فدراسیون فوتبال دوره عزیزیخادم قطعا عجیبترین دورهای است که فوتبال ایران به خود دیده. این فدراسیون قریب به ۱۱ ماه بعد از تشکیل، در آستانه فروپاشی است و عجیب آنکه هر روز اتفاقی شگرفتر از روز قبل رخ میدهد. غیرمنتظرهترین رخداد موجود، «عزل موقت» رئیس این فدراسیون از سوی اعضای هیئترئیسه بود که پنجشنبه هفته گذشته رقم خورد. این اعضا با استناد به قدرتی که یکی از بندهای اساسنامه پیچیده فدراسیون فوتبال به آنها اعطا کرده است، «فعلا» رئیس را عزل کردهاند تا از بین خودشان، میرشاد ماجدی را «موقت» بهعنوان سرپرست روی صندلی ریاست بنشانند. عزل موقت رئیس فدراسیون فوتبال، یکی از دردسرهای بیشماری است که فوتبال ایران، خاصه فدراسیون آن باید تحمل کند؛ چون اکنون، همین اعضای هیئترئیسهای که دستور عزل رئیس را صادر کردهاند، چندین عضو غیرقانونی دارند که رسیدگی به آنها همتی دوچندان میخواهد!
فرار از «خوبان عالم»
در روزهای گذشته درباره عزل موقت عزیزیخادم از فدراسیون فوتبال ایران مطالب زیادی نوشته شده است؛ بااینحال با فرض این مورد که «پشت پردهای» در کنار نبوده و «قدرت» و «دستور» بیرونیای برای کنار گذاشتهشدن رئیس هم وجود نداشته، اعضای هئیترئیسه تصمیم گرفتند به دلایل مختلفی ازجمله شبهات مالی و ارتباط با رمال و خوبان عالم، قید همکاری با رئیس فدراسیون فوتبال ایران را بزنند؛ امری که از نگاه بیرون به چشم عدهای یک حرکت شجاعانه یا قهرمانانه بوده است. به زعم اعضای هیئترئیسه، عزیزیخادم نواقص زیادی در مدیریت داشته (بیش از ۴۰ مورد عنوان شده) که آنها را وادار به قطع همکاری با رئیس کرده است. این تصمیم با همان قید شرطی که اگر حاصل «تحریک بیرونی» نباشد، جای تحسین دارد. ولی مسئله اینجاست که حذف عزیزیخادم، تنها اشکال موجود در این فدراسیون نیست و حضور چندین عضو از همین اعضای هیئترئیسه نیز طبق اساسنامه فدراسیون فوتبال غیرقانونی است.
۴ عضو هیئترئیسه بحثبرانگیز
اعضای هیئترئیسه فدراسیون فوتبال ۱۱ نفر هستند که با کنار گذاشتهشدن رئیس، این تعداد به ۱۰ نفر میرسد. در بین این ۱۰ نفر، اما حضور چهار نفر در هیئترئیسه با قانون جور درنمیآید! حمیدرضا مهرعلی و حیدر بهاروند بهعنوان نواب رئیس اول و دوم، رأیی از مجمع نگرفتند و هر دو بعد از سه ماه که با عنوان سرپرست در فدراسیون کار کردهاند، دیگر نباید در پستهای مربوطه انجام وظیفه میکردند. جالب آنکه این دو نفر تا روز برکناری عزیزیخادم نیز در فدراسیون حضور و فعالیت داشتهاند.
دو عضو دیگری که حضورشان چندان معنایی ندارد، بهرام رضاییان و مهرداد سراجی هستند. این دو بهعنوان نماینده باشگاههای شاغل در لیگ برتر و لیگ یک به عضویت هیئترئیسه درآمدهاند، ولی در حال حاضر، هیچکدام از آنها تیمی ندارند که بخواهند اصلا مدیرعامل باشند! بهرام رضاییان مدتهاست از پارس جنوبی بیرون آمده و مهرداد سراجی نیز از مجموعه باشگاه سایپا بیرون رانده شده است. جالب آنکه سراجی گزینه نخست اعضای هیئترئیسه برای نشستن روی صندلی سرپرستی ریاست فدراسیون فوتبال هم بود.
دردسرهای بیپایان
با عزل موقت رئیس و حضور غیرقانونی چهار عضو دیگر، تعداد اعضای هیئترئیسه کنونی فدراسیون فوتبال که قانونا میتوانند ایفای نقش کنند، به شش نفر میرسد؛ یعنی نزدیک به ۵۰ درصد چیزی که باید! اما در بین همین شش نفر نیز حرفوحدیث وجود دارد. شایعهها درباره فعالیتهای اقتصادی شهره موسوی، نایبرئیس سوم فدراسیون فوتبال، بسیار زیاد است و تعدادی از زیاندیدههای رمزارزی، او و همسرش را مسبب ازدسترفتن مال خود میدانند. اگرچه شهره موسوی در یکی، دو گفتوگویی که داشته، دستداشتن در این پروندهها را انکار کرده است، ولی مخالفانش میگویند مثل همسرش، پای او هم در پروندهها گیر است و نمیتواند بهراحتی بگوید نقشی در این امور نداشته است.
