقابل جدی با داعش و القاعده از سوی طالبان ممکن است شکاف داخلی در طالبان تشدید شده و جناحهای ناراضی از طالبان جدا شده و با پیوستن به القاعده و همچنین شاخه «خوراسان» داعش، زمینه تقویت تروریسم در افغانستان بیش از پیش فراهم شود.
چنانکه گفته شد بحران شدید اقتصادی و فقر گسترده بالای ۹۰ درصدی مردم و ناتوانی دولت طالبان در خروج از این وضعیت خود زمینه سربازگیری گسترده داعش را فراهم کرده و احیای این گروه تروریستی- تکفیری را سرعت بخشیده است.
در این میان مظلومیت شیعیان افغانستان مضاعف میباشد چرا که آنها بخشی از جامعهای هستند که با شدیدترین بحران اقتصادی در حال دست و پنجه نرم کردن هستند و از سوی دیگر بدون سلاح و حمایت جدی از سوی گروه طالبان باید روزانه منتظر حملات گرگهای خونخواری به نام داعش نیز باشند.