«مصرف گاز اروپا به شدت رو به افزایش است و روسها طبیعتا نمیتوانند همه نیازهای گازی اروپا را تامین کنند. در این نقطه ایران میتواند با روسیه در یک فاز همکاری و مشارکت قرار گیرد و از طریق خطوط انتقال گاز روسیه، بخشی از نیازهای گازی اروپا را تامین کند.»
فرارو- هزمان با آغاز "جنگ اوکراین" و متعاقبا، وضع تحریمهای گسترده از سوی غرب (بویژه آمریکا) بر صنعت نفت و گاز روسیه، بسیاری از تحلیلگران اقتصاد و صنعت انرژی جهان، به ارائه تحلیلهای مختلف در مور آینده این بازارِ مهم بویژه در حوزه صادرات گازِ روسیه به قاره اروپا پرداخته و میپردازند. در این میان برخی به طور خاص بر این باورند که واقعیتهای جدیدی بر بازارهای جهانی انرژی، پس از حمله روسیه به اوکراین حاکم خواهد شد و اساسا کشورهای غربی جهت تضعیف سلاح تامین انرژی روسیه برای قاره اروپا (به طور خاص تامین گاز اروپا)، به دنبال منابعِ تامین کننده جایگزین هستند.
در این راستا، این دسته از تحلیلگران به سفرِ حدودا یک ماه گذشته امیر قطر به آمریکا و رایزنیهای وی با دولت بایدن اشاره میکنند و تاکید دارند که بحث محوری گفتکوهای دو طرف در جریان رایزنیهای دو جانبه، مساله تامین نیازهای گازی غرب در صورت به اوج رسیدن بحران اوکراین و وضع تحریمهای گسترده علیه صنعت انرژی روسیه بوده است.
در این میان، برخی نیز به این نکته اشاره دارند که کشورهای غربی سعی دارند تا از طریق دستیابی هر چه سریعتر به یک توافق اتمی با ایران، زمینه را جهت استفاد غرب از منابع نفت و گاز ایران هموار کنند و از این طریق، هم از میزان وابستگی خود به انرژی روسیه بکاهند و هم از تحمیل نوسانات شدیدِ اقتصادی بر اقتصادهای خود جلوگیری نمایند.
در این راستا، حتی برخی افکار عمومی در داخل کشورمان نیز تاکید دارند که ایران باید از فرصت بحران جاری و تحریمهای غرب علیه روسیه استفاده کند و نیازهای انرژیِ غرب و بویژه اروپا در بحث گاز را تامین کند و حتی سهم روسیه در بازرهای انرژی را تا جای ممکن در کنترل خود کیرد. در این راستا، فرارو در گفتگو با "علیرضا سلطانی" استاد دانشگاه و کارشناس اقتصاد انرژی، به بررسی این نکته پرداخته است که آیا اساسا طرح این ایده با توجه به شرایط و ظرفیتهای صنعت نفت و گاز ایران و همچنین مسائلی سیاسی، اقتصادی و ژئوپلیتیکی مختلف، منطقی و شُدنی است؟ و به طور کلی در قالب چه راهکارها و ایدههایی میتوان نسبت به صادرات هر چه بیشترِ گاز ایران به مقاصدی نظیر اروپا اقدام کرد؟
مشروح گفتگو با علیرضا سلطانی را در ادامه مطالعه فرمایید.
همزمان با اوجگیری بحران اوکراین، چه در میان کارشناسان حوزه انرژی و چه افکار عمومی، این گزاره مطرح میشود که ایران باید از فرصتِ تحریمهای غرب علیه روسیه استفاده کند و سهم قالب توجهی را بویژه در بحث صادرات گاز به قاره اروپا کسب کند. اساسا این گزاره را تا چه اندازه در شرایط کنونی واقعبینانه و شُدنی میبینید؟
باید توجه داشت که ایران یکی از بزرگترین دارندگان ذخایر گازی جهان است و اساسا کشوری با این حجم از گاز که چیزی در حدود ۱۸ درصد از کل ذخایر جهان را در اختیار دارد، طبیعتا کشوری است که میتواند به عنوان یک آلترناتیو خوب جهت تامین گاز برای همه نقاط دنیا مطرح باشد. با این حال، آنچه تاکنون گفتیم صرفا اشاره به ظرفیتهای ایران دارد.