در همین یکی، دو نشستی که اخیرا اعضای هیئترئیسه برای برکناری عزیزیخادم ترتیب دادهاند، مخالفان شهره موسوی که خود را در زمره مالباختگان توصیف کردهاند، جلوی ساختمان محل تشکیل جلسه، خواه به صورت خودجوش و خواه با برنامه قبلی، تجمع کرده و علیه او شعارهایی سر دادهاند. طبق قانون، شهره موسوی باید بهعنوان سرپرست موقت فدراسیون فوتبال ایران انتخاب میشد، ولی او اعلام کرده توانایی اداره فدراسیون فوتبال را ندارد.
نکته جالب درباره شهره موسوی اینکه او با AFC مذاکره کرده و شرایط حمیدرضا مهرعلی و حیدر بهاروند را توضیح داده و پرسیده که این دو بهعنوان سرپرست آیا حق رأیدادن در جلسه عزل یا بقای عزیزیخادم را دارند یا خیر. در نهایت AFC در پاسخ به شهره موسوی، او را به بندهای اساسنامه فدراسیون فوتبال ارجاع داده است، ولی دست آخر اعلام شد این دو نفر حق رأیدادن ندارند و از جلسه بیرون آمدند. عجیب آنکه شهره موسوی از AFC درباره شرایط دو عضو دیگر یعنی بهرام رضاییان و مهرداد سراجی که رسما باشگاهی ندارند، توضیحی نخواسته و آنها در جلسه رأیگیری حضور داشتهاند.
به هر روی، نه این موارد، بلکه ضعف و ناتوانی شهره موسوی در اداره امور فدراسیون فوتبال است که مدیریت او را تحت تأثیر قرار میدهد. ضمن اینکه او همچنان باید پاسخگوی شایعههایی که درباره فعالیتهای اقتصادیاش به گوش رسیده است، باشد.
سرپرست غیرقانونی؟
رئیس فدراسیون عزل شده، چهار عضو غیرقانونی هستند و نایبرئیس باقیمانده نیز رسما اعلام ناتوانی در اداره فدراسیون فوتبال کرده است. به این ترتیب، کار برای اداره امور فدراسیون به پنج نفر باقیمانده محول شده که بار اصلی روی دوش میرشاد ماجدی افتاده تا او بهعنوان سرپرست کارها را پیش ببرد.
با وجود این، میرشاد ماجدی هنوز استارت نزده، خبرهایی مبنی بر غیرقانونیبودن سرپرستیاش به گوش میرسد. آنطورکه عنوان شده، او کارمند رسمی یکی از ادارههای دولتی است و طبق قانون نمیتواند عهدهدار سرپرستی فدراسیون فوتبال باشد. اگر بندی، بیرون از فدراسیون فوتبال، برای توجیه فعالیت جدید ماجدی تراشیده نشود، آن وقت باید از بین چهار عضو باقیمانده دیگر، یکی بهعنوان سرپرست فدراسیون فوتبال ایران معرفی شود.
با نگاهی به باقیمانده اعضا، مشخص میشود کار سختتر از حد تصور است. احمدرضا براتی و خداداد افشاریان، دو عضو از چهار عضو باقیمانده هستند که بهعنوان کارشناس، اولی حقوقی و دیگری داوری، به عضویت هیئترئیسه درآمدهاند و بعید است تمایل و شاید تخصصی در اداره امور فدراسیون فوتبال بهعنوان نفر اول داشته باشند. دو عضو باقیمانده دیگر، طهمورث حیدری و احسان اصولی نیز بهعنوان نمایندگان هیئتهای فوتبالی هستند که نیاز به مطرحکردن صحبت زیادی درباره این دو نفر نیست.
حال برای ویرانهبودن مدیریت فوتبال در ایران، شاید مرور همین چند خط کفایت کند؛ این فوتبال رئیسش متهم به ارتباط با خوبان عالم است و اعضای هیئترئیسهاش آنقدر «لاغر» هستند که به غیر از «امدادهای بیرونی»، بعید است کاری از پیش ببرند. ضمن اینکه انتظار میرود اعضایی که خودشان را در تاریخ فوتبال ایران بهعنوان هیئترئیسه شجاع مطرح کردهاند، خیلی سریع نسبت به برگزاری مجمع اقدام کنند و به حرفوحدیثها درباره فعالیت غیرقانونی تعدادی از همکارانشان پایان دهند.