واقعیت این است که سوال اساسی که اکنون با آن رو به رو هستیم این است که با توجه به چالشهای گسترده سیاسی، اقتصادی، و فنی که پیش رویِ ایران جهت صادرات گاز به بازاراهای جهانی است، آیا ایران میتواند به یک صادرکننده عمده گاز در جهان تبدیل شود یا خیر؟ متاسفانه طی دهههای اخیر صنعت گاز ایران با نگاه صادراتی، اقدام به توسعه ظرفیتهای خود نکرده است (دلایل مختلفی نیز در این رابطه مطرح میشود). مسالهای که اگر در دستورکار قرار میگرفت بدون تردید اکنون میتوانستیم از توان ایران جهت صادرات عمده گاز به بازارهای جهانی سخن بگوییم.
با این حال در شرایط کنونی مجموعهای از عوامل باعث شدهاند که متاسفانه اهداف بین المللی جهت صادرات گاز ایران قابل تحقق نباشند و این یک واقعیت است (چه از طریق خط لوله برای مناطق جغرافیایی نزدیک، و چه از طریق LNG برای مناطق مختلف دیگر جهان). با این حال در مورد گزاره صادرات گاز ایران به اروپا، تقریبا میتوان گفت که این مساله یک موضوع غیرقابل تحقق (در شرایط کنونی) است و حتی شرایط ژئوپلیتیکی فعلی جهان نظیر حمله روسیه به اوکراین نیز، این ظرفیت را برای ما فعال نمیکند.
در این راستا، مجموعهای از عوامل، سدِ راه ایران هستند. اولا، شرایط ژئوپلیتیکی و رقابتهای گازی که به ویژه با محوریت روسیه در بازار گاز جهانی انجام میگیرد. بازار گاز اروپا در اختیار روسیه است و این کشور نیز به راحتی از این بازار گازی دست نمیکشد. روسها حاضرند حتی اگر شده اوکراین را از دست بدهند، اما بازار گاز اروپا را از دست ندهند. زیرا آنها میتوانند از کارت این بازار در عرصه معادلات بین المللی به نحو گستردهای استفاده کنند.
از این رو هر کشوری که بخواهد بازار گاز اروپا را از دستِ روسیه خارج کند، قطعا تبدیل به دشمن شماره یک روسیه خواهد شد. ایران هم اکنون یکی از بزرگترین متحدان خود در عرصه روابط بین الملل را روسیه میداند و به طور خاص به دلیل ملاحظات امنیتی و سیاسی که میان دو طرف شکل گرفته، اساسا مایل نیست که به رقیب و دشمن روسیه در بازار گاز اروپا تبدیل شود.
روسها نیز اجازه نخواهند داد که ایران نگاهی به بازار گاز اروپا از طریق خط لوله داشته باشد. اگر هم زمانی ایران بخواهد وارد این بازار شود (فارغ از در نظر گرفتنِ موقعیت روسیه)، قطعا با چالشها و موانع زیاد و جدی بویژه از جانب روسیه مواجه خواهد شد. این هم موضوعی است که ایران به هیچ عنوان مایل به آن نیست. از این رو، در مقوله شرایط ژئوپلیتیکی، ایران قطعا نمیتواند وارد بازار گاز اروپا شود و اساسا تهران مناسبات راهبردی خود با روسیه را، به دل آزرده کردن روسیه در بحث ورودش به بازار گاز جهانی ترجیح میدهد.
جدای از مسائل سیاسی و ژئوپلیتیکی، آیا اساسا زیرساختهای صنعت گاز ما در شرایط فعلی این توانایی را دارند تا به صورت جدی نیازهای گازی اروپا را تامین کنند؟
در پاسخ به سوال شما باید بگویم که زیرساختهای کنونیِ صنعت گاز ما اکنون آمادگی صادرات گاز به اروپا را ندارند. صنعت نفت و گاز ایران در طول حداقل ۱۰ سال گذشته دست کم ۲۰۰ میلیارد دلار فرصت سرمایه گذاری را از دست داده است. به عبارت دیگر این صنعت برای نوسازی و حضور موثر در بازار نفت و گاز جهان باید چیزی در حدودا ۲۰۰ میلیارد دلار دریک دوره زمانی ۵ ساله سرمایه گذاری کند. بخش قابل توجهی از این ۲۰۰ میلیارد دلار مربوط به منابع بالادستی گاز است تا ما بتوانیم گاز تولید بکنیم.
از سویی، وضعیت مصرف داخلیِ گاز در کشورمان نیز به شدت بالا است. ما اکنون چیزی در حدود بیش از سه برابر بیشتر از میانگین و استاندارد جهانی در کشورمان گاز مصرف میکنیم. ما زمانی ظرفیتِ صادرات گاز بین المللی را پیدا میکنیم که مصرف داخلی ما به یک سوم وضعیت کنونی کاهش پیدا کند. یعنی اینکه ما روزانه در طول سال چیزی بیش از ۳۰۰ تا ۴۰۰ میلیون متر مکعب گاز مصرف نکنیم.
این در حالی است که اکنون ما در پیکِ مصرف چیزی در حدود ۹۰۰ میلیون مترمکعب گاز مصرف میکنیم که بسیار حجم بالایی است و این میزان مصرف طبیعتا ظرفیت صادراتی را برای ما ایجاد نمیکند. در مقابل، باید سرمایه گذاریهای بیشتری جهت تولید گازِ بیشتر انجام شود. ما اکنون چیزی بینِ ۸۵۰ تا ۹۰۰ میلیون متر مکعب تولیدِ گاز داریم که این میزان اگر قرار باشد در بحث صادرات به هر نقطهای از جهان مطرح شود، باید تا ۱ میلیارد ۲۰۰ میلیون متر مکعب در روز افزایش یابد. این میزان میتواند ظرفیت خوبی را برای صادرات گاز کشورمان فراهم کند. به هر حال، در شرایط کنونی حداقل در یک بازه زمانی ۱۰ ساله بعید به نظر میرسد که ایران بتواند ظرفیت بالایی برای صادرات گاز، متناسب با ذخایر گازی که در اختیار دارد را از خود نشان دهد و متاسفانه در این شرایط ما نمیتوانیم امید چندانی به صادرات گاز حتی به کشورهای منطقه و نزدیکِ خود هم داشته باشیم.
آیا ایران در قالب طرحِ ابتکاراتی خاص، میتواند به توسعه حضور خود در بازارهای جهانیِ گاز و صادرات گاز خود به بازارهای عمده و بزرگ بین المللی فکر کند؟
یکی از ظرفیتهایی که شاید ما بتوانیم از طریق آن وارد بازار صادرات گاز شویم این است که ایران میتواند بخشی از نیازِ گاز اروپا را تامین کند. چرا که مصرف گاز اروپا به شدت رو به افزایش است و روسها طبیعتا نمیتوانند همه نیازهای گازی اروپا را تامین کنند. در این نقطه ایران میتواند با روسیه در یک فاز همکاری و مشارکت قرار گیرد و از طریق خطوط انتقال گاز روسیه، بخشی از نیازهای گازی اروپا را تامین کند. این بدان معناست که ایران از طریق خط لوله جنوب به شمال خود و اتصال آن به خط لوله سراسری روسیه میتواند بخشی از گازِ مازاد خود را به روسیه منتقل کند و روسیه این گاز مازاد را به اروپا صادر کند.
این طرح که در واقع امکان تحقق آن خیلی بهتر و بیشتر است، نَه حساسیت روسها را بر میانگیزد و نَه اینکه ایران نیازی به انجام سرمایهگذاریهای کلان خواهد داشت تا از این طریق بتواند گاز را به اروپا صادر کند. البته که شکل گیری فضای مشارکت و همکاری میان ایران و روسیه جهت صادرات گاز به اروپا نیز تا حد زیادی با واقعیتهای سیاسی و اقتصادی در روابط دو طرف همخوانی دارد. از چشم اندازی کلی، این طرح از امکان تحقق به مراتب بیشتری برخوردار است و طرحی کاملا واقع بینانه است. حداقل به نظر من این طرح واقع بینانهترین طرحی است که از طریق آن ایران میتواند گاز خود را به اروپا صادر کند. از سوی دیگر کشورمان میتواند زیرساختهای LNG خود را تا حد زیادی تقویت کند.
متاسفانه در سالهای اخیر ما چه در تاسیسات ثابتِ LNG و چه تاسیسات متحرک که همان کشتیهای LNG هستند، چه به دلیل تحریمها و چه موانع اقتصادی دیگر، سرمایه گذاری چندانی انجام نداده ایم. البته که این پروژه هم در یک بازه زمانی ۶ الی ۷ ساله میتواند جواب دهد و موثر باشد. با این حال، اگر بازه زمانی یک تا دو ساله را مد نظر داشته باشیم، همان طرح انتقال گاز ایران به روسیه و سپس صادرات آن به اروپا، واقع بینانهترین طرح در بحث صادرات گاز ایران به بازارهای بین المللی است.